مترجم: علی آل علی
اجازه دهید مقاله ام را با یک سؤال تقریباً عجیب شروع کنم: چرا مردم مته های یک چهارم اینچی خریداری می کنند؟
بی شک میلیون ها پاسخ احتمالی برای این پرسش وجود دارد. با این حال لئو مک جینوا یک توضیح جالب را پیشنهاد می کند: «آنها مته های یک چهارم اینچی نمی خواهند، بلکه در پی سوراخ های یک چهارم اینچی هستند.»
نکته فوق دقیقا نقطه اتکای کمپین های ویدئویی مشهور در دنیای امروز است. براساس این راهکار ما به عنوان مشتری بیش از محصولات زیبا و چشم نواز به دنبال رفع نیازمان هستیم. به بیانی دیگر، ما علاقه ای به آگاهی از محصولات فروشی برندها نداریم، بلکه مشتاق به مشاهده و شنیدن داستان افرادی با چالش های مشابه خود هستیم. این نکته نه تنها موجب سقوط چشمگیر الگوهای بازاریابی سنتی شده، بلکه چالش های زیادی را پیش روی برندها برای یافتن راهکار تازه قرار داده است. در عین حال چنین فضای امکان تعامل انسانی و صمیمی تر را برای اهالی تبلیغات و مخاطب ها فراهم می کند. به راستی چرا چنین الگوی نوینی اینقدر عالی عمل می کند؟ پاسخ ساده است، زیرا کمپین های این الگو اصلاً به مانند تبلیغات و بازاریابی معمولی نیستند.در دنیای امروز هیچ ابزاری بهتر از ویدئو فرصت انسانی سازی را به اهالی تبلیغات نمی دهد. به واقع این الگوی محتوا یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای بازاریاب ها در چند دهه اخیر به حساب می آید. براساس پژوهش های معتبر در سال 2018 نزدیک به 58درصد مشتریان مایل به تماشای ویدئوی تبلیغاتی از سوی برندها به جای هرگونه دیگری از آگهی هستند.
در این مقاله به منظور کمک به شما برای سازماندهی کمپین بازاریابی و الگوی تبلیغاتی تان 17 نمونه از ویدئوهای بازاریابی جذاب متعلق به 5سال گذشته را کنار هم قرار داده ایم. بی شک این موقعیتی جذاب برای شما خواهد بود. با این حال شاید باور نکنید که برخی از نمونه های این مقاله واقعاً از سوی بازاریاب های حرفه ای ساخته شده باشد.
1. Canadian Tire: چرخ ها
تبلیغ برند Canadian Tire در سال 2016 تحت عنوان «چرخ ها» در طول المپیک به نمایش درآمد. به دلیل ایده خلاقانه این کمپین در سال 2017 جوایز متعددی به آن اهدا شد. شاید جالب باشد که بسیاری از مخاطب ها پس از مشاهده این ویدئو به گریه افتاده اند.
این تبلیغ بر روی یک پسر بچه معلول با ویلچر تمرکز دارد. وی به دلیل ناتوانی اش از انجام بسیاری از تفریحات معمولی مانند بازی بسکتبال با بچه های همسایه باز می ماند. با این حال یکی از بچه های همسایه با او آشنا می شود و یک بازی بسکتبال ویژه فقط برای او طراحی می کند. اگرچه برند Cnadian Tire بر روی این ویدئو مانور چندانی نمی دهد، با این حال به عقیده بسیاری از کارشناس ها این ویدئو یکی از بهترین نمونه های تبلیغاتی اخیر است. همچنین این کمپین به نوعی حمایت از کاروان کانادا در مسابقات المپیک 2016 نیز محسوب می شد. مزیت اصلی این کمپین حمایت از کاروان ورزشی کانادا در عین تبلیغ محصولات شرکت است. به همین خاطر تا مدت ها همه کانادایی ها و مردم اروپا آن را به یاد خواهند داشت.
نکته مهم این کمپین
به مانند برند Canadian Tire هیچ ترسی نسبت به اعلام حمایت برندتان از رویدادی که به طور مستقیم با ماهیت کسب وکارتان در ارتباط نیست، نداشته باشید. در هر صورت هدف اصلی شما فقط فروش محصول به مشتریان نیست، بلکه ارتباط با مخاطب درست باید در اولویت باشد. بر این اساس باید تصویر برندمان را به گونه ای هماهنگ با رویداد موردنظر بازسازی کنیم. به این ترتیب دلیل حمایت های ما از رویداد مدنظر منطقی جلوه خواهد کرد.
2. گوگل اندروید: دوستانی برای همیشه
ویدئوی تبلیغاتی «دوستانی برای همیشه» اندروید ساده، زیبا و در مجموع حرفه ای به حساب می آید. همچنین این ویدئو نرخ بیشترین به اشتراک گذاری در سال 2015 را هم کسب کرده است.
اگرچه در نگاه نخست ویدئوی گوگل چندان چنگی به دل نمی زند، با این حال پس از چند ثانیه نبوغ منحصر به فرد پشت آن نمایان می شود. در حقیقت این ویدئو مجموعه ای از کلیپ های به هم پیوسته در زمینه ارتباط و اتحاد حیوانات با هم است. صادقانه بگویم، چه کسی مشاهده صحنه غذادهی یک طوطی به هاسکی را دوست ندارد؟ همچنین هیچ فردی نسبت به سواری میمونی بر روی اسبی وحشی بی انگیزه نخواهد بود. درست به همین دلیل این ویدئو در زمان اکران 6.4 میلیون بازنشر دریافت کرد.
نکته مهم این کمپین
حتی ویدئوهای ساده نیز می توانند بسیار جذاب از آب درآیند. در حقیقت نیازی به صرف هزینه های سرسام آور برای خلق اثری تأثیرگذار در حوزه تبلیغات و بازاریابی نیست. اگر ما موضوع مناسبی را انتخاب کنیم، مخاطب به سرعت بدان جذب می شود. در مورد کمپین گوگل اندروید موضوع اساسی حیوانات بودند. به این ترتیب سازندگان به تجربه ارتباط مخاطب با حیوانات تأکید دارند. نگاهی به واکنش های احساسی بسیاری از کاربران به خوبی گویای موفقیت اندروید در دستیابی به هدفش است.
3. بستنی جنیز اسپلندید: ساندویچ بستنی خود را بساز
این تبلیغ را حداقل از ثانیه 20 به بعد حتماً باید تماشا کرد. بستنی جنیز اسپلندید یکی از مغازه های جالب در شهر کولومبوس واقع در ایالت اوهایو است. کانال یوتیوب این برند به خوبی عدم نیاز به استودیویی مجهز برای خلق اثری زیبا در زمینه بازاریابی و تبلیغات را ثابت کرده است. بر این اساس این آگهی با استفاده از جلوه های زیبا به همراه موزیکی هیجان انگیز مخاطب را حتی پیش از تصمیم به خرید یک بستنی از آنها به مرز اشتیاق و ذوق زدگی می رساند. ایده اصلی سازندگان این آگهی لذت ناشی از مشاهده غذا و خوراکی های مختلف حتی از دل صفحه تلویزیون یا دستگاه های هوشمند است.
نکته مهم این کمپین
حوزه بازاریابی کسب وکارهای کوچک همیشه بسیار جذاب است. داستان بسیاری از آنها با ایجاد کانالی در یوتیوب، تلاش زیاد و در نهایت کسب شهرت بالا همراه است. بر این اساس فقط باید ترس را کنار گذشته و وارد میدان کار شویم. در این میان فقط ایده های خلاقانه و برگرفته از ماهیت کسب وکارمان به ما کمک خواهد کرد. در غیر این صورت محتوای شما در میان خیل عظیم داستان های سایر برندها گم می شود.
4. ریباک: 25915 روز
یک انسان معمولی در حدود 25915 روز زندگی می کند. ریباک در کمپین خود قصد استفاده از این نکته علمی برای تبلیغات و ترغیب مخاطب به شکستن رکوردهای فیزیکی بدن انسان در مدت زمان زندگی مان را دارد. بر این اساس در این کمپین بر روی استفاده بهینه از 25915 روز زندگی مان تأکید می شود. نکته جالب در این میان عدم کاربرد حتی یک کلمه در ویدئوی موردنظر است. پیام ریباک آنقدر تأثیرگذار است که نیازی به بیان کلمه ای برای توصیف آن نباشد. پیام اصلی این کمپین تقریباً روشن است: «به بدنی که به شما اعطا شده، افتخار کنید». این افتخار تنها از طریق انجام حرکات ورزشی امکان پذیر است.
در این ویدئو برند ریباک با یک زن همراه می شود. هدف اصلی سازندگان ویدئو روایت داستان این زن از شرکت در دوی ماراتن تا مسابقه در دبیرستان دوران نوجوانی اش است. شاید عجیب باشد اما ریباک در ویدئوی خود از نقطه پایان شروع و به سرآغاز دوران حرفه ای این زن می رسد. به این ترتیب آنها پیام واضحی پیرامون نحوه دستیابی به موفقیت از سوی ورزشکاران را به مخاطب منتقل می کنند. البته نحوه بیان متضاد آنها (یعنی شروع از انتها به ابتدا) در جلب نگاه مخاطب تأثیر انکارناپذیری دارد.
در انتهای این کمپین برای ترغیب هرچه بیشتر مخاطب به انجام حرکات ورزشی لینک محاسبه روزهای باقی مانده برای هر فرد قرار دارد. شاید همه ما باید نگاهی به روزهای باقی مانده خود بیندازیم.
شاید در نگاه نخست این ویدئوی تبلیغاتی به محتوای کمپین «فیتنس دشوار» شباهت بالایی داشته باشد.
با این حال لینک جانبی محاسبه روزهای باقی مانده اوج خلاقیت و نکته تمایز میان این دو کمپین محسوب می شود.
نکته مهم این کمپین
افزودن احساس فوریت و اضطرار به کمپین مان همیشه راهکاری مطلوب محسوب می شود. در حقیقت این کار تأثیرگذاری روانی بسیار زیادی را به مخاطب منتقل می کند. شمارش روزهای باقی مانده برای هر فردی ترس نسبت به وضعیت سلامتی را در پی دارد. با این حساب برند ریباک در ویدئوی خود دقیقا به هدف زده است.
5. Code.org: آنچه اغلب مدرسه ها یاد نمی دهند
شما در این ویدئوی بازاریابی نام ها و چهره های اندکی را شناسایی خواهید کرد. در حقیقت این ویدئو با پرسش استیو جابز و تأیید آن از سوی بیل گیتس شروع می شود.
مؤسسه Code.org یک سازمان عام المنفعه در زمینه گسترش دسترسی به علم کامپیوتر در مدارس ایالات متحده است. ویدئوی تبلیغاتی این مؤسسه بهترین نمونه در زمینه بازاریابی تأثیرگذاری به حساب می آید. با این حال حضور افراد معروف در این کمپین فقط بخشی از دلیل شهرت بالای آن است. در ابتدای این کمپین ما با دو چهره فوق العاده موفق و رهبران دنیای تکنولوژی مواجه هستیم. آنها در این ویدئو از مشکلات ورودشان به عرصه تکنولوژی و ناکارآمدی مدارس در زمینه آموزش صحیح پیرامون مسائل مهم دنیای فناوری صحبت می کنند.
نکته مهم این کمپین
گاهی اوقات حوزه فعالیت شما از بیرون بسیار وحشتناک و بی فایده به نظر می رسد. بر این اساس اگر مایل به جذب مخاطب هستیم، باید در زمینه کسب وکارمان آگاهی بخشی کنیم. به عبارت دیگر، مخاطب از دل لنز شما به کسب وکارتان نظر خواهد کرد. بر این اساس باید بهترین تصویر ممکن را به آنها عرضه کنیم. تمام مزیت بهره مندی از تبلیغات و کمپین های بازاریابی در همین نکته نهفته است.
6. علی بابا: به سوی عظمت کوچکی
این ویدئوی بازاریابی که شهرت جهانی دارد از سوی برند علی بابا (پلتفرم تجاری بین المللی واقع در چین) ساخته شده است. براساس آمارهای رسمی برند علی بابا حداقل به اندازه آمازون ارزش دارد. برای کسانی که با این نام آشنا نیستند، برند علی بابا در طول المپیک زمستانی 2018 در کره جنوبی از تیم کنیا حمایت می کرد.
پیام پایانی کمپین تبلیغاتی علی بابا به اندازه ماهیت برندش جذاب است: عظمت از سوی مکان های کوچک سرچشمه می گیرد. درست به مانند ورزشکاری جوان در المپیک، تمام برندهای بزرگ کارشان را با یک موسس علاقه مند شروع کرده اند.
نکته مهم این کمپین
بی شک تلاش برای جذب نگاه تعداد هرچه بیشتر مخاطب ها کار بسیار دشواری است. با این حال گاهی اوقات برخی از بهترین پیام های تبلیغاتی فقط عده ای معدود مخاطب دارند. در چنین شرایطی بهترین کار تمرکز بر روی مخاطب هدف کوچک مان است. به این ترتیب شانس مان برای جلب مشتری و البته بهبود جایگاه برندمان افزایش خواهد یافت.
7. کوکاکولا: آخرین مشتری
این مورد شاید یکی از جالب ترین ویدئوهای تبلیغاتی ویژه مناسبت های خاص از سوی برندی نام آشنا باشد. در هر صورت همه ما با نام برند کوکاکولا آشنایی داریم.
به طور سنتی برندهای تولید نوشابه به خاطر کمپین های خاطره انگیزشان شهرت دارند. توجه داشته باشید که هر دو برند کوکاکولا و پپسی برترین تبلیغات در بازی سوپربال را نمایش می دهند. در این کمپین کوکاکولا داستان غافلگیری 15 هزار مشتری فیلیپینی را روایت می کند. همه این مشتریان با خرید فقط یک کوکاکولا با جوایز نفیس غافلگیر شده اند. به این ترتیب مجموعه آخرین مشتریان این برند جایزه های نفیسی دریافت کرده اند، آن هم فقط به خاطر خرید یک کوکاکولا.
نکته مهم این کمپین
کوکاکولا در این تبلیغ با نمایش تعهدش به اعطای هدیه به مشتریان قلب های بسیاری را تسخیر کرد. در حقیقت با انجام کاری عاری از هرگونه سود شخصی برای دیگران تصویر ما در دنیای کسب وکار به گونه ای انسانی ، قابل اعتماد و حرفه ای خواهد شد.
8. گو پرو: آتش نشان بچه گربه را نجات می دهد
اگر با محتوای تولیدی کاربران برند گو پرو آشنایی دارید، به وضوح نسبت به عدم خاص بودگی این ویدئو آگاه خواهید بود. بر این اساس برند گو پرو با تکیه بر محتوای کاربرانش به خوبی تصویر یک شرکت ماجراجو و بی نهایت قدرتمند را خلق کرده است. نکته جالب در این میان اتکا بر محتوای کاربران به جای همکاری با برندهای بزرگ دنیا در زمینه تبلیغات است. بر این اساس آنها به جای نمونه های معمولی به سراغ هیجان واقعی رفته اند. در این میان برخی از ویدئوها متعلق به مدیران بلند پایه آنهاست. بی شک مشاهده سقوط آزاد یکی از برترین مدیران برند گو پرو با دوربین مخصوص شرکت برای بسیاری از ما جذاب خواهد بود.
با این حال ویدئوی موردنظر در اینجا هیچ کدام از المان های هیجان انگیز بالا را ندارد. یک آتش نشان به صورت کاملاً معمولی گربه ای را از دل آتش بیرون می کشد. پس چرا گو پرو به جای ویدئوهای هیجان انگیز به سراغ چنین نمونه ای رفته است؟ پاسخ این پرسش مهم در دسترسی به طیف وسیع تری از مخاطب ها در خارج از عرصه ورزش های سخت است. به عبارت ساده، گو پرو به دنبال جذب نگاه های بیشتری بوده است. با نمایش صحنه ای عادی، بدون هرگونه المان خاص، بسیاری از افراد به سوی این برند جذب می شوند. در هر صورت همه ما از مشاهده ویدئویی خارج از عرف یک برند تولید کننده تجهیزات ورزش های دشوار لذت خواهیم برد.
نکته مهم این کمپین
هیچ ترسی از جابه جایی مرزهای برندتان در حوزه تبلیغات و بازاریابی نداشته باشید. به دنبال راهکارهای مناسب برای تغییر تصویر برندتان در نگاه مخاطب باشید. با این کار شما به جای یک نمای واحد نماهای متفاوتی را به مخاطب تان نمایش خواهید داد.
9.Always : به مانند یک دختر
به مانند برند داو، Always نیز به سراغ پیوند پیام های ایده آل تبلیغاتش با واقعیت های جاری زندگی رفته است. به این ترتیب در اینجا ما با ترکیب امر آرمانی و واقعیت مواجه هستیم. در کمپین «به مانند یک دختر» شرکت از توهین های رایج و مشهور برای جلب توجه ما استفاده می کند. سپس موضوع اصلی عوض شده، به دشواری های مبارزه و حضور به عنوان یک دختر در جامعه و تلاش برای دستیابی به حقوق انسانی اشاره می گردد.
برند Always پس از نمایش این کمپین تقدیرها و تعریف های بسیاری را دریافت کرد. آنها به دلیل ساخت این ویدئوی تبلیغاتی جایزه اِمی، Cannes Grand Pix و Grand Clio را به دست آورده اند.
نکته مهم این کمپین
بازاریابی مشتریان را در جهت های مختلفی ترغیب می کند. با این حال زمینه اساسی همه این نوع تاثیرگذاری ها ارتباط با مخاطب به مثابه انسان است. اشاره به تجربه های دشوار زندگی یکی از گونه های انسانیت در تبلیغات محسوب می شود. احساس هایی نظیر عصبانیت، تحقیر و نیاز به اعتماد به نفس از جمله مثال های مطلوب در این زمینه هستند.
10.American Greetings : سخت ترین کار دنیا
این کمپین ویدئویی از سوی موسسه مولن و فروشگاه کارت پستال American Greetings یکی دیگر از نمونه های بسیار موفق این فهرست است.
به جز صحنه خرید کارت پستالی برای تبریک روز جهانی مادر به یک مادر فداکار، سایر اجزای این ویدئو عاری از هرگونه کلیشه تکراری و حوصله سر بر است.
در حقیقت نقطه اتکا این کمپین تلاش برای نمایش دشواری های تولید کارت پستالی خلاقانه برای تبریک مناسبت های تکراری است. بر این اساس برند American Greetings هرساله با ایده های تازه برای تبریک مناسب های مختلف به سراغ مشتریان می رود. این کار بی شک فعالیتی دشوار محسوب می شود. با این حال دشوارتر از این کار انتخاب از میان مدل های مختلف کار ت های این برند است. همانطور که مشاهد می کنید تبریک یک مناسبت به ظاهر ساده به خوبی بدل به ایده ای خلاقانه شده است.
نکته مهم این کمپین
مخاطب در حوزه های مختلف کسب وکار به اندازه کافی کلیشه های تکراری شنیده است. اکنون زمان خلاقیت و تهیه خوراک جدید برای آنهاست. فقط برندهای موفق در این زمینه توانایی جلب نگاه ها را خواهند داشت. بقیه برندها محکوم به شکست در زمینه ارتباط با مشتری خواهند بود.
11. نایک زنانه: بهتر از این
این مجموعه از ویدئوها حاصل کار مشترک آژانس تبلیغاتی Wieden + Kennedy و برند نایک زنانه است. آنها در مجموعه ویدئوهای خود به یکی از شوخی های بسیار مشهور متوسل شده اند. بر این اساس در هر سری از این ویدئوها افکار درونی یک زن به هنگام تمرین در باشگاه ورزشی به تصویر کشیده می شود (این تصور که اگر به هنگام انجام این حرکت ورزشی یک مرد به جای من بود، آن را چقدر بهتر یا سریع تر انجام می داد.)
این تبلیغ خلاقانه فرصت تعامل مشتریان با کمپین برند را فراهم کرد. به این ترتیب علاوه بر دریافت پاسخ های مختلف از سوی زنان سراسر دنیا به آنها انگیزه دوچندانی برای جدیت بیشتر به هنگام تمرین داده شد.
نکته مهم این کمپین
بی شک افزودن اندکی حس شوخ طبعی به کمپین مان به هیچ وجه بد نیست. حتی اگر به مانند برند نایک زنانه این شوخی تا حدی به مذاق فمنیست ها خوش نیاید، بازهم تاثیرگذاری خاص خود را خواهد داشت. همچنین در مورد شوخی های جنجالی شما خیل عظیمی از واکنش های مخاطبین را دریافت می کنید. با این حال همیشه به یاد داشته باشید که ماهیت طنز و شوخی تبلیغ تان را به مخاطب به گونه ای واضح گوشزد کنید. در غیر این صورت شاید واکنش بسیار تند و منفی مخاطب در انتظار شما باشد.
12.BuzzFeed : بچه سگ
اگرچه این ویدئو در مورد مردی است که یک بچه سگ را بزرگ می کند، هدف اصلی اش الهام بخشی به مخاطب نیست. در حقیقت هسته اصلی این کمپین را سرگرمی تشکیل می دهد. بر این اساس BuzzFeed با اخذ داستان های کلیشه ای در مورد سگ ها (پیرامون علاقه سگ ها به جویدن اثاث منزل و به هم زدن نظم خانه) آنها را بدل به داستان هایی جذاب کرد. این کار از طریق یادآوری زمان های خوش صاحبان سگ ها در ساعت های مختلف روز صورت پذیرفت. بر این اساس تمرکز اصلی در اینجا بر روی تفریح صرف است، نه چیز دیگری.
بی شک هر ویدئویی باید جلوه های سرگرمی داشته باشد. در غیر این صورت مخاطب حوصله مشاهده اش را نخواهد داشت. در این میان BuzzFeed با افزودن المان های بسیار جذاب فرآیند سرگرم سازی مخاطب را بیش از پیش راحت کرده است.
نکته مهم این کمپین
در زمینه تبلیغات باید داستان سرایی کرد. همه ما از شنیدن داستان های جذاب لذت می بریم. مشکل اصلی برای بازاریاب ها دقیقا همین وجه جذابیت است. به منظور خلق داستانی جذاب در وهله نخست باید تمرکز ما بر روی هسته مرکزی برندمان باشد. به این ترتیب با افزودن ویژگی خاص برندمان به داستان مخاطب بیش از پیش به ما جذب می شود.
13. داو: زیبا انتخاب کنید
داو دوباره عادت خود را در این کمپین تکرار کرده است. اگرچه همکاری با آژانس های مشهور اوگیلوی و Mather Chicago جذب طیف گوناگونی از مخاطب ها را در نمایش اولیه برای داو به همراه داشت. با این حال هرگز نمی توان از دخالت برند داو در فرآیند ساخت و تولید چنین اثری چشم پوشی کرد. بر این اساس آنها عادت ترغیب مخاطب به یادگیری نکات جدید را بازهم در آگهی شان گنجانده اند.
با تمرکز بیشتر بر روی ایجاد احساسی قوی در مخاطب به جای توجه به محصولات، برند داو به خوبی تمام حواس افراد را به خود جلب کرده است.
نکته مهم این کمپین
به هنگام ساخت کمپین بازاریابی برندتان به دنبال کسب احترام بیشتر در میان فرهنگ های گوناگون باشید. براساس پژوهشی از سوی اسکات مگیدز، آلن زورفاس و دنیل لیمون مشتریانی که به طور کاملا از نظر احساسی با برندها در ارتباط هستید، به مراتب بیشتر از سایر مشتریان از برندشان خرید می کنند. بر این اساس برقراری ارتباط عاطفی و احساسی با مخاطب در دنیای امروز بدل به ضرورتی انکارناپذیر شده است.
14. فیس بوک: مجموعه «توصیه ها»
در این مجموعه ویدئوهای بازاریابی، فیس بوک 12کاربرد مختلف پلتفرمش در زندگی روزمره را به مخاطب خاطرنشان می کند. کاربردهایی نظیر افزودن پیام اخطار، تایید درخواست دوستی، عضویت خودکار در گروه ها و مشاهده نحوه فعالیت مان در بلندمدت از جمله این کاربردها هستند. به هنگام بحث از چنین کاربردهایی همیشه زبان روزمره پاسخگوی نیاز ما نیست. بر این اساس در بسیاری از بخش های این مجموعه از ویدئوها اصلا صدایی به گوش نمی رسد. به این ترتیب همه چیز فقط از طریق نمایش کاربرد موردنظر صورت می پذیرد.
شیوه ارائه کاربردهای پلتفرم فیس بوک به مخاطب ها در مجموعه ویدئوهای شرکت بسیار جالب است. بر این اساس به جای تولید مجموعه فیلم های آموزشی با معلمی کارکشته از دنیای تکنولوژی، فیس بوک در صدد ساختن متخصص از هر فرد است. درست به همین خاطر بخش هایی از فیلم ها بدون هرگونه توضیح کلامی ارائه شده اند. به این ترتیب مخاطب به بهترین نحو ممکن خود را درگیر تعامل با امکانات فیس بوک خواهد کرد.
نکته مهم این کمپین
به عنوان یک برند باید نیاز مشتریان مان را بهتر از هر کس دیگری بدانیم. به منظور رفع نیاز نیز باید به سراغ فرمت های ویدئویی رفت. در این میان نباید صرفا به ویدئوهای کوتاه اکتفا کنیم. ضبط ویدئویی بلند حاوی همه توضیحات و سپس تقسیم آن به چند ویدئو کوتاه بهترین راهکار در این زمینه محسوب می شود.
15. اینتل: مجموعه «ملاقات با سازندگان»
مجموعه پنج بخشی اینتل تحت عنوان «ملاقات با سازندگان» بیشتر به داستان های انگیزشی و ترغیب کننده شباهت دارد. بر این اساس هرگز فکر ساخت چینن ویدئویی از سوی یکی از برترین برندهای حوزه تکنولوژی به ذهن مخاطب نخواهد آمد. در هر کدام از این مجموعه کلیپ ها اینتل به سراغ یکی از مشتریان محصولاتش می رود. با این حال این مشتریان کاملا معمولی نیستند، بلکه کسانی اند که از محصولات اینتل برای خلق آثاری خارق العاده استفاده می کنند.
به عنوان مثال در یکی از این ویدئوها یک پسر 13ساله به نام شابنام بانرجی داستان خود پیرامون استفاده از محصولات اینتل برای ساخت یک چاپگر خط بریل ساده و سریع به منظور کمک به افراد نابینا را بیان می کند.
مزیت اصلی ویدئوهای اینتل نمایش مشکلات مختلف مردم در فرهنگ های مختلف و راهکارهای اینتل برای حل آن است. در جاهایی هم که راهکار به طور مستقیم از سوی اینتل ارائه نشده است، محصولات اینتل به عنوان زیرساخت مناسب برای خلق راه حل به تصویر کشیده شده اند. تمام تلاش کاربران محصولات اینتل نیز بنای جهانی زیباتر و بهتر برای زندگی است. به این ترتیب پیام اینتل به گونه ای فوق العاده جهانی محسوب می شود.
نکته مهم این کمپین
در تهیه ویدئوی تبلیغاتی و کمپین بازاریابی برندتان به تمام جوانب کار نگاه کنید. بر این اساس گاهی باید بر روی جزییات و برخی اوقات بر کلیت کار تاکید داشت. با این حال به لطف خلاقیت تازه برند اینتل اکنون امکان تمرکز بر روی کلیات با استفاده از نمونه های جزئی فراهم شده است. به این ترتیب مانند نمونه ویدئوی شابنام شما با اشاره به داستانی جزئی یک هدف کلی و بزرگ را دنبال خواهید کرد.
16. Artifact Uprising: در میراث
برند Artifact Uprising شرکتی فعال در زمینه کمک به ساخت آلبوم های عکس شخصی است. همچنین آنها در زمینه خلق تصاویر، کارت جیبی و کارت پستال های شخصی نیز فعالیت دارند. در حقیقت هدف اصلی آنها از فعالیت در چنین بازاری کمک به ثبت و بیان مفاهیمی است که به طور معمول با زبان عادی دشوار منتقل می شوند. به این ترتیب بهترین ایده جایگزین استفاده از تصویر است.
درست به همین دلیل نسخه ویدئویی Artifact Uprising نیز بر روی هدفی مشابه با نسخه اصلی تمرکز دارد. البته باید توجه داشت که در زمینه بازاریابی این برند فقط یک کلمه را به ویدئوی اصلی تبلیغاتی اش اضافه می کند. در بسیاری از موارد این تک کلمه ایده های زیادی را در ذهن مخاطب پیرامون ماهیت داستان شرکت ایجاد می نماید.
نکته مهم این کمپین
به منظور جلب مخاطب به پیام تبلیغاتی مان باید مشکلات آنها را به خوبی شناسایی کنیم. بر این اساس برند Artificate Uprising برای جلب توجه مخاطب دست بر روی ایده ای جالب گذاشته است. بر این اساس آنها با کشف نیازهای مشتریان به آنها در قالب فقط یک کلمه مشخص اشاره می کنند. بی شک برای جلب توجه مخاطب به راهکارمان در حل یک مشکل نیازی به توضیح کامل آن مسئله نیست. فقط کافی است به مخاطب نشان دهیم راهکار مطلوب در دستان مان قرار دارد.
17. گوگل ارث: صفحه اصلی
این داستان جذاب «سارو بریرلی» حول محور داستان شخصی اش می گذرد. بر این اساس وی در جدایی غم انگیز از خانواده اش ارتباط خود را با آنها از دست می دهد. بی شک چنین داستان هایی در حوزه تبلیغات بسیار تاثیرگذار و جذاب هستند.
درست در اوج ناامیدی مخاطب از تبلیغ حاضر نوبت به قدرت نمایی گوگل ارث می رسد. بر این اساس سارو بریرلی با استفاده از نرم افزار گوگل ارث پس از مدت ها موفق به یافتن خانواده اش می شود. بی شک عملکرد بازاریابی گوگل بهترین نمونه در زمینه دستیابی به مخاطب و جلب توجه وی از طریق بیان داستانی عاطفی و جذاب است.
نکته مهم این کمپین
بار دیگر، تاکید اصلی در این آگهی بر روی احساسات است. اعتبار برند شما در برانگیختن احساسات مخاطب بی شک چشم های زیادی را به سوی شما برخواهد گرداند. اگر در این زمینه عملکرد مطلوبی داشته باشید، همیشه در یادها باقی می مانید. در غیر این صورت یادآوری کمپین های شما همراه با ناراحتی و احساسات ناخوشایند خواهد بود.
اکنون نوبت شماست
محتوای ویدئویی توانایی انجام کارهای بزرگی را برای شما دارد. با این حال همه چیز بستگی به نوع استفاده ما خواهد داشت.
به یاد داشته باشید که خلق آثاری ماندگار در زمینه تبلیغات نیاز به تجهیزات بسیار خاص ندارد. فقط باید نسبت به کاری که انجام می دهیم، علاقه مند باشیم. همچنین جست وجوی مداوم ایده های برتر برای ما ضروری خواهد بود. در غیر این صورت ما زمان و بودجه مان را برای خلق یکی دیگر از آثار کلیشه ای هدر داده ایم.
ویدئوهای بازاریابی بررسی شده در این مقاله می تواند الهام بخش شما در تولید ویدئوی برندتان باشد. باتوجه به شیوه ساخت این ویدئوها ساخت یک نمونه تازه و بدیع آسان تر از گذشته خواهد بود.