دنیای اقتصاد- نویسنده: پژمان امینی
در قسمت اول مجموعه مقالات «اخلاق کسب و کار» (Business Ethics) عنوان شد که فساد اقتصادی یک اتفاق نیست، بلکه یک پدیده است که زاییده نقصان در هر سه سطح «عامل فردی، ساختار سازمانی و نظام اقتصادی» است و در بررسی و تحلیل آن باید از دانش و تجربه تاریخی و بینالمللی بهره گرفت. در این مقاله چند مورد فساد اقتصادی کلان را معرفی میکنم. به دو دلیل نمونههای خارجی انتخاب شدهاند؛ اول اینکه صرفا میخواهم به پدیده فساد بپردازم، بنابراین از ایجاد حساسیت روی نام افراد و موسسات داخلی خودداری میکنم. دوم اینکه در مواردی که مطرح میکنم، اطلاعات زیادی وجود دارد که کار بررسی را سادهتر میکند.
طرح پانزی (Ponzi Scheme): در این مدل کلاهبرداری که از فردی با همین نام اقتباس شده، افراد سرمایه خود را به بنگاهی میسپارند که معمولا از دیگران سوددهی بیشتری دارد. سود زیاد، سرمایهگذاران پیشین و جدید را تشویق به سرمایهگذاری بیشتر میکند. ولی در واقع منبع سود چیزی نیست به جز اصل سرمایه سپرده شده. معمولا پس از مدتی فعالیت عادی موسسه متوقف میشود و اکثریت سرمایهگذاران حتی نمیتوانند اصل سرمایه خود را پس بگیرند. تعداد کمی از مدیران مجموع سرمایه را تملک میکنند. این همان مکانیزمی است که در سرمایهگذاری هرمی و بازاریابیهای هرمی بهکار میرود.
برنارد میداف (Bernard Madoff): آقای میداف یکی از بزرگترین طرحهای پانزی دنیا را شکل داد. میداف فردی شناختهشده با ۵۰ سال سابقه درخشان و رئیس پیشین NASDAQ بود. سرمایهگذاران جمعا ۱۷ میلیارد دلار در اختیار شرکت میداف قرار داده بودند و این شرکت این سرمایه را به ۵۷ میلیارد دلار رشد داده بود. در سال ۲۰۰۸ مشخص شد که عملکرد مالی میداف واقعی نیست و سرمایه قابل برداشت موجود فقط ۷ میلیارد دلار بود. میدافپیش از این بهعنوان فردی خوشنام در بین سرمایهگذاران و انجمنهای خیریه معروف بود.
شرکتهای ورلدکام Worldcom و انرون Enron: این دو شرکت بزرگ چند ده میلیادر دلاری، به فاصله کمی در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ اعلام ورشکستگی کردند. هر دوی آنها پیش از این رشد خیلی خوبی داشتند ولی به شکل گستردهای تخلفات حسابداری داشتند؛ شناسایی درآمدهای غیرواقعی از جمله قراردادهای آتی، به روز کردن ارزش داراییها و شناسایی آن بهعنوان درآمد، سندسازی درآمدها و مخفی کردن هزینه از طریق شرکتهای زیرمجموعه. در این رسوایی پای شرکت حسابرسی معتبر Arthur Anderson هم در میان بود که منجر به انحلال آن نیز شد. بهدنبال این رسواییهای مالی، قانونگذاران قوانین جدیدی برای شرکتهای سهامی عام و همچنین شرکتهای حسابرسی وضع کردند.
شرکت الیمپوس (Olympus) و مدل کلاهبرداری توباشی (Tobashi Scheme): در اکتبر سال ۲۰۱۱ آقای وودفورد مدیر عامل انگلیسی شرکت الیمپوس ژاپن، فقط دو هفته پس از رسیدن به این سمت، ناگهان توسط هیاتمدیره شرکت اخراج شد. وی بهدلیل کشف حسابسازیهای شرکت و برخورد با مدیران پیشین از جمله اعضای هیاتمدیره برکنار شد. با پیگیریهای وی و نهادهای بینالمللی و ژاپنی ظرف چند ماه تخلفات کشف شد. ارزش سهام الیمپوس ۷۵ درصد افت کرد. در روش کلاهبرداری توباشی، شرکت هزینهها را بهعنوان سرمایهگذاری در شرکتها و صندوقهای صوری و گاهی واقعی پنهان میکند. مانند مدل پانزی، این روش هم نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند و برملا خواهد شد، هر چند گاهی خیلی دیر.
سقوط شرکت لمان برادرز (LehmanBrothers)و صنعت بانکداری در سال ۲۰۰۸: در سالهای ابتدای قرن بیست و یکم، موسسات مالی و بانکی آمریکا شدیدا در حوزه وامهای ملکی فعال شدند. نتیجه آن افزایش شدید قیمت ملک و میزان وامهای بدون پشتوانهای شد که ریسک بسیار بالایی داشتند. علاوه بر آن، مشتقات سرمایهگذاری این وامها و سایر سرمایهگذاریها را در بازار معامله میکردند. ذینفعان این فعالیتها برای دریافت حقالزحمه و فروش خدمات رقابت شدیدی با یکدیگر داشتند. پس از آشکار شدن سیستم معیوب، اقتصاد دنیا دچار بحران شد، بازار سهام دنیا نیمی از ارزش خود را از دست داد. شرکت لمانبرادرز یکی از دهها شرکتی بود که نهایتا ورشکست شد، ولی دستمزد ۳۰۰ میلیون دلاری مدیر عامل آن در سالهای پیش از سقوط همواره مورد سرزنش بودهاست.
رسوایی سال ۲۰۱۶ بانک ولزفارگو(Wells Fargo): تعداد زیادی از کارمندان بانک ولز فارگو از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ بدون رضایت مشتریان برای آنها حسابهایی را افتتاح کردند. اعتراض تعدادی از مشتریان بانک به برداشت پول بابت خدمات و افتتاح حسابهایی که به درخواست آنها نبود منجر به اخراج ۵۳۰۰ کارمند بانک بابت ساخت ۲ میلیون حساب بیاجازه شد. این رسوایی هم به وجهه بانک لطمه زد و هم خسارت مالی داشت. جالب است که به علت پاداش مالی برای افتتاح هر حساب، تعداد زیادی از کارمندان ولز فارگو بدون هماهنگی با یکدیگر یک نوع تخلف را انجام میدادند.
شرکت ترانوس (Theranos): الیزابت هولمز در سال ۲۰۰۳ و در سن ۱۹ سالگی شرکت ترانوس را تاسیس کرد. این شرکت ۷۰۰ میلیون دلار از سرمایهگذاران بسیار معروف جذب کرد و در سال ۲۰۱۴ بیش از ۱۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شد. شرکت ترانوس براساس یک اختراع سری، ادعا میکرد که میتواند با فقط یک قطره خون تعداد زیادی آزمایش را با سرعت بالا و هزینه کم انجام دهد. در سال ۲۰۱۵ به کمک برخی شواهد خارجی و تعدادی از کارمندان ترانوس، روشن شد که ادعای شرکت دقیق نیست و دارای خطا است. تحقیق و بررسی بیشتر به توقف فعالیت شرکت و پیگرد مدیران آن منجر شد.
رسوایی شرکت خودروسازی فولکس: سال ۲۰۱۵ مشخص شد که خودروهای سواری دیزلسوز فولکس در آمریکا ۴۰ برابر بیشتر از استاندارد آلودگی ایجاد میکنند ولی نرمافزار خودرو هنگام آزمایشهای درجا میزان آلودگی را موقتا کم میکند. این ماجرا دهها میلیارد دلار خسارت و استعفا و اخراج چند مدیر فولکس و پورشه را به همراه داشت. تحقیقات بیشتر در سراسر دنیا نشان داد که خودروهای دیزل خیلی از شرکتها همین مشکل را دارند.
با مطالعه چنین تجربههایی میتوانیم علائم ظهور و ضمنا مجموعه قوانین و نهادهایی را که برای مقابله با آنها شکل گرفتهاند بشناسیم. مثلا چگونه ضعف ساختار سازمانی و مدل پاداش غلط نیروهای انسانی در بانک ولز فارگو به فساد جمعی کارمندان آن منجر شد یا چطور یک نظام معیوب، اقتصاد دنیا را در سال ۲۰۰۸ تا مرز نابودی پیش برد.
ادامه دارد
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی