مترجم: حسین علی پور فلاح پسند
چند سال پیش، من با کارفرمایی در زمینه مراقبت های بهداشتی کار می کردم که 74,000کارمند داشت. آن ها یک دانشگاه داخلی ایجاد کرده بودند و از تمامی مدیران کلینیک ها دعوت به عمل می آوردند تا در یک برنامه پنج روزه توسعه مدیریت حضور داشته باشند. در اواسط هفته، مدیر عامل بخشی از وقت خود را به یک جلسه همگانی اختصاص داد که در آن به سوالات پاسخ می داد و هر اطلاعاتی که مفید بود را به اشتراک می گذاشت. مهم تر این که، او به صورت شخی و فردی این را می رساند که برای تک تک آن 24مدیر کلینیک اهمیت قائل است.
او چگونه می توانست با هر کدام از آن مدیران به گونه ای معنی دار ارتباط برقرار کند؟ خب، او رازی در آستین خود دارد که افراد زیادی از آن باخبر نیستند. روزها پیش از این که او در دفترش حاضر شود، دستیار او یک پرونده را که شامل عکس، نام و اطلاعات حائز اهمیت مثلاً دارای یک پسر یا دختر که در حال فارغ التحصیل شدن است، یک جراحی اخیر، یک موفقیت بزرگ در کار مدیران کلینیک می شود، ایجاد می کند. مدیر عامل پیش از این که به اتاق جلسه وارد شود، این اطلاعات را به خاطر می سپارد. زمانی که به اتاق وارد شد، او می تواند هر فردی را با نام خود صدا کند و از آن ها راجب زندگی هایشان سوال کند.
انجام این کار زمان و دقت می خواهد، اما تاثیری که می گذارد ارزشش را دارد. من به چشمان خودم دیدم. افراد واقعاً احساس می کردند به آن ها اهمیت داده شده است.
حال، آیا این مدیر عامل بر نتایج تمرکز دارد؟ قطعاً همینطور است. آیا او بر رشد شرکت تمرکز دارد؟ نهایتاً، بله. اما در آن لحظه، تمرکز او بر کاری کاملاً متفاوت معطوف شده است. دقت او معطوف بر رساندن این پیام به تیمش است که او به آن ها اهمیت می دهد. و شما هم به عنوان یک رهبر این وظیفه را دارید.
زمانی که واقعاً در تار و پود این موضوع بروید، متوجه خواهید شد که یک رهبر خوب بودن ربطی به نتایج و فروش ها و مشتریان شما ندارد تمام این ها متمرکز بر شما هستند، و همه ما می دانیم که مدیران خودشیفته مفید نیستند. به داده های موجود در این مقاله در خبرنامه اخلاقیات کسب و کار دقت کنید. یک رهبر خوب بودن یعنی اهمیت دادن به افرادی که رهبری آن ها را بر عهده دارید. البته که اهمیت دادن به افراد امری واضح به نظر می آید. هر رهبری باید این پیام رابرساند که برای افراد خود اهمیت قائل است. اما اهمیت داده مربوط به اعمال می شود، نه فقط کلمات.
نکته برجسته این است که زمانی که افراد در فضای کار خود احساس امنیت کنند، زمانی که احساس کنند که می توانند حضور داشته و کاملاً خودشان باشند، کارآیی آن ها افزایش خواهد یافت. آن ها می دانند که اشکالی ندارد که نگرانی ها، نقاط قوت، آسیب پذیری ها و خلاقیت خود را به کار خود وارد کنند. حرف مرا باور کنید، شما به این احتیاج دارید. و به همین دلیل است که شما باید سخت تلاش کنید تا نشان دهید که به دیگران اهمیت می دهید. از این راه است که افراد شما خواهند دانست که شما حواستان به آن ها هست و در کنار آن ها خواهید بود.
اهمیت دادن به افراد همچنین بر مشارکت کارکنان تاثیر می گذارد. یک نظرسنجی از گالوپ راجب این که کارکنان چه چیزی از مدیران خود می خواهند (خیلی بیشتر!) نشان داد که «از میان کارکنانی که باور دارند که می توانند با هر سوالی که دارند نزد مدیر خود بروند، 54درصد در شرکت مشارکت دارند. زمانی که کارکنان به طور جدی مخالف هستند، فقط 2درصد مشارکت مشاهده می شود، در حالی که 65درصد به طور فعال مشارکت به عمل نمی آورند.
در آخر، اهمیت دادن به دیگران باعث ایجاد اعتماد و وفاداری می شود. وفاداری آن چیزیست که باعث می شود افراد خوب ماندگار شوند و به خوبی به کسب و کار شما رسیدگی کنند. در یک مقاله HBR به نام «روسای خوب بیش از نقشه های سلامتی موجب ایجاد سلامت می شوند»، ما مشاهده می کنیم که زمانی که افراد با رهبران خود رابطه ای خوب داشته باشند، انگیزه بیشتری داشته و کارکرد بهتری خواهند داشت و همچنین احتمال این که برای حمایت از تیم خود دست به کارهای اضافه بزنند بیشتر است.
به مثال فوق العاده دیگری از این می پردازیم که اهمیت دادن به دیگران چگونه است. مدیر عامل یکی از شرکت هایی که من با آن ها کار می کنم یک روز را به توسعه رهبری برای یک گروه 30نفره از رهبران اختصاص می دهد. او به جلوی اتاق رفته و به آن ها توضیح می دهد که چرا او در حال سرمایه گذاری بر توسعه آن هاست. ساده است: «من به شما و رشد شما اهمیت می دهم. امیدوارم که این برنامه شما را برای هرآنچه که زندگی در دامان شما قرار می دهد آماده سازد، نه فقط برای سالن های این شرکت.»
گفتن این جمله به گروه با صدای بلند تاثیری درونی دارد. پیام او واقعی و شفاف است و او کلمات خود را با استفاده از اعمال ملموس مورد حمایت قرار می دهد. تعجبی نیست که افراد او به فرهنگ فضای کار و رهبر خود در نظرسنجی های متوالی نمرات بالا می دهند.
خب، چگونه می توانید نشان دهید که شما به دیگران اهمیت می دهید؟ به سه روش می پردازیم:
1.ارتباط شخصی برقرار کنید. نشان دهید که به زندگی دیگران علاقمند هستید. سوال بپرسید و واقعاً گوش دهید. اطلاعات مهم همچون تاریخ تولد، تاریخ سالگرد، اسامی اعضای خانواده و رویدادهای مهم در زندگی افراد تیم خود را به خاطر بسپارید. اگر نیاز است، آن ها را بنویسید. اما مهم تر از هر چیز این که، ارتباطی شخصی با هر یک از اعضای تیم خود برقرار کنید. تلاش کنید تا هر روز چیزی جدید راجب یک نفر یاد بگیرید. اعضای کاملاً جدید تیم را در حالی که به عرصه وارد می شوند ملاقات کنید. و اگر این کار به شما احساس ناراحتی می دهد، اشکالی ندارد. تلاش کنید و تصمیم بگیرید که به هر حال این کار را انجام دهید. نتیجه نهایی، تیمی با مشارکت بالاتر خواهد بود.
2.تصویر کلی را به نمایش بکشید. از کارکنان خود بپرسید که فکر می کنند چه تاثیری بر سازمان می گذارند. سپس با آن ها تاثیری که شما می دانید در حال اعمال هستند را به اشتراک بگذارید. همه ما دوست داریم بدانیم که کاری که انجام می دهیم مهم است، که زمان، انرژی و خلاقیت ما به چیزی پر اهمیت منجر می شود. به هر فردی که برای شما کار می کند کمک کنید تا تغییری که ایجاد می کند را ببیند. در این صورت آن ها توجه بیشتری به کار و دستیابی به اهداف بزرگ خواهند داشت.
3.آنچه را که مهم است اندازه گیری کنید. اکثر چیزهایی که در کار در حال اندازه گیری و سنجش هستند، هیچ معنایی برای افراد تیم به صورت فردی ندارند. نتیجه گیری این سنجش ها برای رهبران ارشد و سرمایه گذاران مفید است، اما نه خیلی برای سوپروایزر که در خط مقدم فعالیت دارد. به کارکنان خود کمک کنید تا آنچه را که برای شان مهم است بسنجند. در نهایت آن ها چگونه می توانند بدانند که موفق بوده اند؟ چه چیزی را می توانند اندازه گیری کنند؟
به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما در صنعت خدمات رسانی به مشتریان قرار می گیرد، می توانید تعداد مشتریانی را که در یک روز لمس شده اند و تعداد لبخندها یا تعاملات خوب و بازده هایی که به وجود آمدند را اندازه گیری کنید. دستیابی به معیارهایی که حائز اهمیت هستند، نیازمند صرف مقداری زمان با یکی از کارکنان خواهد بود، اما ارزشش را خواهد داشت.
این که به تیم خود نشان دهید که به آن ها اهمیت می دهید لزوماً نباید مشغله زیادی به دوش شما بگذارد. اما این کار باید یکی از اولویت های روزهای شما باشد. از کم شروع کنید و در طول مسیر بیاموزید. این کار تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت.