جزئیات مقاله

دنیای اقتصاد-مترجم: مریم رضایی

منبع: London Business School : در سال ۱۹۸۲ وقتی ریدلی اسکات، فیلم‌ساز بریتانیایی، شاهکارش را که فیلم علمی تخیلی «دونده روی تیغ»(Blade Runner) بود ساخت، دیدگاهی را از آینده به تصویر کشید که در سال ۲۰۱۹ منعکس بود؛ دیدگاهی از جامعه‌ای خیالی پر از ویژگی‌های منفی که دلخواه هیچ انسانی نیست و به آن «پادآرمان‌شهر» می‌گویند. این فیلم، شهری را نشان می‌دهد که از نظر تکنولوژی فوق پیشرفته است، اما تغییرات اقلیمی آن را ویران کرده است. فیلم با تصویر بسته‌ای از چشم قهرمان اصلی شروع می‌شود که ماموریت دارد گروهی از آدم‌های مصنوعی را تعقیب و شناسایی و با تهدیدشان مقابله کند. او نمی‌داند خودش هم توسط همان شرکتی که این آدم مصنوعی‌ها را ساخته، زیست مهندسی شده است. این فیلم تم‌های قدرتمندی از هویت شخصی، فناپذیری و خطرات تکنولوژی‌های بزرگ و پیشرفته را مورد بررسی قرار می‌دهد. همچنین به کاوش در دنیایی می‌پردازد که روی لبه تاریکی و ابهام وحشتناک حرکت می‌کند؛ جامعه‌ای که با اختلاف و ابهام در مورد واقعیت و حقیقت، در مورد آنچه ساختگی و آنچه واقعی است، شکل گرفته است. آیا در این چشم‌انداز از سال ۲۰۱۹، چیزهای آشنایی وجود داشت؟

چشم‌انداز 2020؛ عصر مدیران تیزهوش

شوق پادآرمان‌شهری یا بهترین سال تاریخ؟: طی چند سال گذشته، هر لحظه‌ای که به صورت آنلاین گذشته، نوعی شوق پادآرمان‌شهری ایجاد کرده است. اما آیا وضعیت موجود واقعا در تضاد با آرمان شهر است و آنقدر بد است؟ مت ریدلی روزنامه‌نگار می‌گوید: «ما در دوران بزرگ‌ترین پیشرفت‌های استانداردهای زندگی بشر در طول تاریخ زندگی می‌کنیم.» او در ادامه می‌نویسد که فقر شدید برای اولین بار به کمتر از ۱۰ درصد کل جمعیت جهان کاهش یافته است. این رقم ۶۰ سال پیش، ۶۰ درصد بود. نابرابری جهانی با سرعت گرفتن رشد اقتصادی آفریقا و آسیا کمتر شده است. مرگ‌ومیر نوزادان به کمترین رکوردهای خود رسیده، قحطی تقریبا ریشه‌کن شده و بیماری‌هایی مثل مالاریا و فلج اطفال در کمترین حد خود مشاهده می‌شوند.اما وجه مشترک اخبار و نظرات سیاسی در سال ۲۰۱۹ توصیف جامعه‌ای بود که باعث می‌شود دنیای قهرمان فیلم مذکور باشکوه و قابل اطمینان به نظر برسد. در این سال، بیشتر روزها با اتفاق‌های بد سیاسی، خبرهای گرمایش زمین، رسوایی‌های اخلاقی مدیران شرکت‌های بزرگ، فرارهای مالیاتی این شرکت‌ها و خبرهای جعلی در مورد واقعیت‌های تکنولوژی پیشرفته گذشت. در واقع، سال‌های نوجوانی قرن حاضر، خسته‌کننده و با احساسات بد همراه شده است.

اما چشم‌انداز ۲۰۲۰ چیست؟ شروع دهه جدید، چه چیزی برای دنیا و به‌ویژه رهبران کسب‌وکار دارد؟ ما همین الان هم انتظارات بزرگی از رهبران کسب‌وکار داریم که فقط مربوط به قابلیت‌های مدیریتی نیست، بلکه شخصیت مدیریتی آنها را هم دربرمی‌گیرد. این روزها همه جا پر است از مقالاتی که می‌گویند مدیران باید صادق و عادل باشند، علاقه شدید به تکنولوژی داشته باشند، هدفمند باشند و در ضمن تصمیم‌گیرنده‌هایی سختگیر همراه با چابکی و فروتنی و اعتبارآفرینی باشند. ویژگی دیگری که با توجه به اتفاقات دهه گذشته باید به این لیست اضافه کرد، این است که مدیران خوب در دهه ۲۰۲۰ باید تیزهوش باشند.

تیزهوشی مدیران یعنی چه؟: تیزهوشی به خودی خودی یک کلمه دوست‌داشتنی است. دیکشنری آکسفورد این کلمه را «ذکاوت و تیزی افکار، دیدگاه یا شنیدار» معنی کرده است. اما کاربرد این کلمه گسترده‌تر از این است و تیزی ادراک و قدرت بالای حس کردن، دقت و تشخیص خوب در پذیرش بصری و شنیداری را القا می‌کند. این مفهوم به طور گسترده‌تر یعنی مدیران باید در درک، تفسیر و توصیف دنیا برای دیگران، دقت و توجه بیشتری به خرج دهند. به این نکته توجه کنید که بر خلاف دیگر ویژگی‌های مدیریتی، این ویژگی هم بر نحوه دریافت و هم بر نحوه انتشار تمرکز دارد. یعنی مدیران تیزهوش هم باید خوب بشنوند و هم باید بتوانند افکار و دیدگاه‌های خود را به خوبی با دیگران به اشتراک بگذارند.در دنیایی که در حال سرمایه‌گذاری در داده‌های بزرگ، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل رفتار مشتری است، پرورش تیزهوشی مدیران منطق بیشتری پیدا می‌کند. تیزهوشی و معمای اعتمادآفرینی: در چنین فضایی، تشخیص آنچه واقعا ارزشمند است و آنچه بیشتر سر و صدای رسانه‌ای به نظر می‌آید، برای همه چالش ایجاد می‌کند؛ نه فقط برای مدیران مدرن. در دنیایی که داده‌های بزرگ تعیین‌کننده رفتارها هستند، خبرهای جعلی همه‌گیر می‌شوند، اعتمادآفرینی در قلب مسائل قرار می‌گیرد. آمارها نشان می‌دهد سطح اعتماد در همه موسسات و کسب‌وکارها در سطح دنیا طی سال‌های اخیر کاهش یافته است.

ریچل باتسمن (Rachel Botsman) در کتاب فوق‌العاده خود به نام «به چه کسی می‌توانید اعتماد کنید؟» نشان می‌دهد که یک نظام جهانی تازه در حال شکل‌گیری است که در آن مردم اعتماد خود را به موسسات و شرکت‌ها و مدیران آنها از دست داده‌اند و در عوض به عصر «توزیع اعتماد» روی آورده‌اند که در آن میلیون‌ها نفر خانه‌های خود را با غریبه‌ها به اشتراک می‌گذارند، ارزهای دیجیتال را به صورت اینترنتی تبادل می‌کنند یا یک بات سرگرم‌کننده را دنبال می‌کنند. ممکن است ما به پلت‌فرم‌های رسانه‌ای اعتماد نکنیم، اما نظریه‌ها و پیام‌های صوتی روی این پلت‌فرم‌ها را می‌پذیریم. رمزگشایی از این معما به تیزهوشی زیادی نیاز دارد.  برای مدیرانی که تلاش می‌کنند سازمان‌ها را از تغییرات سریع عبور دهند، تیزهوش بودن یک ابزار قدرت است. تصمیم‌گیری در مورد استراتژی‌های آینده، گزینه‌های بازاریابی، یا یک هدف جدید برای شرکت، به ملاحظات دقیقی نیاز دارد، اما باید با راستی‌نمایی هدایت شود و با عقیده راسخ به دیگران منتقل شود.

روش‌هایی وجود دارد که مدیران می‌توانند این میزان دقت را الگوسازی کنند و تیزهوشی آنها برای دیگران واضح‌تر باشد. به عنوان مثال، آنهایی که دنیا را با بیشترین شفافیت می‌بینند، زمان بیشتری را به کشف آن از درون چشم‌ها و گوش‌های دیگران اختصاص می‌دهند. با ورود به یک دهه جدید، باید خودمان را برای ابرهای تیره و ابهامات شدید آماده کنیم. در میان این سر و صداها، مدیران تیزهوش، در رفتار و گفتار خود صداقت دارند، در دسترس هستند، حضور فعال در مجامع داخلی و خارجی مختلف دارند، به خوبی ارتباط برقرار می‌کنند و مشکلی با تنوع‌پذیری و اختلاف عقیده ندارند. آنها برای کشف ابهامات زمان می‌گذارند و بعد از مدتی که بازتاب آن را دیدند، به روش‌های واضح‌تری از چالش‌های آینده عبور می‌کنند.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی