جزئیات مقاله

نویسنده: بنفشه نیک بخت

 استارتاپ ترانوس چندین سال وانمود می‌کرد محصولاتی کاربردی می‌سازد؛ اما درحقیقت، تقلبی بودند و کاربردی نداشتند. این استارتاپ حتی به یکی از یونیکورن‌های سیلیکون‌ولی تبدیل شده بود.

 

معمولا داستان‌های منتشرشده درباره‌ی استارتاپ شکست‌خورده‌ کلی هستند و کمتر پیش می‌آید جزئیات و دلایل آن کامل بررسی شود. اغلب اوقات، دلایل مشترکی به شکست‌ استارتاپ منجر می‌شوند که مهم‌ترین و رایج‌ترین آن دریافت‌نکردن سرمایه‌ی کافی است؛ درنتیجه، استارتاپی که داستان جدیدی حتی در شکست‌خوردن نداشته باشد، معمولا موردتوجه جامعه‌ی کارآفرینی قرار نمی‌گیرد. بااین‌حال، استارتاپ ترانوس (Theranos) یکی از استارتاپ‌هایی است که داستان شکست‌خوردنش سروصدای زیادی به‌همراه داشت.

 

ترانوس ازجمله استارتاپ‌های فعال در زمینه‌ی بیوتکنولوژی بود که قصد داشت با محصولات آزمایش خون انقلاب بزرگی در این صنعت ایجاد کند؛ به‌طوری‌که هر شخص بتواند خودش در منزل آزمایش خون دهد. این استارتاپ به یکی از استارتاپ‌های استثنایی و برجسته‌ی سیلیکون‌ولی تبدیل و مدیرعامل جوانش با ایده‌ای نوآورانه متعهد شده بود نه‌تنها سیستم مراقبت بهداشتی، بلکه سلامت و رفاه انسان‌ها را نیز بهبود دهد. درواقع، وعده‌های این استارتاپ به‌اندازه‌ای جذاب بود که در دنیای خارج از حباب سیلیکون‌ولی، اجرای آن عملی به‌نظر نمی‌رسید.

 

Elizabeth Holmes

 

درنهایت، سقوط و شکست این استارتاپ به‌قدری سریع بود که جزئیات رشد و پیشرفت آن در ذهن مردم ماندگار شده است. در سال ۲۰۰۴، الیزابت هولمز (Elizabeth Holmes)، یکی از دانشجویان ترک‌تحصیل‌کرده‌ی دانشگاه استنفورد، ترانوس را راه‌اندازی کرد. او قصد داشت نه‌تنها آزمایش خون، بلکه روش‌های سنّتی و دردآور خون‌گرفتن از رگ‌های بیمار را نیز متحول کند و محصولی ارائه دهد که تمام آزمایش‌های خون را فقط با دریافت چند قطره‌ خون انجام دهد.

 

ایده‌ی این استارتاپ به‌اندازه‌ای خلاقانه بود که در مدت کوتاهی بسیار محبوب شد و با دریافت سرمایه‌ی زیاد توانست نیروی کارش را با سرعت گسترش دهد. استقبال مطبوعات و تشکیل هیئت‌مدیره‌ای از اعضای شناخته‌شده در این صنعت، ترانوس را به یکی از بهترین استارتاپ‌های سیلیکون‌ولی و یکی از استارتاپ‌های یونیکورن با ارزش یک‌میلیارد دلار تبدیل کرد.

 

هولمز چهره‌ی محبوب دنیای استارتاپی شده بود و ترانوس قرار بود تحولات بزرگی در دنیا ایجاد کند. این استارتاپ حتی توانست هفتصدمیلیون دلار سرمایه از سرمایه‌گذاران بین‌المللی دریافت کند.

 

Elizabeth Holmes

 

در سال ۲۰۱۵ و بعد از اینکه دنیا به ماهیت اصلی این استارتاپ پی برد، مردم متوجه شدند موفقیت هولمز و ترانوس درواقع روی هیچ بنا شده است. در اکتبر همان سال، روزنامه‌ی وال‌استریت مقاله‌ای درباره‌ی ترانوس و حقایق آن منتشر کرد. در این مقاله نوشته شده بود:

 

تعداد زیادی از ماشین‌های ساخت این شرکت کار نمی‌کنند و ترانوس با استفاده از سایر ماشین‌های آزمایش خون، دقت و نتیجه‌ی آزمایش‌ها را اعلام می‌کند.

 

بعد از انتشار این مقاله، ترانوس تلاش کرد علیه اتهامات مقابله کند؛ اما شواهد ارائه‌‌شده به‌اندازه‌ای کامل و قانع‌کننده بود که اغلب طرفداران آن به ماهیت اصلی شرکت پی بردند. بعد از این ماجرا، بیشتر قراردادهای شرکت لغو شد و سرمایه‌گذاران شکایات قانونی زیادی مطرح کردند. تا اینکه در ماه ژوئن سال جاری، هولمز و سانی بالوانی (Sunny Balwani)، رئیس و مدیرعامل سابق شرکت، به جرم تقلب جنایی متهم شدند.

 

سؤالی که پیش می‌آید این است که چه عاملی باعث شکست ترانوس شد؟ مطمئنا این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که محصولات این شرکت کار نمی‌کردند و ماهیت جعلی آن در روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های سراسر دنیا پخش شده بودند. بااین‌حال، اغلب شرکت‌هایی که محصولشان کار نمی‌کند، نمی‌توانند به درجه‌ای از محبوبیتی برسند که ترانوس به آن رسیده بود. معمولا شرکت‌ها و بنیان‌گذاران آن به اصول اخلاقی پایبند هستند؛ ولی به‌نظر می‌رسد این موضوع درباره‌ی ترانوس صدق نمی‌کرد و توانست عده‌ی زیادی را فریب دهد.

 

Elizabeth Holmes

 

این موضوع که دروغی بزرگ تا این اندازه ادامه پیدا کند، نشان‌دهنده‌ی ضعف شخصیتی و اخلاقی بنیان‌گذار آن است؛ اما اینکه او و سایر مدیران ارشد توانسته‌اند موضوعی را تااین‌حد پنهان کنند و دستگیر نشوند، قدرت خطرناک باور انسان‌ها را نشان می‌دهد. جان کریرو کتاب خون بد را با الهام از داستان استارتاپ ترانوس نوشته و در این کتاب توضیح می‌دهد ایده‌ی برجسته و کاریزمای شخصی هولمز چگونه توانست روی اعضای هیئت‌مدیره و سایر کارمندان مهم شرکت و حتی افرادی تأثیر بگذارد که در رویدادهای ترانوس شرکت می‌کردند.

 

همچنین در این کتاب، کریرو درباره‌ی خطرهای جاه‌طلبی‌های بزرگ و تأثیرات مخرب این ضرب‌المثل معروف صحبت می‌کند: «به انجام کاری وانمود کن تا واقعا به آن دست پیدا کنی». افزون‌براین، در کتاب خون بد به این موضوع پرداخته شده که هولمز و اطرافیانش چگونه توانستند چند سال به موفقیت در ساخت محصولی وانمود کنند که ایده‌ای بیش نبود.

 

ترانوس مثال جالبی از تمایلات و تعهدات افرادی است که در این ماجرا درگیر هستند و نیز درس‌های آموزنده‌ای از دنیای کارآفرینی و استارتاپی می‌دهد. هر کارآفرینی برای رسیدن به موفقیت باید به خودش و ایده‌هایش ایمان داشته باشد؛ اما اعتمادبه‌نفس آن‌ها زمانی نتیجه‌ی مثبت می‌دهد که با نصیحت مشاوران راست‌گو همراه باشد. گاهی‌ اوقات، حقیقت تلخ است و اعتراف به اشتباهات و حتی شکست دردناک است؛ ولی اگر پذیرفته نشود، عواقب سنگینی برای استارتاپ به‌همراه دارد و حتی شاید به زندانی‌شدن بنیان‌گذارش منجر شود