معاون محترم وزير در امور زراعت وزارت جهاد كشاورزی در بخش سرمقاله (يادداشت روز) روزنامه كسب و كار، مطرح نمودند:
مطالعات انجام شده توسط مراکز پژوهشی کشور نشان میدهد حجم روانآبهای کشور به دلایل متعدد – و نه فقط تغییر شرایط آب و هوایی – بسیار کاهش یافته است.
همچنین این بررسیها حکایت از آن دارد که اثرپذیری روانآبها از میزان بارندگی نیز به میزان قابل توجهی کم شده به صورتی که در 5 سال اخیر حجم آب جاری در روانآبها اصلا از بارندگیها تبعیت نکرده است.به عنوان مثال در سال جاری در حوزه آبریز کرخه 55 درصد افزایش بارندگی به ثبت رسید اما سد کرخه نه سرریز کرد و نه حتی به ذخیره 5.5 میلیارد مترمکعبی دهه 80 رسید.این وضعیت را کارشناسان و مسئولان وزارت نیرو به تغییرات آب و هوایی و اقلیم نسبت میدهند و کارشناسان منابع طبیعی هم معتقدند سدسازیهای بیرویه موجب این وضعیت شده است. واقعیت این است که عوامل متعددی از جمله برخی سدسازیهای غیرکارشناسی در کنار تغییرات آب و هوایی این وضعیت را پدید آوردهاند و فشاری که اکنون به منابع طبیعی و خصوصا منابع آب وارد میشود بیش از ظرفیت است. ما با وضعیتی بیسابقه در پهنه کشور مواجه هستیم که از یک سو روانآبها در حال خشک شدن هستند و از سوی دیگر سطح آبهای زیرزمینی به صورت نگرانکنندهای کاهش
یافته است. در بسیاری از استانها میتوان به عینه مشاهده کرد که رودخانهها خشک شدهاند و تمام عملیات زراعی به آبهای زیرزمینی متکی شده است. این شرایط ایجاب میکند برای بقای سرزمین و برای بقای کشاورزی تقاضای آب را در این بخش مدیریت کنیم. باید این واقعیت را بپذیریم که امکان توسعه کشاورزی آبی دیگر در کشور ما وجود ندارد. در دنیا برخی کشورها با این وضعیت مواجه شده و از آن سربلند خارج شدهاند. حجم تولیدات کشاورزی در این کشورها کاهش نیافته اما تقاضای آب بهشدت کاهش یافته است. این الگو در ایران هم قابل پیادهسازی است. پژوهشگران ما باید مطالعات خود را به سمت مدیریت تقاضای آب ببرند و تحول تکنولوژی در کنار تحول الگوهای کشت دردستور کار تمام دستاندرکاران بخش کشاورزی قرار گیرد. این چالشی جدی است و اگر خواهان برونرفت از آن هستیم باید خود را برای اقدامات و تصمیمات سریع، جسورانه و علمی آماده کنیم.