دنیای اقتصاد- دکتر حامد نجفی
استاد دانشگاه تربیت مدرس
تغییر اقلیم را بهصورت مختصر میتوان تغییر مشخص و معنادار در میانگین بلندمدت بارندگی و دما دانست. امروزه موضوع تغییر اقلیم در اثر فعالیتهای بیرویه انسان بیش از هر زمان دیگری مورد بحث دانشمندان در عرصههای داخلی و بینالمللی است.
معضل جهانی؛ راهکار محلی
بدون تردید افزایش گازهای گلخانهای که با گرم شدن دمای کرهزمین همراه است میتواند بر کلیه فعالیتهای آتی انسان در زمینههای مختلف به ویژه تولید مواد غذایی اثرگذار باشد. در این رابطه لازم است پیشبینیهایی در زمینه چگونگی مواجهه با مخاطرات بینالمللی ناشی از آن در نظر گرفته شود و این موضوع هم در ابعاد جهانی و هم در ابعاد منطقهای برای کشور ما بسیار ضروری است. آمادگی برای مقابله با اثرات این پدیده میتواند نقش موثری در کاهش زیانهای احتمالی این پدیده داشته باشد.
توسعه صنعتی در دنیا به همراه تخریب محیط زیست منجر به افزایش روزافزون گازهای گلخانهای و در نتیجه گرمایش جهانی شده است. افزایش دیاکسید کربن علاوه بر افزایش دما و کاهش بارندگی در مناطق خشک و نیمه خشک، الگوی بارش و پراکندگی آن را نیز دستخوش تغییر میکند. آمارها نشان میدهد اقتصاد جهان نسبت به سال ۱۹۶۰ بیش از ۵۸ برابر و در همین دوره میزان انتشار دی اکسیدکربن، ۸/ ۳ برابر شده است. اگرچه میزان رشد اقتصادی بیش از رشد انتشار دی اکسید کربن است، اما نکته نگرانکننده این است که مقدار انتشار گازهای گلخانهای بیش از ظرفیت محیط زیست بوده و پایداری رشد اقتصادی در سراسر کره زمین به شدت تهدید میشود. همین امر باعث به وجود آمدن موافقتنامهها و پروتکلهایی شده که هدف آنها کنترل انتشار گازهای گلخانهای برای نیل به رشد و توسعه پایدار است؛ به نحوی که ضمن افزایش رفاه اقتصادی، محیطزیست به نحو مطلوب و شایستهای برای آیندگان حفظ شود. آخرین توافقنامهای که مورد اجماع جهانی قرار گرفته، پیمان پاریس است که از کشورها میخواهد برنامه عملیاتی خود را برای کنترل گازهای گلخانهای از سال ۲۰۲۰ به بعد را اجرا کنند. هدف این پیمان در بند دوم آن توضیح داده شده است: «ارتقای اجرای چارچوب سازمان ملل در زمینه تغییرات اقلیمی از طریق حفظ افزایش میانگین دمای جهانی به منظور کاهش خطرات و عوارض ناشی از تغییرات اقلیمی، افزایش توانایی سازگاری با عوارض شدید تغییرات اقلیمی و ایجاد مقاومت اقلیمی، ایجاد شرایطی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای به شیوهای که روند تولید غذا دچار نقصان نشود و منطبقسازی جریان اقتصادی با سازوکاری در مسیر کاهش انتشار گازهای گلخانهای و توسعه مقاومت اقلیمی.» این پیمان را میتوان جامعترین و عملیاتیترین توافقنامه برای کنترل تغییر اقلیم در جهان دانست.
جنگ سرد بر سر توافق پاریس
اساس تفکر اولیه تغییراقلیم و کنترل آن غالبا توسط دانشمندان کشورهای توسعهیافته بیان شده و از طرف سیاستمداران این کشورها در سازمانهای بینالمللی پیگیری شده است، بر همین مبنا کشورهای در حال توسعه و دارای اقتصاد نوظهور، با دیده تردید به آن نگریسته و با اینگونه پیمانها همکاری مطلوبی ندارند. افراد این جوامع معتقدند نردبانی که منجر به تعالی اقتصاد کشورهای پیشرفته شده است، مبتنی بر مصرف انرژیهای فسیلی و انتشار آلودگی بوده است و حال که نوبت به سایر کشورها رسیده که از این نردبان بالا روند، کشورهایتوسعه یافته با استفاده از ابزار معاهدات بینالمللی، در پی جلوگیری از دستیابی کشورهای دیگر به رشد و توسعه اقتصادی هستند. این چالش موجب ایجاد منازعات سیاسی و مباحث فراوانی در کشورها شده است که ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مباحث سیاسی و علمی در واقع به مثابه «جنگ سردی» است که هم در بین گروههای سیاسی داخل کشور و هم در بین روسای کشورها در سطح بینالملل در جریان است. اما پایان این جنگ بر خلاف تمامی جنگهای دیگر، هیچ طرف پیروزی ندارد و اگر همه کشورها برای مقابله با اثرات تغییراقلیم متحد نشده و سیاستهای یکپارچهای اتخاذ نکنند، تبعات این بیتدبیری و بیمسوولیتی دامان همه را خواهد گرفت، چه جوامعی که بیشترین نقش را در بروز پدیده تغییر اقلیم داشتهاند و چه آنهایی که نگران بروز این پدیده بوده و شاید کمترین نقش را در به وجود آوردن گرمایش جهانی داشتهاند.
تغییراقلیم در ایران
تغییر اقلیم و خشکسالی واقعیت ایران امروز و آینده است. تشدید این پدیدهها میتواند محیط زیست شکننده ایران را بیش از پیش دستخوش آسیب کند. انتشار گازهای گلخانهای در کشور طی ۱۵ سال اخیر دارای روند افزایشی بوده است، بهطوری که ایران از رتبه ۱۳ جهانی در سال ۲۰۰۰ به رتبه هفتم در سال ۲۰۱۴ رسیده است. در همین دوره متوسط رشد سالانه انتشار دی اکسیدکربن برابر با ۶/ ۳ درصد بوده که بالاتر از متوسط جهانی ۷/ ۲ درصد است. شاخص عملکرد تغییرات آب و هوایی (CCPI) یک ابزار برای افزایش شفافیت در سیاستهای بینالمللی آب و هوا است. مقدار این شاخص در گزارش ۲۰۱۹، اقدامات ایران را بسیار محدود دانسته است. کارشناسان ملی خاطرنشان میکنند که تحریمهای اقتصادی و تجاری اعمال شده توسط ایالات متحده نه تنها تاثیر منفی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای ایران در چند سال آینده خواهد داشت بلکه باعث کاهش سرعت سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر خواهد شد. از این رو انتظار میرود، وضعیت ایران برای بهبود این شاخص طی سالهای آتی با دشواری مواجه شود.
تغییر اقلیم و بخش کشاورزی ایران
تغییر اقلیم بدون شک، فارغ از اینکه اقدامات کشور در آن نقش داشته باشد یا خیر، بر ایران نیز تاثیر خواهد گذاشت. پیش بینی مدلهای آب و هوایی نشان میدهد که ممکن است در پایان قرن حاضر، دما در ایران تا ۴ درجه سانتیگراد نیز افزایش یابد و همین امر تولید غلات را تا ۳۰درصد کاهش خواهد داد. تحقیقات نشان میدهد که پارامترهای اقلیمی و تغییرات آن، روی متغیرهای اقتصادی مانند رفاه و درآمد اثرات مستقیم و غیر مستقیم برجا میگذارد.
قریب به اتفاق مطالعاتی که در ایران انجام شده است، حاکی از این است که این پدیده روی منابع آب و عملکرد محصولات کشاورزی در ایران اثر منفی خواهد داشت، چرا که ماهیت اقلیم ایران خشک و نیمه خشک است. برای مثال یک سوم تولید گندم در ایران بهصورت دیم صورت میگیرد و کاهش بارش به شدت عملکرد این محصول را دستخوش تغییر خواهد کرد. تغییر اقلیم علاوه بر اثرات کمی، اثرات کیفی را نیز به دنبال دارد. در واقع این پدیده موجب کاهش میزان رواناب، افزایش تبخیر و تغرق، کاهش دسترسی به منابع آب سطحی و زیرزمینی و ... شده و کیفیت منابع آب و خاک کشور را نیز تنزل میبخشد. از این رو عملکرد محصولات کشاورزی هم به علت کمبود بارش و افزایش دما و هم به علت کاهش در کمیت و کیفیت نهادهها دستخوش تغییر خواهد شد. واردات کشاورزی سهم ۱۵ تا ۲۰درصدی از تولیدات این بخش را شامل میشود. تغییرات اقلیمی میتواند سهم واردات را افزایش دهد، چرا که منجر به کاهش تولیدات داخلی شده و امنیت غذایی و انسانی کشور درگیر تحریم را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
بدون شک بخش کشاورزی مهمترین بخشی است که از تغییرات اقلیمی زیان خواهد دید، چرا که این بخش در مقایسه با بخشهای صنعت و خدمات وابستگی بیشتری با اقلیم و پارامترهای آن دارد. همه این واقعیتها نشان میدهد که باید به سرعت سیاستهای سازگاری با این پدیده مورد توجه تصمیمگیران و تصمیمسازان داخلی قرار گیرد. بخش کشاورزی بهعنوان بزرگترین بخشی که از این پدیده اثر میگیرد، باید در کانون برنامهریزیها باشد. حل این معضل جهانشمول، مستلزم نگاه محلی است. از این رو علاوه بر دستورالعملهای کلان، نیازمند نگاه خرد برای حل مساله هستیم. سیاستهای اتخاذ شده باید در راستای جلب مشارکت ذینفعان منطقهای باشد، به نحوی که پایداری رفاه این افراد طی زمان مورد توجه قرار گیرد. از طرف دیگر بدون آموزش افراد و تقویت نهادها، سازگاری با پدیده تغییراقلیم اتفاق نمیافتد. افزایش بهرهوری، توسعه کشاورزی مبتنی بر استفاده پایدار از نهاده آب و خاک و افزایش عملکرد بر مبنای میزان مصرف آب و انرژی از دیگر سیاستهایی هستند که نقش موثری در پیشگیری از آثار زیانبار تغییر اقلیم خواهند داشت.
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی