دنیای اقتصاد- مترجم: مهدی نیکویی
نظرسنجی جهانی سالانه شرکت مشاوره PwC از میزان خوشبینی مدیران نسبت به آینده شرکتهایشان
منبع: PwC : شرکت مشاوره مدیریت و خدمات مالی پیدبلیوسی (PwC) در نظرسنجی جهانی سالانه خود از مدیران ارشد و مدیران عامل شرکتها خواست تا میزان خوشبینی خود را نسبت به آینده شرکتهایشان بیان کنند. مشخص شد که هر چقدر این مدیران نسبت به آینده شرکت خود خوشبینتر بودند، موفقیت مالی بیشتری به دست آوردند. اما چگونه میتوانیم میزان اعتماد بهنفس و خوشبینی مدیران را بالا ببریم؟
چگونه میتوان خوشبینی مدیران را بالا برد؟
خبرهایی که از اجلاس ۲۰۱۹ مجمع جهانی اقتصاد در داووس به بیرون انتشار یافت، سرشار از حس بدبینی و نگاه منفی به آینده بود. البته در این بین، اخبار خوشبینانه و حاکی از عملگرایی هم دیده میشد. در مجموع، این اخبار نشان دادند که جهان به کدام سمت خواهد رفت و برنامههای شرکتها و فعالان اقتصادی جهان چیست. نظرسنجی سالانه شرکت پیدبلیوسی از مدیران عامل شرکتهای بزرگ جهان که در ۲۲ سال گذشته در همان زمان برگزاری نشستهای مجمع جهانی اقتصاد برگزار میشود، یکی دیگر از منابع درک شرایط اقتصادی جهان و پیشبینیهای آن است. ما بر مبنای این پژوهش و سایر پژوهشهایی که انجام دادیم، میدانیم:
۱. اعتماد به نفس و اطمینان، منجر به رشد میشود: تحلیلهای دقیق پاسخهای مدیران عامل طی دهه گذشته، نشان میدهد که پیشبینی آنها از درآمدهای یک سال پیشرویشان، همبستگی بسیاری با رشد واقعی اقتصاد جهان در همان دوره دارد. به عبارت دیگر، اعتماد بهنفس و خوشبینی مدیران عامل، یکی از نشانههای رونق اقتصادی جهان است.
۲. اطمینانها خدشهدار شده است. در پژوهش سال جاری، مشخص شد که میزان اعتماد و اطمینان مدیران عامل جهان به درآمدها و وضعیت اقتصادیشان کاهش یافته است. در حقیقت، آمارها حاکی از آن است که میزان اطمینان خالص (خوشبینیها منهای بدبینیها) مدیران عامل شرکتکننده در این پژوهش با سقوطی ۱۲ درصدی (نسبت به سال گذشته) مواجه شده است. این وضعیت نشان میدهد که اوضاع اقتصادی جهان در ماههای پیشرو از آن چیزی که تاکنون گفته میشد، وخیمتر خواهد بود.
۳. رشد، دیگر به معنای پیشرفت نخواهد بود. در روزگار کنونی که شاهد اقتصاد جهانی و اتصال بخشهای مختلف این سیاره به یکدیگر هستیم، رشد اقتصادی، از پیشرفت اجتماعی جدا شده است. در نتیجه، رشد اقتصادی و میزان بازگشت سود سهامداران، معیارهای کافی برای موفقیت آنها نیست. از طرف دیگر، با افزایش شفافیت در جهان، مساله شکاف درآمدی بین دارا و ندار، برجستهتر میشود.
در چنین شرایطی، مدیران ارشد چه باید بکنند؟ در گام نخست، انتظار میرود که بتوانند اعتماد به شرکت و آینده خود را افزایش دهند. در گام بعد، این افزایش اعتماد و خوشبینی باعث میشود تا کل جامعه از بهبود اقتصاد نفع ببرند.
افزایش اطمینان مدیرعامل
برای بررسی اینکه چگونه باید اعتماد به نفس و اطمینان مدیران عامل نسبت به رشد درآمدهایشان را افزایش داد، به این موضوع توجه کردیم که مدیران ارشد چه خطراتی را پیشروی کسبوکارهایشان در جهان امروز مشاهده میکنند. طی ۳ پژوهش گذشته، ما تفاوتهای قابل توجهی را بین مدیران مطمئن و غیرمطمئن از نظر توجه به این خطرات مشاهده کردیم. به عبارت دیگر، هر مدیری تهدیدهای گوناگونی را پیش روی شرکت خود مشاهده میکند اما نوع این تهدیدها و شدت آنها با یکدیگر تفاوت دارد. مدیران شرکتهای کوچک بازار هم که از نظر ذهنی نسبت به شرایط نامطمئن هستند، مسائلی مانند رشد مبهم اقتصادی و مقررات بیش از حد را تهدیدهای اصلی میدانند. در طرف دیگر، مدیران عامل مطمئن، تهدیدها و دغدغههای دیگری دارند که مرتبط با «اولویتهای استراتژیک» هستند: مسائلی مانند سرعت تغییرات فناوری، دغدغهها و نگرانیهای این دسته از مدیران است. دسته سوم مدیران عامل و رهبران بازار که موقعیت مناسبی در بازار دارند اما از نظر ذهنی مطمئن نیستند، دغدغههایی نسبت به شرایط مبهم اقتصادی دارند؛ اما با توجه به موقعیت مناسب آنها در بازار و بین رقبا، چنین موضوعاتی برای آنها مساله مرگ و زندگی نیست. در نهایت، بخش باقیمانده که هم از نظر موقعیت بازار و هم از نظر اطمینان به آینده در وضعیت خوبی قرار دارند، نسبت به مخاطراتی مانند تغییرات اقلیمی و آسیب به محیطزیست هوشیارند.
بهطور کلی، مدیران مطمئن (کسانی که نسبت به رشد درآمدهای شرکتشان در سال پیشرو، خوشبین هستند) به خوبی تفاوت خود را از مدیران نامطمئن در نوع دغدغهها و بلندمدت بودن آنها نشان میدهند. آنها فرصت و آرامش بیشتری دارند تا از کارهای روزمره خود فراتر رفته، نگاهی بلندمدتتر به اوضاع داشته باشند و مسائل جهانی را هم مدنظر قرار دهند. در طرف مقابل، آن دسته از مدیران عامل که اطمینان کمتری دارند، بیش از هر چیزی نگران تهدیدها و موانع عملیاتی کوتاهمدت هستند. اطمینان نداشتن از وضعیت رشد اقتصادی، مسالهای است که برای هر دو دسته مدیران مطرح میشود اما در بین مدیران نامطمئن از شرایط، بیشتر نمود دارد.
علاوه بر آن، از مدیران عامل پرسیده شد که آیا رشد اقتصاد جهانی در ۱۲ ماه آینده بهبود خواهد یافت، یکنواخت خواهد ماند یا بدتر خواهد شد؟ جوابهای آنها به این سوال، نشاندهنده نگرش و مساله مهمی بود. ۴۵ درصد از مدیران عامل مطمئن، بر این باور بودند که شرایط اقتصاد جهان بهبود خواهد یافت. در طرف مقابل، ۴۵ درصد از مدیران عامل نامطمئن، آینده آن را رو به افول میدیدند.
البته همواره امکان افزایش اطمینان مدیران عامل مطمئن وجود دارد تا بتوان به این صورت نتایج عملکرد آنها (و شرایط اقتصادی جهان) را بهبود داد. افزایش اطمینان مدیران عامل باعث میشود تا سرمایهگذاریهای بلندمدت این رهبران روی نوآوری، توسعه، آموزش و متمایزسازی افزایش یابد. جای تعجب نیست که «سرعت تغییرات فناوری» مهمترین نگرانی مدیران عامل مطمئن در مقایسه با همتایان نامطمئن خود است. مدیران عامل مطمئن گزارش دادهاند تجربه بیشتری در رابطه با داده، تحلیل و هوش مصنوعی دارند؛ آنها به اندازه کافی اطلاعات دارند تا بتوانند تغییرات فناوری را درک کرده و مهمتر از آن فرصتهای پیشرو در تحول دیجیتال را مشاهده میکنند.
این مدیران، هماکنون نیز از تلاشهای فناوری خود بهره میبرند. بیش از ۵۲ درصد از مدیران مطمئن بیان کردهاند که شرکتهای آنها به میزان متوسط تا زیادی در دادهها و تحلیلهای دادهای نسبت به رقبای خود پیش هستند. این رقم برای مدیران نامطمئن، ۴۰ درصد است. ۴۵ درصد از مدیران عامل مطمئن از هوش مصنوعی در شرکتهای خود بهره بردهاند، در حالی که تنها ۳۲ درصد از مدیران نامطمئن چنین کاری کردهاند.
گامهایی به سمت سعادت
با توجه به اهمیت اطمینان از آینده و نقشی که این مثبتاندیشی در رشد درآمدهای شرکتها دارند، ما در مرحله دوم این مقاله به بررسی راههایی برای افزایش اطمینان مدیران پرداختیم. چنین اقدامی باعث میشود تا شرایط اقتصاد جهانی بهبود یابد و همه از آن نفع ببرند. حرکت در مسیر پیشرفت جوامع، یکی از اقداماتی است که در این راه میتوان انجام داد که هر چند بهطور معمول از نقشهای دولت به حساب میآید اما کسبوکارها هم میتوانند نقش برجستهای در آن داشته باشند.
براساس شاخص سنجش اعتماد ادلمن ۲۰۱۹، مردم بیش از هر نهاد اجتماعی، به مدیران و کارفرمایان خود اعتماد دارند. شرکتها شروع به پذیرفتن مسوولیتهای اجتماعی خود کردهاند و رسانههای اجتماعی نیز این روند را سرعت بخشیده است؛ چرا که ذینفعان مختلف میتوانند در مورد پیشرفت کسبوکارها در زمینه مسوولیت اجتماعیشان اظهارنظر کنند. اکنون کارکنان، مشتریان و حتی سهامداران خواهان آن هستند که شرکتها از تمرکز بر سودآوری کوتاهمدت فراتر رفته و به مسوولیتهای اجتماعی خود عمل کنند.
از دیدگاه ما، چهار اقدام وجود دارد که شرکتها میتوانند برای سعادت و رفاه جامعه انجام داده و در این مسیر در کنار دولت قرار بگیرند.
۱. آن دسته از مسوولیتهای اجتماعی انتخاب کنید که نه تنها ارتباط عمیقی با کار شما دارد، بلکه با ماموریت سازمانی و نشان تجاری شما هم انطباق مییابد. شما نمیتوانید مشکلات و مسائل اجتماعی را به تنهایی حل کنید، اما اگر در نقش خود در این مسیر، صادقانه و واقعی کار کنید، اعتماد جامعه را به دست خواهید آورد. یک شرکت غذایی یا تولید نوشیدنی، این فرصت را دارد تا به مسائل مرتبط با سلامت مانند چاقی یا سوءتغذیه بپردازد؛ حتی اگر چنین اقداماتی با کارنامه گذشته آن در تضاد باشد. یک شرکت خدمات مالی در صورت همکاری با دولت و شرکتهای غیرانتفاعی، میتواند در مسیر حل مشکل نابرابری ثروت در جامعه حرکت کند. شرکتهای انرژی پی بردهاند که پرداختن به مسائل زیستمحیطی باعث میشود تا در نشستهای تصمیمگیری و حل مساله ملی و بینالمللی از آنها دعوت شود.
انجام چنین اقداماتی نیازمند تفکر عمیق درباره نگرشهایی است که همتایان شما در شرکتهای دیگر طی سالهای طولانی ایجاد کردهاند. بهعنوان مثال، بسیاری از مدیران ممکن است بخواهند از بیتوجهی به مسوولیتهای اجتماعی خود به این صورت دفاع کنند که «اگر ما هم به این مسائل بها بدهیم، بقیه بیتفاوت هستند.» گاهی اوقات، مسوولیت اجتماعی یک شرکت مشخص نیست. در این حالت، باید به کارها و پرداختن به مسائلی اقدام کرد که در آن تخصص کافی وجود دارد و همزمان برای کسب اطلاعات بیشتر تلاش کرد. آینده شما و جامعهای که در آن حضور دارید، به یکدیگر مرتبط است و نباید از آنها غافل شوید.
۲. به پا خیزید و صحبت کنید. آنچه را انجام میدهید بیان کنید و آنچه را میگویید انجام دهید. کسبوکارها و دولتها باید بهطور واضح، مکرر و به موقع با مردم ارتباط برقرار کرده و آنها را از اقدامات و برنامههایشان مطلع سازند. آنها همچنین باید منطق و دلایل تصمیمهایشان را برای ذینفعان شرح دهند.
در جهان امروز که علاوه بر از بین رفتن دیوارهای اطلاعاتی، سرعت تبادل اطلاعات هم به شدت افزایش یافته است، برنامههای مخفیانه و توافقهای پشتپرده نمیتوانند به نتیجهای برسند. ما باید درباره اقدامات خود بیشتر صحبت کنیم. اما به همان اندازه مهم است که درباره دلایل این اقدامات و اثرات آنها هم صحبت کنیم. شاید ساده به نظر برسد اما برای بسیاری از سازمانها (چه خصوصی و چه عمومی) آزاردهنده است و تنها زمانی در مورد اقدامات صحبت میشود که مدت زمانی از آنها گذشته باشد.
۳. فرصت یادگیری مهارتهای مهم در تمام طول عمر. همانطور که پیش از این هم بیان شد، «سرعت تغییرات فناوری» مهمترین تهدید حیاتی است که حتی مدیران عامل مطمئن را هم نگران میکند. فناوریها با سرعت و حجم غیرقابل باوری در حال اثرگذاری بر زندگیهای ما هستند؛ تا حدی که دغدغههایی مانند اشتغال، حریم خصوصی و سیاستهای دولت را ایجاد کردهاند. حتی اگر کسبوکار شما بهطور مستقیم روی فناوری سرمایهگذاری نمیکند، کارکنان شما در محیطی دائما در حال تغییر هستند که بر همه ابعاد کار و زندگی آنها اثر میگذارد.
چگونه سازمان اقتصادی یا دولتی شما میتواند خود را با این سرعت تغییرات انطباق دهد؟ کار را با تمرکز بر انسان و نه ماشین شروع کنید. بیشتر کارشناسان و فعالان کسبوکارها به جایگزین هوش مصنوعی و روباتها با مشاغل توجه کرده و نگران آن هستند. اما آنها توجه نمیکنند که نگرانی اصلی، پر کردن جایگاههای شغلی جدیدی است که در پی فناوریهای جدید به وجود آمدهاند. براساس یک پژوهش جدید، فقدان دسترسی به مهارتهای کلیدی، یکی از ۱۰ تهدید اصلی حال حاضر حوزه مدیریت در هر بخشی از جهان است. بیش از ۶۰ درصد از مدیران عامل بیان کردهاند که پیدا کردن و استخدام افراد واجدشرایط، کار دشواری است و این موضوع هم به دلیل کمبود کارکنان ماهر است.
با توجه به این شرایط است که شرکتها باید شرایط یادگیری مادامالعمر را برای کارکنان خود فراهم آورند و آنها هم بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به یادگیری مهارتهای جدید مورد نیاز (بر اثر ظهور فناوریهای نوین) اقدام کنند.
۴. به مشکلات جهانی از همان ریشهاش بپردازید. نگاههای محلی و ضدجهانی شدن در سالهای گذشته رونق بیشتری یافته است. با این حال، هنوز هم میتوان با نگاه به محدودههای فرامرزی به مشکلات داخلی کسبوکارها پرداخت. همانطور که پیش از این گفته شد، مدیران عامل مطمئن، نگرانیهای بلندمدتتر و جهانی بیشتری دارند. بهعنوان مثال، هر چند دولتها براساس معاهده ۲۰۱۵ پاریس، خود را مکلف به مقابله با تغییرات اقلیمی کردهاند، بیشتر اقدامات در سطح محلی انجام میشود. شهرداران بسیاری از شهرهای جهان با کسبوکارهای محلی همکاری کرده و به سمت فرآیندهایی رفتهاند تا از میزان انتشار گازهای کربن کاسته و اقتصادهایی منعطفتر در مقابل تغییرات اقلیمی شکل دهند.
در سالهای گذشته، شرکتهایی هم که در برنامههای خود، مسائل جهانی مانند تغییر اقلیم را در نظر میگیرند، به شدت افزایش یافته است. قیمتگذاری براساس میزان آلایندگی محصولات، یکی از چنین رویههایی است که در شرکتهای بیشتری در حال استفاده است.
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی