جزئیات مقاله

دنیای اقتصاد- مترجم: رویا مرسلی

وقتی صحبت از شبکه اطرافیان به میان می‌آید، این ذهنیت وجود دارد که هرچه این شبکه بزرگ‌تر باشد، بهتر است. درست است؟ الزاما نه. بادقت حلقه داخلی افرادی که مورد اعتماد شما هستند را انتخاب کنید، درخواهید یافت که با آنها علایق مشترکی دارید. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن فرض غالب تقریبا در همه زمینه‌ها این است که «هرچه متنوع‌تر، بهتر». بنابراین طبیعی است که بخواهیم شبکه ارتباطات خود را وسعت دهیم چه آنلاین و چه آفلاین، چراکه هرچه افراد بیشتری را بشناسیم شانس اینکه در معرض فرصت‌هایی که ممکن است به پیشرفت‌های حرفه‌ای، راهنماهای بالقوه، موفقیت و... منتهی شود، بیشتر است. اما درواقع یک «ارتباط‌گیرنده فوق‌العاده» بودن هیچ ربطی به ارتقای شبکه شما ندارد. بلکه ارتباط موثر زمانی شکل می‌گیرد که شما خود را با گروهی از افرادی احاطه کرده باشید که آنها را تحسین می‌کنید و برایشان احترام قائل هستید، کسانی که با آنها باورها و ارزش‌های مشترکی دارید، افرادی که زیربنای تشکیل شبکه بزرگ‌تری برای شما هستند که مملو از انسان‌هایی است که برای یکدیگر ارزش قائلند و این گروه باید به مراتب از آنچه تصور می‌کنید کوچک‌تر باشد.

همه ما  از لحاظ زمان در مضیقه هستیم؛ این کمبود وقت دلهره‌آور در مدیریت کارها، خانواده و زمان اضافه‌ای که برای ایجاد شبکه ارتباطات خود صرف می‌کنیم، نمود پیدا می‌کند. در شبکه ارتباطی خود افرادی که تقریبا اصلا نمی‌شناسید، احتمالا تقاضا می‌کنند که وقت شما را بگیرند و شما هم مثل یک جنتلمن واقعی تقاضای آنها را برآورده می‌کنید. اما این سخاوتمندی توام با بصیرت شما ممکن است ضد خودتان تبدیل شود.دارا بروشتاین، موسس شبکه زیر ۴۰ نفر می‌گوید: «مهم است پنج نفر را که در حلقه نزدیکان شما هستند در نظر بگیرید و بر آنها متمرکز شوید؛ چراکه آنها هستند که تاثیر عمیق و سنگین روی شما خواهند داشت.» رویدادهای شبکه‌سازی برای بروشتاین مانند نیروی حیات هستند، با این ذهنیت که افراد با توجه به حلقه نزدیکان شما «در مورد شما داوری فوری انجام می‌دهند.» این بدان معنی نیست که افراد نزدیک شما الزاما باید افراد رده‌بالا باشند؛ بلکه به آن معناست که باید به‌دنبال افرادی باشید که انسان‌های خوب و باهوشی باشند که به قول بروشتاین «بتوانند به شما کمک کنند تا به فرد بهتر و بزرگ‌تری از خودتان تبدیل شوید

به‌عبارت دیگر، شما باید بدون ملاحظه، گزینشی برخورد کنید؛ من از طریق سخنرانی حرفه‌ای، توسعه کسب‌و‌کار شرکت‌ها و الهام‌بخشی به کارآفرینان جوان در گروه‌هایی مثل موفقیت کوچک (Junior Achievement) با ده‌ها هزار فرد در دنیا در ارتباط هستم، اما تنها برای تعداد انگشت‌شماری از افراد و فعالیت‌ها وقت دارم. به‌عنوان مثال، من هر دو هفته یک بار با یکی از دوستان کارآفرین خود ناهار می‌خورم. این شخص به من کمک می‌کند تا واقعیت‌ها را بهتر ببینم؛ هر سه ماه با دوست دیگر کارآفرین خود دیدار می‌کنم که یک کسب‌و‌کار پیچیده جهانی را اداره می‌کند و به من یادآوری می‌کند که بزرگ فکر کنم. یک گروه بزرگ از دوستان زمان دبیرستان باعث می‌شوند همیشه متواضع بمانم و به ریشه‌هایم پایبند باشم؛ و تقریبا هر آخر هفته با همسرم و چهار فرزندم با گشت‌و‌گذار در مکان‌های جدید نیویورک خاطرات خانوادگی می‌سازیم. گفت‌و‌گوهای من با هریک از این افراد بدون فیلتر و مبتنی‌بر اعتماد است. این افراد بخشی از خمیرمایه من هستند که باعث موفقیت من شده‌اند. من آنها را انتخاب کردم، نه اینکه دیگران را حذف کرده باشم؛ بلکه به این خاطر که از میان هزاران انسانی که با آنها ارتباط دارم، این افراد باعث می‌شوند من انسان بهتری باشم.

 شما زیربنای وجودی خود را چگونه می‌سازید؟ ابتدا باید خود را ارزیابی کنید. آیا روابط زندگی‌تان تحت‌کنترل شما هستند، یا اینکه افسار این کنترل را به‌دست دیگران داده‌اید؟ قرار ملاقات ناهاری با دوستان، یا شرکت در کنفرانسی که سال‌ها در آن حضور دارید فقط به‌خاطر اینکه دوستتان آنجاست، آخرین باری که چنین مراوده‌هایی برای شما ارزش خلق کرده‌اند یا به شما فرصت ایجاد ارزش داده‌اند چه زمان بوده است؟

با چنین مراوداتی آیا احساس می‌کنید انرژی‌تان افزایش پیدا کرده یا تخلیه شده است؟ اگر نتوانید درباره قوانین مشارکت تصمیم‌گیری کنید یا این انتخاب مهم را انجام دهید که وقتتان را با چه کسی بگذرانید، زمان آن است که این کنترل را در دست خود بگیرید. از این نقطه شروع کنید که یک برنامه‌ریزی داشته باشید تا زمان کمتری را برای افرادی که تقاضاهای بی‌ثمر از شما دارند، اختصاص دهید. دوم، عادات و فعالیت‌های خود را مورد ارزیابی قرار دهید. طی دو هفته گذشته در چه فعالیت‌هایی شرکت داشته‌اید؟ کدامشان ارزش وقت شما را داشت؟

از خودتان بپرسید آیا شیوه‌ای که زمان خود را می‌گذرانید با ارزش‌های عمیق شما مطابقت دارد؟ اگر ندارد، آن را کنار بگذارید، حتی اگر این امکان وجود داشته باشد که شما در موقعیت ناراحتی در ارتباط با دوستان و همکاران قرار بگیرید. و آخرین مورد اینکه دیگران را ارزیابی کنید. اخیرا وقت خود را با چه کسی گذرانده‌اید؟ می‌خواهید با چه افرادی بیشتر وقت بگذرانید و قصد دارید رابطه خود را با چه افرادی کاملا قطع کنید؟ یادتان باشد روابط نباید معامله‌گرانه باشد، منظور این نیست که زمان خود را تنها به آنهایی اختصاص دهید که می‌توانند به شما کمک کنند. بلکه ارزش بلندمدت ایجاد رابطه‌ای که برای هر دو طرف سودمند باشد را در نظر بگیرید.

 آنهایی که ارتباط موثر ایجاد می‌کنند، همیشه به‌دنبال راهی برای کمک به دیگران هستند، نه به‌خاطر اینکه از آنها انتظار عمل متقابل می‌رود، بلکه به این خاطر که مفید و سخاوتمند بودن، یک سرمایه اجتماعی است که شما را ارزشمند و به‌یادماندنی می‌کند. وقتی حلقه درونی خود را کوچک می‌کنید، خود را معمار محیط خویش می‌یابید. اگر عمیق‌تر نگاه کنید، روابط قابل‌اعتماد با تعداد کمتری از افراد که برای شما مهم هستند، باعث می‌شود به خواسته‌ها و نیازهای آنها توجه بیشتری داشته باشید و آنها نیز متقابلا درک عمیق‌تری از شما خواهند داشت. این کار باعث می‌شود بنیان محکم‌تری ایجاد کنید که بر پایه آن اجتماع بزرگ‌تری را بنا خواهید نهاد که از شناختن شما و حلقه ارتباطا‌ت‌تان بهره می‌برند. در این صورت شما فردی خواهید بود که دارای شبکه اطرافیان و حلقه ارتباطات موثر خواهید بود.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی