جزئیات مقاله

مترجم: علی آل علی

 

چندی قبل رزی بلیر، وبلاگ نویس، نویسنده و بازیگر، مجموعه استوری هایی را در اینستاگرام بارگذاری کرد. در این استوری ها مجموعا 250 نفر نقش مستقیم داشتند. سپس رزی اکانتی در توییتر ایجاد و استوری های قبلی را دوباره بارگذاری کرد. در توییتر نیز استقبال به مانند اینستاگرام بالا بود.

ماجرا از آنجا شروع شد که ماه گذشته رزی به همراه همسرش در پرواز نیویورک به دالاس حضور داشتند. با این حال به دلیل تهیه بلیت به صورت جداگانه صندلی آنها دور از یکدیگر بود. به همین خاطر رزی از خانمی که در کنار همسرش نشسته بود، تقاضای تغییر صندلی اش با خود را کرد. پس از این کار رزی اقدام به تهیه مطلبی جذاب از ماجرای آن روزش کرد. شاید در وهله نخست اقدام رزی منجر به تولید محتوای بسیار بی کیفیتی شود، با این حال افراد نابغه در حوزه بازاریابی و تبلیغات توانایی تبدیل هر المان معمولی به محتوایی جذاب را دارند.

 

هنگام بحث از شیوه ارائه تجربه خرید مطلوب به مشتریان معمولا ذهن رهبران تجاری به سوی تمرکز بر روی محصولات، خدمات پس از فروش، تخفیف های متعدد و تبلیغات فراوان می رود. اگرچه هر کدام از این اقدام ها در جای خود اهمیت بالایی دارد، اما فقط المان های سنتی توانایی جلب مخاطب را ندارند. منظور من در اینجا توجه به حوزه های تازه است. بر این اساس هر برندی توانایی تبدیل هر کدام از اقداماتش به تجربه ای به یادماندنی برای مشتریان را دارد. اگر نظر من را بخواهید، در این زمینه محتوای اکانت های تان در شبکه های اجتماعی بهترین فرصت محسوب می شود. 

در این مقاله من به سه نکته مهم به منظور خلق محتوایی جذاب در شبکه های اجتماعی اشاره خواهم کرد. الگوی من برای تهیه این توصیه های علاوه بر کمپین های بزرگ و موفق نحوه عملکرد رزی بلیر نیز بوده است. اجازه دهید به سراغ بررسی شیوه های تحول فرآیند جذب مخاطب و ارائه تجربه مطلوب از خرید به آنها برویم.

1. بازنگری در معنای محتوای تان

بازاریابی محتوایی راهکاری هوشمندانه برای توسعه کسب و کار است. درست به همین خاطر برندهای بزرگی نظیر آمازون، نت فلیکس و گوپ سرمایه گذاری بالایی در این زمینه می کنند. هدف این برندها خلق محتوای جدید و ارائه آن به مخاطب است. در اینجا تولید محتوای نو و ابتکاری اهمیت بالایی دارد.

نکته مهم درخصوص شیوه کار بلیر اثبات امری جالب است. بر این اساس محتوای شما برای جلب نظر مخاطب نیاز به کیفیت بسیار بالا، برنامه ریزی دقیق و استفاده از آخرین ابزارهای روز ندارد. وی از محتوای در ظاهر ساده مانند اسکرین شات، پیام های متنی(در عصری که بسیاری پیام متنی را ناکارآمد تلقی می کنند)، ویدئوهای کوتاه و البته تصاویر و ویدئوهای ضبط شده با گوشی همراهش استفاده می کند.

من در زمینه بازاریابی تجربه نسبتا مطلوبی دارم. البته تخصص من بازاریابی و تبلیغات در شبکه های اجتماعی نیست. بر این اساس بیشتر دوران حرفه ای من به ساخت پادکست، ویدئو و مصاحبه حرفه ای گذشته است. به همین دلیل وقتی با نکات بلیر آشنا شدم، در وهله نخست باورشان برای من خیلی سخت بود. در هر صورت ترک محتوای استاندارد و اعتماد به محتوای معمولی در کنار حساسیت کمتر پیرامون نتیجه کار اصلا باب میل من نبود. وقتی نحوه کار رزی بلیر را مشاهده می کنید، انگار او اصلا خود را در جایگاه یک بازاریاب آنلاین تصور نمی کند. بر این اساس او صفحه خود را مانند یک اکانت معمولی مدیریت می نماید. وقتی دلیل این کار را اندکی قبل از وی جویا شدم، پاسخ وی کاملا واضح و تاثیرگذار بود: «محتوای رسمی که اغلب بازاریاب ها بدان اعتماد دارند، در شبکه های اجتماعی بسیار خشک و ناکارآمد قلمداد می شود. در شبکه های اجتماعی کاربران به دنبال محتوای حرفه ای و طولانی نیستند. در عوض آنها خوراک های کوتاه برای سرگرمی و در بهترین حالت یادگیری سریع می خواهند.

2. اهمیت آمادگی برای تصاحب فرصت ها

وقتی ذهنیت شما نسبت به فرصت مطلوب برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی و تبلیغات تغییر کند، دیگر موقعیت های مطلوب را نادر قلمداد نخواهید کرد. بر این اساس هر اتفاق بی اهمیتی نیز توانایی ایجاد سر و صدا را دارد. درست به همین خاطر بلیر و همسرش به نکته ای که تقریبا همه ما بدان بی توجه هستیم، دقت کردند. از دل همین توجه نیز یک رخداد بی نظیر در توییتر متولد شد. به توییت ذیل توجه کنید: «شب گذشته من و همسرم در راه بازگشت به خانه صندلی های متفاوتی در هواپیما داشتیم. به همین خاطر از خانم کناری شوهرم درخواست جابه جایی صندلی های مان را کردم. وی نیز با روی خوش به من جواب مثبت داد. به هنگام درخواست از وی من اندکی شوخ طبعی نیز به درخواستم اضافه کردم. بر این اساس به وی گفتم شاید فرد کناری شما در صندلی جدید عشق زندگی تان باشد.»

بی شک هیچ کدام از ما انتظار توییتی اینقدر صمیمانه از سوی یک کارآفرین و بازاریاب حرفه ای را نداریم. علت شکل گیری چنین برداشتی نیز نحوه سنتی رفتار کارآفرینان در جامعه است. آنها به طور معمول افرادی دقیق، تلاشگر و جدی به نظر می رسند. با این حال بلیر با تغییر این ساختار سنتی تصویر جدید از خود به مخاطب ارائه کرد. بی شک این تغییر عادت بود که توجه زیادی را در سطح اینترنت و شبکه های اجتماعی به خود جلب کرد.

به عنوان یک بازاریاب یا صاحب کسب وکار در مورد فرصت های پیش رو فکر کنید. به یاد داشته باشید که فرصت ها خودشان را به شما عرضه نمی کنند، بلکه شما از حوادث مختلف فرصت می سازید. به این ترتیب شاید امکان تبدیل جریانی کاملا معمولی با اندکی خلاقیت به فرصتی طلایی وجود داشته باشد.

3. ارتباط با مردم و خلق وفاداری

یکی از اهداف اصلی در تولید محتوا در شبکه های اجتماعی ایجاد رابطه ای نزدیک و صمیمانه با کاربران است. نتیجه این برقراری ارتباط نیز شناخت بیشتر آنها از شما، پسند مطالب و اعتماد بیشتر به برندتان خواهد بود. در حقیقت محتوای جالب باعث افزایش اعتماد مخاطب و اختصاص زمان کافی برای مطالعه مطالب شما می شود. به طور عکس، محتوای بی کیفیت و کلیشه ای باعث ایجاد ذهنیت مشخصی در مخاطب خواهد شد: این هم یکی دیگر از برندهای حوصله سر بر و کلیشه ای است.

یکی از مشکلات اساسی که من به هنگام کار با برندهای مختلف مشاهده می کنم، ناتوانی در برقراری ارتباط مناسب با کاربران در شبکه های اجتماعی است. این امر حتی در مورد برندهایی با محتوای بسیار جذاب نیز صادق است. بر این اساس باید دلیل محکمی برای این نوع بی توجهی کاربران وجود داشته باشد. خوشبختانه پاسخ این معما اندکی قبل کشف شده است. بر این اساس برندها باید فرد یا گروهی مشخص را برای برقراری ارتباط با کاربران در نظر داشته باشند. شاید در نگاه نخست این مفهوم بسیار شبیه به تیم پشتیبانی فنی باشد. با این حال منظور من چیزی فراتر از اینهاست. کارویژه تیم پشتیبانی رسیدگی به مشکلات مشتریان است. بر این اساس آنها معمولا با کاربران شبکه های اجتماعی که مشتری شرکت محسوب نمی شوند، کاری ندارند. اگر برند شما به دنبال تعامل بیشتر با کاربران در شبکه های اجتماعی است، باید نسبت به ایجاد گروهی به منظور تعامل و گفت وگو با آنها اقدام کنید. وظیفه این گروه از افراد صحبت و برقراری ارتباط با کاربران شبکه های اجتماعی است. پاسخگویی به کامنت ها و پیام های خصوصی و همچنین مشاهده، لایک و درج کامنت در پست های جالب برخی از کاربران از جمله اقدامات مناسب چنین تیمی خواهد بود.

به یاد داشته باشید که نکته مهم تعامل و ایجاد ارتباط با کاربران شبکه های اجتماعی به مثابه شخصیتی انسانی است. بر این اساس نوع رابطه ما باید از الگوی برند-مخاطب به مخاطب-مخاطب تغییر کند. توییت های جنجالی بلیر را به یاد بیاورید. وی به هنگام ارسال توییت مشهور خود که در بخش قبل بیان شد، خود را در سطح یک فرد خاص یا برندی شخصی تعریف نکرد. سنخ روایت گری وی درست مانند کاربران عادی بود. به همین خاطر مخاطب نیز به هنگام مشاهده آن احساس نفرت یا انزجار نمی کرد. شما نیز باید دقیقا الگوی بلیر را دنبال کنید. بر این اساس در عین حال که یک برند هستید، در تعامل با مخاطب آن را بروز ندهید. نحوه بیان شما در ارتباط با کاربران باید درست مانند سایر کاربران معمولی باشد. در غیر این صورت دچار مشکل بسیاری از برندهای دیگر در جذب مخاطب می شوید.

به موازات توسعه برندتان پیرامون چگونگی درگیرسازی گروهی از کاربران یا کارمندان تان برای اداره هرچه صمیمانه تر اکانت های تان در شبکه های اجتماعی فکر کنید. در حقیقت بهترین روش برای ایجاد ارتباطی صمیمانه و خودمانی با کاربران استفاده از افرادی مانند خودشان است. همکاری با افراد تاثیرگذار در مقیاس محلی یکی از شیوه های مناسب در این زمینه است. بر این اساس شما برندتان را در ظاهر یک شخص به مخاطب عرضه خواهید کرد.

به عنوان نکته پایانی به یاد داشته باشید که ارائه محتوای جذاب به مخاطب در آغاز بسیار دشوار خواهد بود. با این حال در مراحل بعدی کار شما راحت تر می شود. مشکل بسیاری از کسب وکارها پس از شروع فرآیند تولید محتوای جذاب توقف در میانه راه است. به هر دلیلی شما نباید چنین فرآیند مهمی را نیمه کاره رها کنید. به یاد داشته باشید که تداوم رمز موفقیت در شبکه های اجتماعی است.