جزئیات مقاله

مترجم: مریم امیری خواه

 

دو راه برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق وجود دارد. مسیر اول همان سناریوی رویایی است: یک ایده فوق العاده به ذهن تان برسد، یک شرکت تاسیس کنید، یک شبه به موفقیت برسید و به فردی مشهور و یا ثروتمند تبدیل شوید.

اما چنین داستان هیجان انگیزی به ندرت در واقعیت اتفاق میفتد. راه متداولی که بسیاری از افراد آن را برای کارآفرین شدن طی کرد ه اند، این است که فردی بعد از کسب تجربه لازم در یک صنعت خاص تصمیم می گیرد که شرکت خودش را با توجه به کمبودهای فعلی در این حوزه یا برآوردن نیازهای خاص مشتریان تاسیس کند.

 

مقاله ما نیز درباره راه دوم است: یعنی این که ابتدا باید با کار کردن در یک موسسه یا شرکت بزرگ به کارشناسی مجرب و کاربلد در یک حوزه خاص تبدیل شوید، سپس خودتان وارد میدان عمل شوید تا بتوانید خدمات یا محصولات بهتر را به مشتریان ارائه کنید.

طی سال هایی که از سمت مدیرعاملی یک موسسه معتبر و شناخته شده به مقام مدیرعامل و موسس یک شرکت نوپای مدیریت دارایی رسیدم، درس های مهمی در طول این مسیر گرفتم. رعایت توصیه های زیر کمک می کند تا با گام هایی مطمئن تر در این مسیر قدم بردارید و در نهایت بتوانید استارتاپ خودتان را راه اندازی کنید.

هنگامی که فعالیتم را در زمینه مدیریت دارایی در iShares، بزرگ ترین تامین کننده صندوق های قابل معامله (EFT) در جهان، شروع کردم، هدف اصلی ام این بود که کارم را به خوبی یاد بگیرم و بتوانم در حد توانم به پیشبرد اهداف شرکت کمک کنم. در آن زمان هیچ تصوری از این که روزی شرکت خودم را تاسیس خواهم کرد، نداشتم.

بهترین توصیه ام این است که تا جایی که می توانید، در زمینه مورد علاقه تان تجربه و مهارت کسب کنید. این تجربه در حالت ایده آل باید دانش و تخصص در سه جنبه کلیدی هر کسب و کار، یعنی محصولات/ فرآیندها، فروش/ بازاریابی و مدیریت، را پوشش دهد.

بعد از چند سال شرکت معتبر iShares را ترک کردم و به یک شرکت نوپا ملحق شدم تا به کسب و کار مورد نظرم نزدیک تر شوم و بتوانم مهارت هایی را که در یک شرکت بزرگ به دست آورده ام، در یک شرکت کوچک تر به کار بگیرم. پس از آن مدیرعامل شرکتی شدم که اسپانسر بزرگ ترین شرکت صندوق های قابل معامله طلا در جهان بود.

یکی از دلایل اصلی ام برای انصراف از مدیریت بزرگترین صندوق کالا در جهان و تاسیس شرکت خودم این بود که نقطه عطفی را در سال 2016 در بازار کالا احساس کردم. فکر کردم دوران بازار خرسی که در سال 2011 شروع شده بود، به اتمام رسیده است و 2016 زمان مناسبی برای راه اندازی کسب و کاری جدید در زمینه کالا است. البته به جز اعتقادی که به درست بودن شرایط داشتم، می توانستم برای راه اندازی یک صندوق بهتر با هزینه پایین تر از رقبای خود به سال ها تجربه و دانش خود اتکا کنم. سرمایه گذاران مبالغ کلانی را برای صندوق هایی پرداخت می کردند که به تصور من عملکرد اشتباه داشتند. این طرز تفکر بنیان راه اندازی GraniteShares را تشکیل می داد.

یادگیری ارزیابی و تشخیص صحیح ریسک

در طول این سال ها با متقاضیان ممتازی مصاحبه کرده ام که فرصت ملحق شدن به یک استارتاپ یا شرکت نوپا را به تصور «ریسک پذیر» بودن موقعیت از دست داده بودند. به نظر من اکثر افراد برداشتی کاملاً غیرمنطقی از ریسک، به ویژه ریسک های شغلی دارند.

معیار من برای ارزیابی ریسک یک سوال ساده است: «بدترین اتفاقی که ممکن است، پیش بیاید، چیست؟» جواب این سوال برای اکثر افراد این است که اگر استارتاپ موفق عمل نکند، مجبور می شوند که به سر شغل شرکتی خود یا موقعیتی شبیه به شرایط قبلی خود برگردند. در هر دو حالت تجربه ای که از کار در یک شرکت نوپا به دست آمده است، مزیت قابل توجهی برای کارفرمایان جدید به شمار می آید.

افزایش سرمایه خارجی

برای این که بتوانید سرمایه مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کارتان را پیدا کنید، باید معتبر و قابل اعتماد بودن طرح کسب و کارتان را به سرمایه گذاران خطرپذیر ثابت کنید تا آنها به حمایت از شما ترغیب شوند. سرمایه گذاران باید مطمئن شوند که در این حوزه تجربه کافی دارید، این فعالیت ها را قبلاً انجام داده اید، می دانید الان چه کاری می خواهید انجام دهید و راه حل معتبری برای حل مسائل و مشکلات دارید.

من توانستم با ارائه یک طرح کسب و کار درازمدت و مستمر، حمایت یکی از معتبرترین شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر را جلب کنم. سرمایه گذاران خطرپذیر پیشنهاد اکثر استارتاپ های مالی را رد می کنند، چون صاحبان این شرکت های نوپا نمی توانند چشم انداز قابل قبولی را برای شرکت شان ترسیم کنند و صرفاً بر روی یک یا دو ایده متمرکز می شوند و حداقل جزییات را ارائه می دهند. به علاوه ارائه طرح کسب و کار فرآیندی آشنا برای مدیران ارشدی است که می خواهند کسب و کار خود را را ه اندازی کنند، چرا که این مدیران ارشد تجربه بالایی در زمینه تهیه طرح کسب و کار، مدل سازی اقتصادی و اداره کسب و کار دارند.

سازگار شدن با فرصت های جدید

بسیاری فکر می کنند که راه اندازی یک کسب و کار به سادگی تهیه یک طرح و عملی کردن آن است. حال آن که طرح کسب و کار در واقعیت فقط یک طرح اولیه است. تحت تاثیر شرایط و عوامل متعدد می توانید و باید راهبردتان را تغییر دهید و خودتان را با شرایط سازگار کنید تا بتوانید به بقای تان در بازار ادامه دهید. برای مثال من شرکتم را ابتدا برای را ه اندازی صندوقی متمرکز بر مشارکت محدود (MLPs) تاسیس کردم. ما تصور می کردیم که راه حل مالیاتی بهتری را نسبت به محصولات رقیب خود در بازار پیدا کرد ه ایم و به شدت برای عملی کردن این رویکرد هیجانزده بودیم. با این حال در طول راه به موانع متعددی برخورد کردیم و متوجه نقص ساختار پیشنهادی مان شدیم، اما به جای آن که تسلیم شویم، طرح های مان را تغییر دادیم و صندوق قابل معامل های را تاسیس کردیم که متمرکز بر اوراق بهادار با درآمد بالا بود. شیوه گذر از این تغییرها است که موفقیت یا شکست کسب و کارتان را رقم می زند.

استخدام افراد مناسب

هر چقدر هم که بلندپرواز و سختکوش باشید، به تنهایی نمی توانید موفق شوید. بلکه باید گروهی از افراد حرفه ای کاردان و باتجربه را استخدام کنید که نظرات و تصورات یکسانی درباره شرکت داشته باشند. البته یافتن چنین نیرویی در ابتدای کار دشوار است، اما استخدام نیروهای مجرب مهم ترین وظیفه یک کارآفرین است. فرهنگ سازمانی در یک شرکت کوچک بسیار مهم است. اگر فردی را استخدام کنید که با فرهنگ حاکم بر شرکت تناسب نداشته باشد، این عدم تناسب به سرعت خود را نشان می دهد و جو شرکت را مسموم می سازد. برای مثال من مرتکب اشتباه شدم و هنگام استخدام یک متقاضی، تجربه را بر نگرش ارجحیت دادم، اما این استخدام کاملاً اشتباه بود. شاید فردی رزومه بسیار عالی و قوی داشته باشد، اما بررسی رزومه به تنهایی برای اطمینان از همخوانی نگرش های آن فرد با DNA شرکت کافی نیست.

تبدیل شدن به یک کارآفرین تصمیمی سرنوشت ساز است که اگر خودتان را برای آن آماده کنید، می توانید به موفقیت های چشمگیری برسید. اگر از کار کردن تحت نظر دیگران خسته شد ه اید، کارآفرینی مناسب شما است، اما انتظار نداشته باشید که یک روزه فکر فوق العاده ای به ذهن تان برسد و روز بعد ثروتمند شوید. برای موفق شدن در مسیر کارآفرینی باید دانش و اطلاعات پایه داشته باشید، به خوبی خودتان را آماده کنید و نیروی شایسته و مناسبی را برای کمک به خود انتخاب کنید.