مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: HBR : شما در یک جلسه رودررو شرکت کردهاید و در مورد اولویتهای فعلی خود واضح و روشن هستید؛ اما با پنج ایده جدید که رئیستان تنها در ذهنش تصور کرده است روبهرو میشوید. زمانی که به این فکر میکنید که ممکن است زمانی که پشت میزتان نشستهاید ناگهان ایمیلی با مضمون «یک فکر جدید» منتظرتان باشد دچار ترس میشوید.روسای آرمانگرا میتوانند هیجانانگیز، جذاب و نوآور باشند. زمانی که هیچ راهی وجود ندارد که شما بتوانید با همه ایدههای نوآورانه آنها همگام شوید، آنها احساس یاس و درماندگی میکنند.
من بهعنوان یک مربی مدیریت زمان، مربی بسیاری از افراد دارای ایدههای خلاقانه بودهام و با بسیاری از افرادی که توسط افراد دارای ایدههای خلاق مدیریت شدهاند نیز کار کردهام. براساس تجربه، در اینجا چند استراتژی مفید ارائه میدهم تا زمانی که رئیستان ایدههای خلاقانه بسیار زیادی ارائه میدهد بتوانید آن موقعیت را مدیریت کنید.
احترام متقابل ایجاد کنید
اگر خودتان را تحت فشار ایدههای خلاقانه رئیستان یافتید، به احتمال زیاد بیشتر یک فرد عملگرا هستید. اگر مراقب نباشید، میتوانید یک نگرش قضاوتی مانند این را گسترش دهید که «من تنها فردی هستم که همه کارها را انجام میدهد و ارزش ایجاد میکند.» و این نگرش میتواند منجر به این شود که شما احترام لازم برای دیدگاهی که رئیستان ارائه میدهد را از دست بدهید.از این تله اجتناب کنید و در عوض تمرکزتان را بر احترام دوطرفه بگذارید. ممکن است این مساله درست باشد که شما در اجرای وظایف، بهتر هستید؛ که این امر نقطه قوتی است که شما آن را ارائه میدهید. همچنین ممکن است رئیس شما در کمک به تعیین آنچه باید انجام شود و حفظ تیم از رکود و کهنگی بهتر باشد. بهجای اینکه این تفاوتها را بد ببینید، نگاه به آنها بهعنوان داراییهای مکملی که هر دوی شما وارد تیم میکنید، بسیار مفید خواهد بود.
بدانید که همه این ایدهها نیاز به عملی شدن ندارند
اگر شما فردی هستید که به شدت بر عملگرا بودن متمرکزید، ممکن است بهطور خودکار فرض کنید زمانی که رئیستان یک ایده را به اشتراک میگذارد از شما انتظار دارد آن را عملی کنید. اما اغلب اوقات اینچنین نیست. افراد با ذهنهای خلاق میتوانند پیش از اینکه صبحانه خود را میل کنند به ۱۰ ایده جدید فکر کنند. هیچ راهی وجود ندارد که آنها یا هر کس دیگر، بتوانند آنها را محقق کنند.برخی از مراجعهکنندگان من دریافتهاند که بهترین راهحل این است که یک فولدر ایمیل یا مکان دیگری برای جمعآوری ایدههای رئیسشان که ربطی به پروژهها یا اولویتهای فعلی ندارند فراهم کنند. ممکن است آنها در یک جلسه چیزی شبیه این را بگویند که «این ایده فوقالعاده است یا در جواب ایمیل این چنین بگویند که «نگاهی به آن خواهم انداخت.» سپس بدون اینکه برای انجام هر گونه کاری بیشتر، احساس اجبار کنید، این ایده را به فولدر ایدهها اضافه کنند.
اغلب اوقات رئیستان تنها میخواهد چیزی را که در ذهنش میگذرد با شما به اشتراک بگذارد و با تایید ایده مذکور راضی خواهد شد. قانون کلی در این موقعیتها این است که پیش از اینکه کاری انجام دهید، صبر میکنید تا این ایده چند بار دیگر ارائه شود، در غیر این صورت میتوانید از آن گذر کنید. (مهم است که بهخاطر داشته باشید این روش ممکن است در همه موقعیتها کارگر نباشد؛ بنابراین از انتظارات رئیستان آگاه باشید. اگر او انتظار دارد که هر ایدهای دنبال شود، شما نیاز به استفاده از استراتژیهای مذاکره در مورد انتظارات خواهید داشت.) اما این استراتژی جمعآوری ایدهها بدون هرگونه پیامد قابلتوجهی در بسیاری موارد مفید واقع میشود.
تعهد زمانی را توضیح دهید
افراد مشتاق ایدههای خلاقانه اغلب در تخمین مدت زمانی که فعالیتها طول خواهند کشید با دشواری روبهرو هستند. اگر دریافتهاید که رئیستان بهطور جدی میخواهد یک ایده جدید را دنبال کند اما دنبال کردن این ایده مدت زمان قابلتوجهی را صرف خواهد کرد، به او کمک کنید تا از هزینههای آن آگاهی یابد. بهعنوان مثال، شما میتوانید بگویید که این ایده ۲۰ ساعت از زمان پرسنل و ۱۵ ساعت از زمان پیمانکار را صرف خواهد کرد. آیا او با این تخصیص زمان و بودجه مشکلی ندارد؟وقتی شما جزئیات تعهد زمانی را بیان میکنید، ابتدا ممکن است رئیستان شوکه شود، چرا که او تصور میکند زمان بسیار کمتری مورد نیاز است. سپس او احتمالا خواهد گفت که «اوه اهمیت ندهید. آن قدر مهم نیست. با توضیح این هزینهها، فشار از دوش شما برداشته شده و بر دوش رئیستان قرار خواهد گرفت تا منابع لازم برای آن را فراهم کند.
به برنامه بازگردید
اگر رئیستان تمایل دارد تا مدام ایدههای جدید ارائه دهد، احتمالا در ایجاد اولویتها با دشواری روبهرو است. بهجای در نطفه خفه کردن یک ایده که در مورد اجرای آن هیجانزده است، توجه خود را به برنامه ماهانه یا سهماهه تیمتان دوباره متمرکز کنید. سوالاتی مانند این را بپرسید که: به نظر شما این ایده جدید چگونه با اهداف فعلی ما در تناسب است؟ اگر ما این ابتکار جدید را بر عهده بگیریم، باید از کاری دیگر منصرف شویم یا آن را به تاخیر بیندازیم، کدام یک را میخواهید دوباره اولویتبندی کنید؟ آیا این ایده چیزی است که ما اکنون نیاز به اجرای آن داریم یا آیا میتواند به سال بعد موکول شود؟با طرحریزی اینکه چگونه پیگیری یک ایده جدید اثر بسزایی روی دیگر اولویتها خواهد داشت، میتوانید به رئیستان در ارزیابی آنچه منطقیتر است کمک کنید.کار با رئیسی که جریان دائمی از ایدههای خلاقانه را داراست میتواند مهیج یا تضعیفکننده باشد. با استفاده از این چهار استراتژی، میتوانید در حین اینکه فشار و ناامیدی تلاش در جهت کنترل ایدهها را به حداقل میرسانید، نقاط قوت خلاقانه رئیستان را تقویت کنید.