دنیای اقتصاد- مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
هر کسی که درس مدیریت خوانده باشد یا اندک تجربهای در حوزه خلاقیت و نوآوری داشته باشد به خوبی میداند که خلاقیت چیست و محصول و فرآورده اصلی آن یعنی نوآوری چگونه تحقق مییابد. در این میان آنچه اهمیت دارد و اغلب مدیران تازهکار و کمتجربه در مورد آن دچار سردرگمی هستند این است که چگونه و از چه راهی میتوان خلاقیت و نوآوری سازمانی و شرکتی را ایجاد و تقویت کرد و خلاقیتها و نوآوریهای فردی تکتک کارکنان را به صورت یک مجموعه پربار و موثر درآورد و رویای سازمان خلاق و نوآور را تحقق بخشید. آنچه در ادامه خواهد آمد چهار گام کلیدی است برای نیل به این مقصود.
ایجاد فرهنگ سازمانی مبتنی بر خلاقیت و نوآوری
گام اول: با شفافیت تمام با تمام کارکنانتان ارتباط برقرار کنید.
بسیاری از مدیران تازهکار به اشتباه خود را از کارکنان و زیردستانشان جدا میکنند و ارتباط چندانی با اغلب آنها ندارند و ارتباطشان با بدنه شرکت یا سازمان از طریق مدیران میانی است حال آنکه این یک اشتباه بزرگ و مانعی خطرناک بر سر راه خلاقیت و نوآوری شرکتی و سازمانی به شمار میآید. ناگفته پیداست که وقتی ارتباط درستی بین مدیران و کارکنان وجود نداشته باشد نباید انتظار داشت که کارکنان بتوانند خلاقیتها و نوآوریهایشان را به مدیران ارائه دهند و این یعنی محروم شدن شرکت از این خلاقیتها و نوآوریها و در نهایت، بر باد رفتن رویای شکلگیری سازمانهای خلاق و نوآور. به همین دلیل هم هست که لازم است نومدیران از همان روزهای نخست در اتاقشان را به روی کارکنان مشتاق خلاقیت و نوآوری باز کنند و با آغوشی باز با خلاقیتها و نوآوریهای کارکنانشان برخورد کنند.
در این مرحله مدیران باید به صراحت و با شفافیت تمام به تمام کارکنان اعلام کنند که «ما میخواهیم نوآوری کنیم و برای این کار به شدت به شما نیاز داریم.» در اینجا مدیر باید بر این مساله تاکید کند که ایجاد پلتفرمی برای نوآوری، تعریف اهداف و خواستههای شرکت در حوزه خلاقیت، بازارهای هدف برای محصولات نوآورانه، تکنولوژیهای موجود و سایر اطلاعات مرتبط با این موضوع بسیار مهم و حیاتی هستند و مدیریت سازمان برای انجام این امور به کمک همه کارکنان نیاز دارد. برای تحقق این هدف مهم و ارزشمند لازم است که جلسات بحث و تبادل نظر و ایدهپردازیهای خلاقانه بین مدیران و کارکنان به طور منظم برگزار شود و علاوه بر آن، از رسانههای اجتماعی درون سازمانی نیز برای تشویق و تحریک خلاقیت و نوآوری سازمانی کمک گرفته شود.
گام دوم: برای نوآوری سازمانی، زمانبندی مشخصی داشته باشید
شرکت گوگل را خیلیها بهعنوان نوآورترین شرکت در جهان میشناسند اما میدانید چرا این شرکت توانسته به چنین جایگاه ارزشمندی دست یابد؟ پاسخ این سوال در این واقعیت نهفته است که مدیران گوگل این اجازه را به کارکنان و زیردستان شان میدهند تا ۲۰ درصد از ساعات کاری شان را به کار روی پروژههای شخصی شان اختصاص دهند و به اصطلاح برای خودشان کار کنند. این استراتژی هوشمندانه هم باعث علاقهمندتر شدن کارکنان توانمند گوگل برای ادامه کار در این شرکت شده و از سویی دیگر سیلی از ایدههای خلاقانه و نوآورانه را به این شرکت هدیه داده است؛ چراکه افرادی که در محل کارشان روی پروژههای شخصی شان کار میکنند هم از نظر شخصی و هم سازمانی، خلاقتر و نوآورتر میشوند.
برای اینکه خلاقیت و نوآوری فردی و سازمانی با هم ترکیب شده و به تحقق هدف خلاقیت و نوآوری سازمانی کمک کند توجه به موارد زیر میتواند مفید به فایده باشد:
*به کارکنان، وقت آزاد دهید. هر کارمند باید این اجازه را داشته باشد تا در هر زمان که بخواهد و به هر میزان که نیاز داشته باشد روی پروژههای نوآورانه سازمانی کار کند.
*برای وقت گذاشتن کارکنان روی انجام پروژههای نوآورانه ارزش زیادی قائل شوید. به یاد داشته باشید که کار روی نوآوری و خلاقیت حتی اگر جنبه فردی داشته باشد نه تنها پدیدهای منفی و شایسته تنبیه نیست، بلکه شایسته تقدیر و تشویق است.
*برای خلاقیت و نوآوری مسابقه و گردهمایی برگزار کنید. برای اینکه خلاقیت و نوآوری سازمانی رسمیت پیدا کند و به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل شود لازم است که مسابقات و گردهماییهایی با محوریت خلاقیت و نوآوری فردی و سازمانی برگزار شود که در آنها صرفا بر این موضوعات تمرکز شود و بس.
*همان طور که گوگل به کارکنانش اجازه داده که تا ۲۰ درصد از وقت شان را صرف کار روی پروژههای نوآورانه شخصی شان کنند شما هم همین رویه مشخص را در مجموعه تحت رهبری تان در پیش بگیرید و مشخص کنید که کارکنان میتوانند تا چند درصد از وقتشان در هر روز کاری را در این زمینه صرف کنند.
گام سوم: فعالیتها و نتایج را کنترل کنید
پس از بسترسازی برای گسترش خلاقیت و نوآوری سازمانی نوبت به این میرسد که فعالیت ها، عملکردها و کاستیها در این زمینه مورد سنجش و اندازه گیری دقیق قرار گیرد تا مشخص شود که چه نتایج و دستاوردهایی از خلاقیت و نوآوری کارکنان در سازمان کسب شده است. از سویی دیگر مدیران باید به این موضوع نیز توجه داشته باشند که بهبود فرآیند نوآوری سازمانی نیازمند ارتقای مداوم و استانداردسازی پیوسته است و در جریان تشویق و حمایت از نوآوران باید به این موضوع دقت شود. نومدیران باید به یاد داشته باشند که نوآوریهای کنترل نشده و رصد نشده راه به جایی نخواهد برد یا حتی به بیراهه خواهد رفت.
گام چهارم: فعالیتهای نوآورانه درون سازمانی را شناسایی کنید
اگرچه خلاقیت و نوآوری، بخشی از وظایف کارکنان در سازمانها و شرکتها به حساب میآید اما این موضوع به آن معنا نیست که مدیران نباید برای شناسایی این اقدامات و حمایت مادی و معنوی از آنها کاری نکنند بلکه برعکس لازم است که اقدامات و فعالیتهای نوآورانه حتی خلاقیتهای نوآوریهای کوچک کارکنان نیز توسط مدیران دیده شده و مورد تقدیر و تشویق قرار گیرد و این چنین است که فرهنگ سازمانی مبتنی بر خلاقیت و نوآوری در تمام تار و پود سازمان شکل گرفته و گسترش مییابد.
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی