جزئیات مقاله

دنیای اقتصاد - دکتر فاطمه پاسبان

عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی و اقتصاد کشاورزی

تغییر اقلیم به‌عنوان یکی از خطرهای جدی که توسعه پایدار را در ابعاد مختلف زیست‌محیطی، سلامت انسان، امنیت غذایی، فعالیت‌های اقتصادی، منابع طبیعی و ساختارهای زیربنایی تهدید می‌کند، مورد توجه کشورها و سازمان‌های مختلف قرار گرفته است. اقلیم، شرایط متوسط آب و هوا برای یک محدوده خاص و یک دوره خاص است. تغییر اقلیم یا تغییرات آب و هوایی به هر تغییر مشخص در الگوهای مورد انتظار برای وضعیت میانگین آب و هوایی اطلاق می‌شود که در طولانی مدت برای منطقه‌ای خاص یا تمامی کره زمین رخ دهد.

خسارت 100 میلیارد دلاری

براساس تعریف IPCC  تغییر اقلیم عبارت است از: تغییر برگشت‌ناپذیر در متوسط شرایط آب و هوایی یک منطقه نسبت به رفتاری که در طول یک افق زمانی بلندمدت از اطلاعات مشاهده یا ثبت شده در آن منطقه مورد انتظاراست. کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیمی سازمان ملل (UNFCCC)، تغییر اقلیم را به‌صورت تغییرات آب و هوایی که به‌طور مستقیم یا غیر‌مستقیم با فعالیت‌های انسانی نسبت دارند و ساختار اتمسفر زمین را در سراسر جهان تغییر می‌دهند، تعریف می‌کند. تغییر اقلیم به معنای تغییر میانگین‌ها در دراز مدت است. تغییرات کوتاه‌مدت به معنای نوسانات آب و هوایی است. براساس مطالعات صورت گرفته در جهان که ایران نیز جزئی از آن است، پدیده‌ای به نام گرمایش جهانی وجود دارد و کسی منکر گرم شدن هوا نیست. بارش باران ناگهانی و سیل آسا، بارش سنگین برف، هوای بسیار سرد، بارش برف در نقاط گرم و خشک، کاهش باران در نقاط مرطوب و کوهستانی، افزایش متوسط دمای برخی شهرها در سال‌های اخیر را می‌توان نمونه‌هایی از تغییرات محسوس در آب و هوای ایران دانست.

 

عامل اصلی تغییرات اقلیمی فعالیت‌های انسانی است که به انباشت گازهای گلخانه‌ای با قدرت ماندگاری طولانی مدت در جو (دی‌اکسیدکربن، متان، اکسید نیتروژن و هالوکربن ها) منجر می‌شود.امروزه از تغییر اقلیم به‌عنوان یکی از مهم ترین چالش‌های زیست‌محیطی قرن بیست و یکم یاد می‌شود که پیامدهای جدی اقتصادی به‌دنبال دارد (ریدسما و همکاران، ۲۰۰۹).

 

در مطالعه‌ای که فائو در سال ۲۰۱۶ انجام داده است، آسیب و زیان اقتصادی ناشی از بلایای مربوط به تغییرات آب و هوا در بخش کشاورزی را محاسبه کرده است. نتایج نشان می‌دهد که آسیب و زیان‌های اقتصادی سالانه از بلایای مربوط به تغییرات آب و هوایی(سیل، توفان، خشکسالی) در جهان طی دوره ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ حدود ۱۴ میلیارد دلار بوده که در دوره ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ حدود ۱۰۰ میلیارد دلار شده یعنی در حدود ۷ برابر شده است. در این مطالعه آمده است که بخش کشاورزی در حدود ۲۵ درصد از کل تاثیرات مرتبط با آب و هوا را جذب کرده است. نکته قابل‌توجه دیگر آن است که هر فعالیت بخش کشاورزی تاثیری متفاوت از بحران‌های تغییرات اقلیم مورد مطالعه دریافت می‌کند. به‌عنوان نمونه محصولات زراعی در حدود ۵۹ درصد از سیل، دام و طیور در حدود ۶/ ۸۷ درصد از توفان، ماهیگیری و شیلات در حدود ۵۹ درصد از سیل و جنگل و جنگلداری در حدود ۹۴ درصد از توفان آسیب و زیا ن می‌بینند .این ارقام نشان می‌دهد که تغییر اقلیم می‌تواند به دلیل زیان و آسیبی که وارد می‌کند تهدیدی برای امنیت غذایی و اشتغال و درآمد بهره‌برداران بخش کشاورزی بوده و از طرف دیگر به گسترش فقر کمک کند. اگرچه بخش‌های مختلف اقتصادی اعم از کشاورزی، جنگلداری، آب، صنعت، گردشگری، انرژی و حتی بازارهای مالی و بیمه از تغییرات اقلیم متاثرند، اما در این میان، بخش کشاورزی وابسته‌ترین بخش به اقلیم است و اقلیم تعیین‌کننده اصلی مکان، منابع تولید و بهره‌وری فعالیت‌های بخش کشاورزی است (صفدرحسینی و دیگران ١٣٩٢).

 

تغییر اقلیم می‌تواند از طریق تغییرات عمده در شرایط اقلیمی‌ مثل گرم‌شدن، از طریق تاثیر بر تمام سیستم‌های غذایی جهانی، ملی و محلی، بر امنیت غذایی اثرگذار باشد. تکرار و شدت حوادث شدید جوی و خشکسالی‌ها، افزایش سطح آب دریاها و افزایش بی‌نظمی‌های الگوهای فصلی بارش، تاثیرات آنی روی تولید غذا، زیرساخت‌های توزیع غذا، وقوع وضعیت‌های اضطراری غذا و فرصت‌های معیشتی و نیز سلامت انسان‌ها، در مناطق شهری و روستایی خواهد داشت. در تحقیقی که هایلی و دیگران (٢٠١۶) انجام داده‌اند، پیش‌بینی کرده‌اند با گرم‌شدن هوا و تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ١٠ درصد در سال ٢٠٣٠ میلادی و بیشتر از  ٢٠ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی وجود دارد. برای برنج در سال ٢٠٣٠ میلادی حدود ٩ درصد و در سال ٢٠۵٠ میلادی حدود  ٣٠ درصد کاهش تولید، برای گندم در سال ٢٠٣٠ میلادی در حدود ١٢ درصد و در سال ٢٠۵٠ میلادی در حدود ١۴ درصد کاهش تولید،برای ذرت در سال ٢٠٣٠ میلادی در حدود ۷درصد و در سال ٢٠۵٠ میلادی در حدود ١۶ درصد کاهش تولید، برای دانه سویا در سال ٢٠٣٠ میلادی در حدود ۲‌درصد و در سال ٢٠۵٠ میلادی در حدود  ١٧درصد کاهش تولید پیش‌بینی می‌شود.

 

 از طرف دیگر فائو  پیش‌بینی می‌کند عملکرد  محصولات کشاورزی ١٠ تا ٢۵ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی به دلیل تغییرات اقلیم کاهش  یافته و به دلیل افزایش درجه حرارت، صید ماهیان در حدود ۴٠ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی کم می‌شود. این در حالی است که با توجه به افزایش جمعیت جهان، باید ۶٠ درصد افزایش در غذا به وجود آید. مطالعه خاکی و دیگران (١٣٩۵) درخصوص بررسی عملکرد گندم، ذرت، نخود و چغندرقند با توجه به پیش‌بینی شرایط اقلیمی سال ۲۰۵۰ میلادی نشان  می‌دهد که میانگین عملکرد گندم، ذرت، نخود و چغندر در سال هدف در مناطق مختلف کشور به‌ترتیب ۶/ ۱۸، ۱/ ۱۹، ۶/ ۶ و ۲۰ درصد کاهش خواهد یافت. این کاهش عمدتا به دلیل افزایش دما بوده است عملکرد گیاهان تحت بررسی به‌ازای هر یک درجه سانتیگراد افزایش دما در کل دوره رشد گیاه بین ۹ تا ۱۷ درصد کاهش می‌یابد. سلیمی و دیگران (٢٠٠٩) در پژوهشی خسارت ناشی از خشکسالی برای سال‌های زراعی ۷۹-۱۳۷۸در دو زیربخش زراعت و باغبانی را ١٠‌هزا رو ٨۴٠ میلیارد ریال برآورد کرده‌‌اند که این رقم حدود ٢۵ درصد ارزش‌افزوده این زیربخش‌ها را تشکیل می‌دهد.

 

از طرف دیگر پیش‌بینی می‌شود به دلیل افزایش حرارت و تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ٨۴ درصد در سال ٢٠۵٠ میلادی افزایش یابد. افزایش قیمت مواد غذایی مردم کشورهای جهان مثل چاد و سودان را که با بحران گرسنگی روبه‌رو هستند، با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهد کرد. برنامه توسعه ملل متحد در گزارش خود تخمین می‌زند تا سال ٢٠٨٠ میلادی، فقط به‌دلیل تاثیر مستقیم تغییرات آب و هوایی بالغ بر ۶٠٠ میلیون نفر دیگر به تعداد کسانی که در معرض تهدید به گرسنگی هستند، اضافه ‌شود.

 

مدیریت تغییرات آب و هوایی و اقلیم نیازمند سرمایه‌گذاری است. کشورهای جهان با درایت و تدبیر ضمن برآورد سرمایه‌گذاری‌های موردنیاز برای تامین مالی ‌آن از منابع داخلی و خارجی تلاش می‌کنند. با این حال، بسیاری از کشورهای در حال توسعه منابع مالی کافی برای سرمایه‌گذاری ندارند. برای نمونه براساس برآوردها چین در پنج سال آینده، نیاز به سرمایه‌گذاری حداقل ٣٢٠ میلیارد دلاری در هر سال به منظور اجرای اهداف زیست‌محیطی اعلام‌شده توسط وزارت محیط‌‌زیست دارد. با این حال، منابع مالی دولتی نمی‌تواند بیش از ١۵ درصد از این سرمایه‌گذاری را پوشش دهد. بنابراین به منظور دستیابی به اهداف موردنظر، ایجاد انگیزه ورود سرمایه خصوصی را به بخش‌های مورد نظر فراهم کرده‌اند. در کشورهای سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) برآورد شده است که برای تامین زیرساخت‌های لازم برای کاهش ۶۶ درصدی هدف کاهش دو درجه گرمایش، در ١۵ سال آینده نیازمند ۶/ ۹ تریلیون دلار در سال خواهد بود؛ یعنی حدود ١٠  درصد افزایش در سرمایه‌گذاری زیرساخت‌های مورد نظر. بانک جهانی برآورد کرده است که جهان در ١۵ سال آینده نیاز به حدود ٩٠ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در زیرساخت جدید دارد که بیشتر این سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه و با درآمد متوسط مورد نیاز است. تامین مالی سرمایه‌گذاری‌های لازم برای  مدیریت تغییرات اقلیم نیازمند رویکرد هوشمندانه و مدبرانه برای جلب مشارکت سرمایه‌گذاران خصوصی داخلی و سرمایه‌گذاری خارجی است.  به‌نظر می‌رسد به‌کارگیری دانش، فناوری، توسعه زیرساخت‌های مرتبط، آموزش، ترویج، افزایش بهره‌وری، پیشگیری قبل از وقوع حادثه، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و همه راهکارهای علمی و تجربه‌شده در جهان برای پیشگیری و مدیریت تغییرات اقلیم در ابتدا نیازمند پذیرش این نکته است که در ایران تغییر اقلیم اتفاق افتاده و این تغییر اقلیم برای بخش کشاورزی آسیب و زیان‌هایی به همراه دارد. اگر مسوولان و سیاست‌گذاران کشور، مساله تغییر اقلیم را انکار کنند یا صورت مساله را به سادگی و بدون تدبیر به مسایل سیاسی مرتبط کنند، واقعیتی را منکر شده که نه تنها به نسل فعلی بلکه به نسل‌های آتی، زیان‌های ناشی از تصمیم‌سازی نادرست خود را تحمیل می‌کنند. گرچه مطالعات جامع  و کاملی درخصوص آسیب‌ها و زیان‌های اقتصادی، اجتماعی و توسعه پایدار تغییرات اقلیم بر حسب منطقه و محصول در کشور صورت نگرفته، اما به‌نظر می‌رسد پس از پذیرش مساله توسط مسوولان، دومین گام دعوت از متخصصان و خبرگان مطلع برای انجام مطالعات میدانی علمی است تا پس از مطالعه و تعیین عوامل موثر بر تغییرات اقلیمی و زیان‌ها و آسیب‌ها، راهکارهای مناسب برای پیشگیری و کاهش خطرات و زیان‌های ناشی از تغییر اقلیم ارائه کنند.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی