مترجم: علی اکبری
کاربران شما در پهنه وب با انتخاب های بسیاری روبه رو هستند. برای هر کالایی که پیدا کنند، ده ها سایت دیگر وجود دارد که همان کالا را عرضه کند، حال یا قیمت ها متفاوت است یا از لحاظ کیفی اندکی بهتر هستند.
با وجود چنین فضای رقابتی، چالش اصلی، تلاش برای متمایز بودن از دیگران است. حال چطور می توانید کاربران را به سوی خود جلب کنید؟
اگر نحوه کارکرد ذهن انسان را درک کنید، یا بهتر بگویم اگر نحوه کارکرد ذهن کاربران را بهتر درک کنید، می توانید وب سایت خود را بهینه سازی کرده و آن ها را به خرید کردن راغب سازید.
به بیان دیگر، وارد کردن محرک های روانشناختی در طراحی های تان می تواند به متقاعد کردن کاربران برای تعامل کاری با شما کمک کند.
بیایید نگاهی به چند روش ارتقایی در زمینه تجربه کاربری بیندازیم، این روش ها میزان کنش های کاربران و البته میزان فروش سایت تان را افزایش می دهد.
1- عمل متقابل
آیا تابه حال برای تان پیش آمده است که برای خرید به سوپرمارکت بروید و با دِموی تبلیغاتی یک محصول هدیه دار روبه رو شوید؟
به این مقوله، اصل عمل متقابل در کار گفته می شود؛ اگر کسی برای مان کار خوبی انجام می دهد، حسن نیتش را جبران کنیم. (یا از دید آنها، تشویق شان کنیم)
مطلب مرتبط: چند روش ساده برای جلب توجه مشتری
کارهایی همچون ارائه فصلی از یک کتاب کامل یا دموی یک محصول، همگی تکنیک هایی هستند که به امید ایجاد تعهد در کاربر انجام می شوند. با این تکنیک ها، کاربران در ازای چیزی که دریافت می کنند، خود را ملزم به جبران می دانند.
این جبران کردن نباید حتما شکلی از خرید باشد. برعکس، می تواند کاری به سادگی پرکردن یک فرم، اشتراک گذاری چیزی در شبکه های اجتماعی و یا حتی ثبت نظر در مقاله های وبلاگی باشد. هرچند که بالاخره این مثال ها به خرید می انجامند.
مثال:
بسته به چیزی که در پی آن هستید، می توان مشوق ها/عمل متقابل را به اشکال مختلفی در سایت پیاده سازی کرد.
برای مثال، Applango یکی از مشتریان IMPACT، در صورتی که کاربران یک فرم را پر کرده و از دموی پیشنهادی دیدن کنند، یک کارت هدیه رایگان به آنها می دهد. وب سایت IMPACT نیز از این روش برای بازاریابی فهرست کتاب هایی که باید خواند، استفاده کرده است. هنگامی که کاربران صفحه مربوطه را در توییتر و لینکداین به اشتراک می گذارند، وارد بخش قرعه کشی دریافت 10 کتاب بازاریابی رایگان می شوند.
2- افزودن گواه اجتماعی
اصل گواه اجتماعی به ما می گوید: «مردم به شدت تحت تاثیر دیگران هستند.»
مثال یک ساله این مقوله را می توان در مورد مغازه خرده فروشی سیلوان گلدمن دید. او می خواست بداند که چگونه مشتریان بیشتر خرید می کنند. او متوجه شد که مشتریان به اندازه گنجایش سبدخریدشان، خرید می کنند. پس، چرخ های خرید را ساخت.
نکته شگفت آور این بود که باوجود اینکه چرخ ها در نقطه کلیدی فروشگاه ها قرار داشتند، هیچ کس از آنها استفاده نکرد.
سیلوان برای تشویق کردن مشتریان، خریداران بدلی که از چرخ ها استفاده می کردند را به فروشگاه آورد. کمی بعد، به تدریج خریداران واقعی شروع به استفاده از چرخ ها کردند. برخی از نمونه های معمول در حوزه وب، مرور آیتم ها است، برای مثال بخش: «سایر افرادی که همین پست را دیده اند.»
پیاده سازی گواه اجتماعی به راحتی کاربران به هنگام خرید کمک می کند و می توانند به شرکت اعتماد کنند. این مسئله شما را در جایگاه یک کسب و کار تصدیق کرده و شما را در نظر کاربران بااعتبار جلوه می دهد.
نمونه ها:
مجاب کردن افراد برای دریافت خبرنامه های وبلاگ، دشوار است، اما اگر افراد زیادی شما را دنبال می کنند،
می توانید این مزیت را در محتوای خود استفاده کنید.
می توانید نواری اضافه کنید که حاوی لوگوی شرکت هایی باشد که با آنها کار کرده اید. برای اطمینان کاربران از مسائل امنیتی می توانید بنرهای امنیتی نصب کنید.
اگر تصمیم به استفاده از گواهینامه ها دارید، مطمئن شوید که واقعی و قابل باور باشند. این بدان معناست که اگر عکس ندارید، از عکس های ذخیره استفاده نکنید و گواهینامه ها را متناسب با مشتریان طراحی کنید. کاربران شما باهوشند و می توانند به شما بگویند که آیا توانایی تخریب اعتبارتان را دارند یا نه.
3- کنارهم چینی
هر فرد به طور متوسط می تواند تنها چهار تا هفت آیتم را در حافظه کوتاه مدت خود حفظ کند. (دقیقا به همین خاطر است که معمولا شماره تلفن ها هفت رقمی هستند.)
خوشبختانه برای ما، یکی از راه هایی که می توان از سد این مقوله گذشت، کنارهم چینی است. کنارهم چینی، حقه ای برای حفظ کردن است که بیان می دارد که ساماندهی محتوا به افراد کمک می کند تا چیزی را خوانده اند به یاد بیاورند.
در یک تحقیقی که توسط گوردون بووِر روانشناس انجام گرفت، مواد منظم و نامنظمی به گروه مختلف نشان داده شد. وقتی از شرکت کنندگان خواست که برخی از کلمات موجود در آن را به یاد آورند. او کشف کرد که در صورت وجود نظم، میزان یادآوری 2 تا 3 برابر ارتقا می یابد.
این تاثیر در دنیای وب بسیار کارآمد است. تجزیه اطلاعات به بخش های کوچک تر یا حتی صفحات مختلف می تواند باعث شود کاربران محتوای سایت شما را بهتر به خاطر بسپارند.
برای چارچوب بندی های خود تنها از کنارهم چینی استفاده نکنید - به آن به عنوان وسیله ای برای ارتقای توانایی کاربران تان در یادآوری محصولات، پیشنهاد خدمات و یا منابع، استفاده کنید.
مثال ها:
در ابتدا باید نقاط گفت وگو را در صفحه خود مشخص و شناسایی کنید. تنها بهترین محتوای خود را انتخاب کرده، سپس آن را به بخش های مختلف عنوان، پاراگراف های کوچک و آیکون و تصاویر مناسب تقسیم بندی کنید.
هر یک از این بخش ها به عنوان تکه های جداگانه نشان داده می شوند.
شرکت Atlassian در صفحات خود از این تکنیک استفاده کرد تا محصولات خود را به شکل بخش بخش به نمایش بگذارد. هر آیتم یک لینک امتحان رایگان نیز دارد. این تکنیک برای استفاده در صفحات «درباره ما» نیز واجب است، چرا که مشتریان می توانند مطالب را خوانده و به آسانی به خاطر بیاورند.
وب سایت Infusionsoft صفحه «درباره ما» خود را به بخش های کوچک تری تقسیم کرده و به کاربران نشان می دهد که شرکت دقیقا چه فعالیت هایی انجام می دهد. علاوه بر این، مطالب دیگری نیز همچون گواهینامه ها، منابع و رویدادها به چشم می خورد.
همچون نمونه های مذکور، سعی داشته باشید که فاصله بندی خطوط و کلمات به گونه ای باشد که گروه بندی مطالب کامل مشخص بوده و چشم کاربر خسته نشود.
چنین موردی درخصوص اندازه و شکل فونت نیز اهمیت دارد. داشتن الگویی پیوسته و پایدار کاربران را در مورد چیزی که قرار است ببیند، متقاعد می سازد.
4- حاشیه گذاری و کنتراست
این اصل گویای آن است که افراد بسته به نحوه ارائه گزینه ها، به روش های گوناگونی نسبت به آنها واکنش نشان می دهند.
بسته به نشانه های بصری خاص، مردم قادر خواهند بود که بر خوب بودن یا بد بودن چیزی تصمیم گیری کنند. برای مثال نحوه پرسیدن یک سوال، بر چند و چون جواب تاثیر می گذارد.
یک مثال کلاسیک این مسئله هنگامی بود که به 600 نفر برای درمان یک بیماری مهلک دو گزینه پیشنهاد شد
• گزینه یک. جان 200 نفر را نجات بده
• گزینه دو. برای نجات جان تمام 600 نفر 1/3 شانس دارید و احتمال اینکه هیچ کس را نجات ندهید برابر با 2/3 است.
72 درصد شرکت کنندگان گزینه یک را انتخاب کردند.
محققان این سناریو را در اختیار گروه دیگری گذاشتند اما با این تفاوت که نحوه جمله بندی ها متفاوت بود:
• اگر گزینه سه را انتخاب کنید 400 نفر جان خود را از دست می دهند.
• اگر گزینه چهار را انتخاب کنید، احتمال اینکه هیچ کس نمیرد برابر با 1/3 است و البته 2/3 احتمال آن که تمام 600 جان خود را از دست بدهند، وجود دارد.
در این گروه، 78 درصد از شرکت کنندگان گزینه چهار را انتخاب کردند (که در واقع با گزینه 2 برابر بود)
به همین نسبت، نحوه معرفی محصولات تاثیر مستقیمی بر دریافت و اثرپذیری کاربران دارد.
مطلب مرتبط: 10 روش بهبود تجربه کاربری برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی
مثال ها:
می توانید به روش های مختلفی از تکنیک های چارچوب بندی استفاده کرده و توجه کاربران را به محتوای سایت خود جلب کنید.
یک راه آسان این است که تا جای ممکن از رنگ بندی مناسب و گیرایی استفاده کنید.
اکثر شرکت ها هم این کار را انجام می دهند، شما می توانید سودمندترین و بهترین تکنیک ها را در صفحه قیمت گذاری آنها ببینید، در واقع در این صفحات شما شاهد قیمت گذاری طلایی هستید.
در این تکنیک، برای کاربر سه گزینه و یا بیشتر ارائه می شود. هرچند که دو گزینه به عنوان طعمه عمل می کنند؛ یکی از آنها نقش مدل پایه را داشته و مشخصه های حداقلی دارد، دیگری قیمت بالایی داشته و مدل تجاری است.
کاربران شما ترجیح می دهند که گزینه سوم را انتخاب کنند؛ محصولی که مشخصات میانه ای داشته و در نظر آنها به عنوان بهترین انتخاب جلوه می کند.
با استفاده از تکنیک های طراحی همچون رنگ های مختلف، زبانه های پیشنهادی، سایه ها و اندازه فونت کوچک، می توانید توجه کاربران را به گزینه های متوسط جلب کنید. توجه داشته باشید، گزینه ای که قصد هایلایت کردن آن را دارید بایستی باب میل اکثریت کاربران باشد.