تحلیل بازاریابان از شبکه‌های اجتماعی در۲۰۱۹


تاریخ ارسال :

۱۸ اسفند ۱۳۹۷

تحلیل بازاریابان از شبکه‌های اجتماعی در۲۰۱۹

دنیای اقتصاد- مترجم: مریم مرادخانی



هفت گام تا طراحی استراتژی بازاریابی ویژه

منبع: SproutSocial : آیا برای سال ۲۰۱۹، استراتژی خاصی برای بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی دارید؟ اگر ندارید سرزنشتان نمی‌کنم چون سال ۲۰۱۸، سال پرماجرایی برای شبکه‌های اجتماعی بود. فیس‌بوک به خاطر ایجاد تغییر در الگوریتم نمایش پست ها، سوژه رسانه‌ها شد. اینستاگرام به خاطر اضافه کردن آپشن‌هایی برای کسب وکارها، بالاخره به موفقیتی که سزاوارش بود رسید و تعداد کاربرانش از مرز یک میلیارد نفر گذشت. در همین مدت، برندها جرات بیشتری پیدا کردند و در برابر موضوعات بحث انگیز ساکت نماندند چون این یکی از خواسته‌های مشتریان بود که برندها «واقعی» باشند و در گفتمان‌های مهم شرکت کنند. اتفاقات سال گذشته و گرایشات سال جدید میلادی باعث شده بازاریابان نتوانند درست تحلیل کنند. چه راهی را در پیش بگیریم؟ شاید مهم‌تر از هر چیزی، داشتن یک استراتژی باشد؛ یک استراتژی هدفمند که کمک کند سال ۲۰۱۹ را با موفقیت به پایان برسانیم.

تحلیل بازاریابان از شبکه‌های اجتماعی در2019

هفت گام تا طراحی استراتژی بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی

۱- هدف‌گذاری

اول از همه باید بدانید که هدفتان از حضور در شبکه اجتماعی چیست. هدفتان هر چه باشد، فراموش نکنید که طراحی این استراتژی، مثل یک مسابقه ماراتن است، نه دوی سرعت. باید اهدافی تعیین کنید که دست‌یافتنی باشند. مثلا افزایش یک میلیونی فالوورها شاید تا پایان سال ۲۰۱۹ اتفاق نیفتد. اهداف‌تان باید کوچک‌تر و واقع‌بینانه‌تر باشند. این‌طوری می‌توانید روند موفقیت‌تان را ارزیابی کنید. یک نکته مهم: اهداف شما، روی خیلی چیزها تاثیر می‌گذارد، مثلا روی بودجه، یا اینکه کدام شبکه(ها) را برای این کار انتخاب کنید.

چند نمونه از اهداف

این‌ها اهدافی هستند که هر سازمانی با هر نوع و اندازه‌ای می‌تواند تعیین کند:

افزایش آگاهی از برند. برای آنکه آگاهی از برندتان، پایدار و حقیقی باشد، انتشار پیام‌های تبلیغاتی کافی نیست. باید محتوایی منتشر کنید که شخصیت برندتان را نشان دهد و بیش از فروش، روی فالوورها تمرکز کند. می‌توانید در پیام خود علاوه بر تبلیغ محصول، به موضوعات مهم روز اشاره کنید.

افزایش کیفیت فروش. برقراری ارتباط با مشتریان بدون نظارت و «گوش دادن» (listening) به کلیدواژه‌ها و هشتگ‌ها ممکن نیست. با استفاده از تکنیک‌های هدف‌گیری (targeting) در شبکه‌های اجتماعی، با سرعت بیشتری به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا می‌کنید. تشویق به خرید حضوری. بسیاری از کسب وکارهایی که وجود فیزیکی دارند به دنبال استراتژی‌هایی هستند که مشتری را از طریق شبکه‌های اجتماعی به خرید حضوری تشویق کنند. آیا به اندازه کافی در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنید که مشتری بخواهد از فروشگاهتان دیدن کند؟ آیا مشتری شما می‌داند در فروشگاهتان چه می‌گذرد؟ آیا عکس یا ویدئویی از آنجا دیده؟ (مثلا عکس یکی از پرطرفدارترین ساندویچ‌های رستورانتان در پاکت مخصوص را پست کرده باشید)

بهبود بازگشت سرمایه. بازگشت مثبت سرمایه از طریق شبکه‌های اجتماعی، شانسی اتفاق نمی‌افتد. زمان گذاشتن و بررسی دقیق این شبکه‌ها کمک می‌کند هزینه نیروی کار و تبلیغات را پایین نگه دارید و در نتیجه، از هزینه‌هایی که صرف شبکه‌های اجتماعی می‌کنید، بیشترین بهره را ببرید.

جلب وفاداری طرفداران. آیا از محتوای تولیدی کاربران استفاده می‌کنید؟ مشتریان شما بهترین منبع برای تولید محتوا هستند البته اگر ترغیبشان کنید که به جای شما محتوا منتشر کنند.

مثلا برند دکتر مارتین (تولیدکننده کفش و لباس) در صفحه اینستاگرام خود پستی با این محتوا گذاشته: ما از دهه ۱۹۶۰ داریم کفش تولید می‌کنیم. اولین کفشی که از ما خریدید، عمرش چقدر است؟

در جریان تحولات بودن. رقیبان شما چه اقدامات موثری انجام می‌دهند؟ برای جلب مشارکت مشتری یا افزایش فروش از چه استراتژی‌هایی استفاده می‌کنند؟ این تجزیه و تحلیل‌ها کمک می‌کند که برند خود را در شبکه‌های اجتماعی به درستی جایگاه‌یابی کنید.

هر ترکیبی از این اهداف را می‌توانید انتخاب کنید. این کمک می‌کند درک کنید که کدام شبکه اجتماعی برایتان مناسب‌تر است. اگر شک دارید، بهتر است به جای انتخاب اهداف بی‌شمار، یک استراتژی ساده طراحی کنید تا سردرگم نشوید.

۲- دستیابی به مخاطبان

فرضیه‌پردازی برای بازاریابان مثل سم است. به لطف داده‌های جمعیت‌شناسی و ابزارهای تجزیه و تحلیل، دیگر نیازی به این کار نیست.

بسیاری از اطلاعاتی که درباره مخاطبان نیاز دارید را می‌توانید به راحتی و با کمک این ابزارها به دست بیاورید.

همچنین وب‌سایت‌هایی مثل مرکز تحقیقات «پیو»، هر سال گزارش‌هایی منتشر می‌کنند که شامل اطلاعات کامل در رابطه با شبکه‌های اجتماعی هستند، از جمله: کدام شبکه بیشترین کاربر را داشته؟ کدام شبکه‌ها بین جوانان طرفدار بیشتری دارند؟ از بین پاسخ‌دهندگان، چند درصد در فیس‌بوک هستند؟ چند درصد در یوتیوب هستند؟ پینترست چطور؟ چند درصد مرد هستند؟ چند درصد زن هستند؟ تقسیم‌بندی‌های سنی به چه شکل است؟ تعداد کاربران در روستاها و شهرها چند درصد است؟ و اطلاعاتی از این قبیل.

این اعداد و ارقام دقیقا به شما می‌گویند که از کدام شبکه استفاده و چه نوع محتوایی را منتشر کنید. مثلا:

فیس‌بوک و یوتیوب اصلی‌ترین شبکه‌ها برای تبلیغات هستند، شاید به این دلیل که کاربرانشان سطح درآمد بالایی دارند.

بخش اعظمی از کاربران اینستاگرام زیر ۳۰ سال دارند. این یعنی محتواهای جسورانه که باعث می‌شوند چشم‌هایتان از حدقه بیرون بزند، در این شبکه تاثیر و قدرت بیشتری دارند.

در پینترست، تعداد زنان بیشتر از مردان است. میانگین ارزش سفارش (AOV) که بیانگر ارزش پولی هر خرید است در این شبکه از سایر شبکه‌ها بیشتر است.

چون کاربران لینکدین عموما تحصیلکرده هستند، این شبکه به قطبی برای انتشار محتوای عمیق و تخصصی تبدیل شده که کمی پیچیده‌تر از محتوای فیس‌بوک و توییتر است.

این بررسی‌ها اطلاعات کلی مربوط به شبکه‌های اجتماعی را به شما می‌دهند اما اگر بخواهید در مورد مشتریان خودتان اطلاعات کسب کنید، چه؟ بسیاری از برندها از نرم‌افزارهای مدیریت شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. این نرم‌افزارها تمام آنچه در حساب کاربری‌تان می‌گذرد را نشان می‌دهند، مثلا تعداد پیام‌های دریافتی، تعداد پیام‌های ارسال شده، تعداد فالوورهای جدید در توییتر، تعداد فالوورهای جدید در فیس‌بوک، تعداد مردان و زنان و سایر اطلاعات. نرم‌افزاری که استفاده می‌کنید باید با اهداف شما همسو باشد.

۳. تعیین معیارهای مهم

مهم نیست چه می‌فروشید. استراتژی شما باید داده محور باشد و این یعنی تمرکز بر معیارها و شاخصه‌هایی که مهمند. درست است که تعداد لایک‌ها و اشتراک‌گذاری‌ها مهم هستند اما اگر به فروش و مشارکت مشتریان منجر نشوند، ارزشی ندارند. اگر نتوانید به نتیجه برسید، یک میلیون فالوور چه فایده‌ای دارد؟ (مثل صفحه‌ای در اینستاگرام که با هدف شکستن رکورد بیشترین لایک، راه‌اندازی شد و از کاربران خواست تا عکس یک تخم‌مرغ را لایک کنند. این عکس حالا بیش از ۵۲ میلیون لایک گرفته است).

برای ایجاد ارتباط هدفمند و پایدار با فالوورها باید از معیارهای مشارکت استفاده کنید، از جمله:

دستیابی. دستیابی پست به معنای تعداد افرادی است که پست شما را دیده‌اند. محتوای شما چقدر در شبکه‌ها پخش می‌شود؟ تا کجا می‌رود؟ آیا در فید (feed) کاربران به نمایش گذاشته می‌شود؟ در شرایطی که الگوریتم‌ها دائما تغییر می‌کنند، معیار دستیابی بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کرده.

کلیک. یا تعداد دفعاتی که روی محتوا، نام شرکت یا لوگوی شما کلیک شده. تعداد کلیک روی لینکی که در محتوایتان گنجانده‌اید، به شما کمک می‌کند بفهمید مشتریان چطور از قیف بازاریابی شما عبور می‌کنند و چه چیزی در آنها کنجکاوی یا انگیزه خرید ایجاد می‌کند.

مشارکت. یا تمام تعاملات اجتماعی با محتوا که بر اساس تعداد دفعاتی که یک نفر از یک محتوا دیدن می‌کند تعیین می‌شود. مشارکت یعنی چه کسی با شما تعامل کرده و توضیح می‌دهد که مخاطب شما چه ذهنیتی درباره‌تان دارد و تا چه حد تمایل به تعامل دارد.

عملکرد هشتگ. از کدام هشتگ‌هایتان بیشتر از همه استفاده شده؟ کدام هشتگ‌ها بیشتر با برندتان مرتبط بوده؟ کدام هشتگ بیشترین مشارکت را ایجاد کرده؟ نرم‌افزارهایی هستند که به این سوالات پاسخ می‌دهند.

احساس. این معیاری است برای سنجش واکنش کاربران نسبت به محتوا، برند یا هشتگ شما. آیا مشتریان، کمپین اخیر شما را توهین‌آمیز می‌دانند؟ مردم نسبت به هشتگ شما چه احساسی دارند؟

یک استراتژی شبکه اجتماعی موثر، ریشه در اعداد و ارقام دارد اما همین اعداد، به بستر و شرایط بستگی دارند. منظور از بستر، همان اهدافتان است.

۴. زیر نظر داشتن رقیبان

قبل از آنکه تولید محتوا را شروع کنید، باید بدانید رقیبانتان چه کارهایی می‌کنند. هدف این نیست که همه چیز را عینا از آنها تقلید کنید یا ایده‌هایشان را بدزدید، بلکه باید ببینید کدام‌یک از اقداماتشان موثر بوده و چطور می‌توانید کمپین خود را مطابق با آن تغییر دهید.

چطور رقیبانمان را در شبکه‌ها پیدا کنیم؟

ساده‌ترین راه برای یافتن رقیبان، جست‌وجو در گوگل است. کلیدواژه‌ها و عبارات صنعت یا صنف خود را جست‌وجو کنید و ببینید نام کدام برندها در نتایج جست‌وجو لیست می‌شود. مثلا اگر کارتان فروش صابون است، می‌توانید عبارت «صابون طبیعی و دست‌ساز» را جست‌وجو کنید. خرده‌فروشان معروفی مثل آمازون را از نتایج حذف کنید. سپس ببینید کدام‌یک از این برندها در شبکه‌های اجتماعی فعال هستند. پس از شناسایی رقیبان، ببینید از چه هشتگ‌هایی استفاده می‌کنند و چه محتوایی انتشار می‌دهند. وقتی رقیبان را تحلیل می‌کنید، تا حدی خواهید فهمید که مخاطبانتان چه می‌خواهند.

۵. تهیه و انتخاب محتوا

تا اینجا باید بدانید چه محتوایی را می‌خواهید منتشر کنید، بر اساس اهداف و هویت برندتان و البته باید شبکه مورد‌نظرتان را انتخاب کرده باشید. اما شاید هنوز هم ندانید «دقیقا» چه مطالبی را پست کنید. ۴۶ درصد کاربران می‌گویند اگر تمرکز یک پیج، فقط فروختن باشد، آن را آنفالو می‌کنند و برعکس، اگر مطالبی که یک برند در شبکه‌اش نشر می‌دهد زیادی بی‌ربط باشند، برند ۴۱درصد کاربرانش را از دست می‌دهد. برای آنکه ریزش فالوورها را کمتر کنید، بهتر است با گرایشات شبکه‌های اجتماعی در سال ۲۰۱۹ آشنا شوید:

* محتوای ویدئویی. در حال‌حاضر، اهمیت ساخت ویدئو از هر زمانی بیشتر شده. از میان محتواهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، ویدئوها یکی از پربازدیدترین‌ها هستند؛ لایو یا بومرنگ. حالا برندها خودشان می‌توانند تهیه‌کننده باشند، صرف‌نظر از میزان بودجه‌شان.

* محتوای تولیدشده توسط کاربران. مشتریان این روزها عاشق محتواهای اصل و واقعی هستند. محتوا نباید همیشه اتو کشیده و حرفه‌ای باشد. به‌علاوه، به‌کارگیری این روش، زحمت و فشار را تا حدی از دوش شما برمی‌دارد.

* محتوای بصری. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های این نوع محتواها، تولید آن به‌صورت روزانه و مستمر است. محتوای بصری برای بازاریابان از همت ویژه‌ای برخوردار است (طبق تحقیقات). اینستاگرام یکی از اصلی‌ترین و مناسب‌ترین کانال‌ها برای انتشار محتوای بصری است.

۶- بجا و به موقع بودن

در سال ۲۰۱۹، مشتریان نه‌تنها انتظار دارند به سرعت جوابشان را بدهید، بلکه دوست دارند با شما گفت‌وگوی مستمر و هدفمند داشته باشند. اینها عناصر اصلی «شبکه‌سازی» هستند که نباید فراموش کنیم. باید تلاش کنید که گفت‌وگوها بی‌جواب نمانند. «به‌عنوان یک برند در شبکه اجتماعی، چطور می‌توانید احترام مخاطبان را به‌دست آورید؟ به سادگی. با حضور داشتن و گفت‌وگو با آنها». می‌توانید از نرم‌افزارهای نظارت بر شبکه‌ها استفاده کنید و همزمان، نوتیفیکیشن‌های همه شبکه‌هایتان را یکجا ببینید. تیمی تشکیل دهید و تقسیم وظایف کنید تا کارها به درستی پیش برود. فرقی نمی‌کند که تیمتان دو نفره است یا صد نفره.

بهترین زمان برای گذاشتن پست در شبکه‌ها، بستگی به نوع محتوا دارد که در هفته گذشته به آن اشاره کردیم. زمان پست گذاشتن، مهم است اما پاسخ‌دهی نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. طبق تحقیقات، میانگین مدت پاسخگویی برندها به سوالات مخاطبان، ۱۰ ساعت است. در حالی که مشتریان انتظار دارند در عرض ۴ ساعت، جواب خود را بگیرند. با تغییراتی که دائما در الگوریتم‌ها ایجاد می‌شود، دستیابی به مخاطبان سخت شده. نباید همان تعدادی که محتوایتان را می‌بینند نادیده بگیرید.

گام آخر

حضور در شبکه‌های اجتماعی، آزمون و خطاست. پس باید اقدامات خود را به‌طور مستمر ارزیابی کنید و به مرور زمان، استراتژی خود را با شرایط تطبیق دهید. ببینید کدام محتواها و کمپین‌ها بیشترین تاثیر را داشته‌اند. نظارت بر کمپین‌ها و شاخص‌ها به‌صورت «بی‌درنگ» کمک می‌کند که تغییرات کوچک در استراتژی خود ایجاد کنید که از تغییرات بزرگ و زمان‌بر، به مراتب بهتر است.کارآمدی مدیریت مالی با اطمینان از فردایی بهتر

تحول سرمایه‌گذاری با مسوولیت اجتماعی

منبع: HBR : در سال ۲۰۰۷، بانک سرمایه‌گذاری اروپا اولین اوراق قرضه سبز خود را صادر کرد که شامل یک بودجه ۶۰۰ میلیون یورویی امنیت مرتبط با شاخص سهام بود و برای تامین بودجه انرژی‌های تجدیدپذیر و پروژه‌های بهره‌وری انرژی تخصیص یافته بود.

تحول سرمایه‌گذاری با مسوولیت اجتماعی

 یک سال بعد بانک جهانی هم از همین رویه پیروی کرد و در سال ۲۰۱۷ بیش از ۱۵۵ میلیارد دلار ارزش سهام و اوراق قرضه سبز شرکت‌ها صادر شد و این مساله راه را هموار کرد تا دولت سیشل اولین «اوراق قرضه آبی» را سال گذشته صادر کند که یک اوراق قرضه ۱۵ میلیون دلاری برای تامین بودجه حفاظت دریایی و ماهیگیری مجاز بود.

موفقیت چنین ابزارهایی این واقعیت را آشکار می‌کند که سرمایه‌گذاران به‌طور فزاینده‌ای متوجه پیامدهای اجتماعی و محیط‌زیستی تصمیماتی که توسط دولت‌ها و شرکت‌ها اتخاذ می‌شود شده‌اند. آنها می‌توانند به سرعت شرکت‌هایی را که از کودکان به‌عنوان نیروی کار استفاده می‌کنند، قوانین حقوق بشر را رعایت نمی‌کنند و تاثیر محیط‌ زیستی منفی ایجاد می‌کنند، تنبیه کنند. این را کنار محرک‌های تنظیم مقررات بعد از بحران مالی سالی ۲۰۰۸ قرار دهید که در آن درک انسان‌ها از تاثیر تغییرات اقلیم و خطر آن بر کارآیی عمیق‌تر شد و از آنجا ما توانستیم نیاز به مدل‌های سرمایه‌گذاری را که بیش از پیش نگرانی سرمایه‌گذاران را در مورد این سهم برانگیزد شاهد باشیم.

نتیجه این شد که شاهد تقاضای فزاینده برای یکپارچه کردن معیارهای محیط‌ زیستی، اجتماعی و دولتی (ESG) در تصمیمات مربوط به سرمایه‌گذاری‌ها بوده‌ایم. در اوایل سال ۲۰۱۸، میزان ۶/ ۱۱ تریلیون دلار از دارایی‌های مدیریت شده حرفه‌ای (یک دلار از هر ۳ دلار سرمایه‌گذاری در ایالات‌متحده) تحت استراتژی سرمایه‌گذاری ESG بوده است، که رشد بسیار زیادی را نسبت به سال ۲۰۱۰ نشان می‌دهد که در آن زمان این میزان تقریبا در مجموع حدود ۳ تریلیون دلار بوده است.

بخش خدمات مالی به طور اجتناب‌ناپذیری توانست ابزارهای مالی نوآورانه‌ای را ارائه دهد، که به برخی از آنها در بالا اشاره کردیم و بعضی روش‌ها هم کاملا متفاوت بوده‌اند. روشی که این مدل‌ها و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری را به هم ربط می‌دهد بسیار ساده است. در حالی‌که این مدل‌های سرمایه‌گذاری بازده رقابتی ایجاد می‌کنند، در عین حال به‌طور مثبتی به جامعه نیز سود می‌رسانند. اساسا آنچه مطلوب سرمایه‌گذاران است عبارت است از: تضمین کارآمدی مهندسی مالی همراه با اطمینان از فردایی بهتر.

بسیاری از نورآوری‌ها مرهون همکاری میان بخش عمومی، بخش خصوصی و نهادهای بشردوستانه هستند. ما در بنیاد راکفلر دریافتیم که آوردن سرمایه خصوصی بازارهای کالاهای اجتماعی و از همین محل تامین بودجه برای ابزارهای جدید که بتواند سرمایه ایجاد کند بسیار ارزشمند است. ما به طور گسترده شاهد بوده‌ایم که این ابزارها چقدر راحت نه تنها می‌توانند نیازهای سرمایه‌گذاران را برآورده کنند بلکه ارزش زیادی هم ایجاد می‌کنند و اینکه این دو بسیار به هم مربوط و درهم‌تنیده هستند. اجازه دهید در اینجا به ذکر چند مثال عملی جالب بپردازیم.

  به اشتراک‌گذاری ریسک در اوراق قرضه

درآمد ثابت یکی از بزرگ‌ترین کلاس‌های دارایی است که با تخصیص صاحب دارایی و اندازه بازار تعیین می‌شود. درآمد ثابت در مقایسه با سایر کلاس‌های دارایی دارای کمترین بازده مورد انتظار است، به همین خاطر دارای کمترین هزینه سرمایه نیز هست. بازار اوراق قرضه شهری آمریکا با ۴ تریلیون دلار یکی از بزرگ‌ترین بازارهای درآمد ثابت در جهان است. تغییر اقلیم در حال تبدیل شدن به یک موضوع بسیار حائز اهمیت برای بخش مالی شهری ایالات ‌متحده است. از طرفی شهرهای ایالات‌ متحده نیاز به افزایش سرمایه جهت اجرای پروژه‌های محیط‌زیستی خود دارند (بسیاری از آنها برمبنای راه‌حل‌های نوآورانه اقلیمی هستند) تا بتوانند اقتصاد و جامعه خود را از گزند تغییرات اقلیمی محافظت کنند (مثل زیرساخت‌های سبز برای مدیریت سیل، تبدیل زباله به انرژی میکروشبکه برای جلوگیری از قطع برق در زمان گردباد و توفان) و از طرف دیگر اگر آنها نتوانند نتایج ملموس به‌دست آورند نه‌تنها در خطر ضررهای اقتصادی ناشی از بلایای طبیعی قرار خواهند گرفت، بلکه این خطر نیز وجود دارد که شاهد افزایش کلی هزینه ناشی از استقراض باشند.

موسسات رتبه‌بندی مثل Moodys به طور فزاینده‌ای ریسک ناشی از تغییر اقلیم را به عنوان یک فاکتور منفی در زمان ارزیابی رتبه‌بندی اعتباری در نظر می‌گیرند.اوراق قرضه زیست محیطی (که به شکل‌های مختلف ادامه بازار اوراق قرضه سبز هستند) برای این مساله راه‌حل دارند، چرا که می‌توانند سرمایه‌گذارانی را جذب کنند که در ازای جوایز پولی بالقوه ریسک پیامدهای نامطلوب زیست محیطی را بپذیرند.این اوراق بهادار همان اوراق قرضه شهری هستند که بخشی از ریسک موجود در پیاده‌سازی سازگاری اقلیمی یاپروژه‌های کاهش را از بخش دولتی به صاحب سهام قرضه منتقل می‌کنند.

یک مثال خوب برای این مساله اوراق قرضه ۲۵ میلیون دلاری است که توسط واحد آب و فاضلاب شهرداری واشنگتن در سال ۲۰۱۶ صادر شد.این واحد از این اوراق برای تامین بودجه ساخت زیرساخت‌ سبز برای مدیریت سیلاب و بهبود کیفیت آب بهره برد. بازدهی برای سرمایه‌گذاران بستگی به کارآیی زیرساخت‌هایی دارد که بودجه آن تامین شده که سازمان آب واشنگتن را قادر می‌سازد تا مانع از بخشی از ریسک مربوط به احداث زیرساخت سبز و متعاقب آن، ریسک حاصل از عملکرد آن شود.اوراق قرضه مشابه دیگر هم اکنون در آتلانتا برای تقریبا ۱۳ میلیون دلار ارزش پروژه‌های زیرساخت سبز در محله‌هایی که در معرض سیلاب هستند در حال توسعه است.

در مورد اوراق قرضه سازمان آب واشنگتن سرمایه‌گذاران پرداخت کوپن نیم‌سالانه ۴۳/ ۳ درصدی استاندارد در قالب اوراق قرضه معاف از مالیات دریافت می‌کنند.در پایان یک دوره پنج ساله در (تاریخ انقضای اجباری) کاهش جریان آب حاصل از توفان که در نتیجه ایجاد زیرساخت سبز به دست آمده مبنای محاسبه یک پرداخت اضافه دیگر برای سرمایه‌گذاران خواهد بود.اگر نتایج عالی بودند در سه رده طبقه‌بندی می‌شوند. رده یک با بالا‌ترین کارآیی سرمایه‌گذاران یک پرداخت اضافه می‌گیرند (۳/ ۳ میلیون دلار) که دریافت این مبلغ نرخ بهره آنها را تا ۸/ ۵ درصد بالا می‌برد. اگر نتایج مطابق انتظار بود، پرداخت اضافه‌ای صورت نمی‌گیرد و اگر زیرساخت سبز کارآیی لازم را نداشت، سرمایه‌گذاران به سازمان آب واشنگتن بدهکار می‌شوند (۳/ ۳ میلیون) که نرخ بهره آنها را به ۸/ ۰ درصد کاهش می‌دهد.

وجوه مالی منفعل، اجتماعی فعال

یکی از جالب‌ترین موارد نسل جدید نوآوری‌های مالی مبتنی بر ESG (محیط‌زیستی اجتماعی و دولتی) را می‌توان در بخش بورس اوراق بهادار (EFT) مشاهده کرد که در آن شاهد هستیم که سرمایه‌های منفعل به سمت فعالیت‌های مرتبط با مسائل اجتماعی و محیط‌زیستی از طریق بورس اوراق بهادار در ESG حرکت می‌کنند.اولین بورس اوراق بهادار مرتبط با ESG در سال ۲۰۰۵ عرضه شد و توسعه آن به قدری سریع اتفاق افتاد که اکنون حداقل ۱۱ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت ۱۲۰ موسسه تامین بودجه ESG وجود دارد، طی دهه گذشته رشد دارایی در بخش وجوه ESG بیش از ۲۰۰ درصد بوده است.

موسسه بلک راک اخیرا پیش‌بینی کرده است که سرمایه‌گذاری در زمینه وجوه ESG به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار طی ۱۰ سال آینده افزایش یابد. یک نمونه خوب در این زمینه بورس اوراق بهادار برای توانمندسازی اقلیت NAACP (انجمن ملی رنگین‌پوستان) که به اختصار به آن NACP می‌گویند رانت این اوراق که توسط توسعه IMPACT SHARES صادر شد، یک مدیریت غیرانتفاعی مالی است که معیارهای خاصی برای اندازه‌گیری رتبه تبعیض نژادی شرکت‌ها دارد از جمله شرکت‌هایی مثل مایکروسافت، پپسی و وریزون که با NAACP سنجیده می‌شوند. معیار ارزیابی این شرکت‌ها، سطح فعالیت اجتماعی آنها، ایجاد فرصت‌های برابر و تنوع محیط کار در هر شرکت است.این معیارها با بودجه موسسه تحقیقاتی ESG اندازه‌گیری و دنبال می‌شوند.سپس موسسه مورنینگ استار شرکت‌ها را از بالاترین رده با ۲۰۰ امتیاز رتبه‌بندی‌ می‌کند و در رقابت NAACP سنجیده می‌شوند.اساسا بورس اوراق بهادار به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد سرمایه خود را منفعلانه اختصاص دهند! در‌حالی که NAACP نقش سازمان فعالی را دارد که مستقیما با کمپانی‌ها درباره نحوه تطبیق و حفظ روش‌های اصولی در جهت تامین سود سرمایه‌گذاران در ارتباط است.

تاثیر اوراق بهادار

جمع کردن انواع مختلف بدهی‌های قراردادی (مثل رهن یا وام) و فروش نقدینگی مربوط به سرمایه‌گذاری‌های ثابت به عنوان اوراق بهادار در زمان‌های طولانی به عنوان یکی از روش‌های مفید ایجاد بازارهای سیال ثانویه شناخته شده است. درست حدس زده‌اید، استفاده بی‌پروا از اوراق بهادار به ریزش بازارهای مالی منجر شده است. اما اگر از اوراق بهادار درست استفاده شود بسیار مفید است (همان‌طور که برای دهه‌ها مفید بوده) افرادی که سختکوش هستند وام‌های رهنی دریافت می‌کنند که از عهده آن برمی‌آیند و نرخ وام‌ها کمی بالاتر از میزان دریافتی از دولت ایالات‌متحده است.

اگر پاداش‌ها و ساختار مالی درست ایجاد شده باشد اوراق بهادار می‌توانند وسیله مناسبی برای جمع‌آوری مقادیر بسیار عظیم سرمایه (ارزان‌تر) در زمان نسبتا کوتاه برای سرمایه‌گذاری محیط‌زیستی و اجتماعی باشند. اگر بتوانیم از اشتباهات بحران مالی درس بگیریم و ضعف‌های آن را مورد بررسی قرار دهیم چنین ابزارهایی می‌توانند نقش دگرگون‌کننده‌ای در بسیاری از فعالیت‌های مهم اجتماعی داشته باشند.شرکت SIXUP که یک شرکت نوپا در زمینه وام دانشجویی است، یک قدم در این راه پیش نهاده است. شرکت Sixup یک بنیاد مالی تحصیلی است که به دانشجویان با استعداد با درآمد کم (از جمله نسل اولی‌ها و اقلیت‌ها) یک نقشه راه تحت نام «نخستین در آینده» ارائه می‌دهد تا بتوانند در کالج‌ها و دانشگاه‌ها پذیرش شوند. آنها یک مدل جدید برای ارزیابی اعتبار دانشجویان «ضعیف» ایجاد کرده‌اند که عمدتا افرادی هستند که برای ورود به بهترین کالج‌های ۴ساله قبول شده‌اند اما به علت وضعیت کشورها یا نداشتن امتیاز  FICO (امتیاز اعتباری) یا وضعیت مالی ضعیف والدین توان ورود به آن را ندارند.

بنیاد sixup علاوه بر تامین وام برای دانشجویان همراه با استادیاری به آنها پیشنهاد شغلی و مشاوره‌های دیگر نیز می‌دهد. هم‌اکنون موسسه گلدمن ساکس بزرگ‌ترین قرض‌دهنده به بنیاد sixup است. زمانی که سرمایه وام در مجموع به ۱۰۰ میلیون دلار برسد بازار را با اوراق بهادار مورد آزمایش قرار می‌دهد که یک معیار سنجش بسیار جدی است. زمانی که سرمایه وام sixup افزایش پیدا کند این شرکت برنامه دارد که به بازارهای درآمد ثابت وسیع‌تری ورود کند و در عین حال اوراق بهادار سنتی بیشتری را نیز مدنظر دارد. اگر این برنامه موفق شود این پتانسیل را دارد که بیش از یک میلیارد دلار برای بازار نخستین در آینده تامین کند که می‌تواند مسیر زندگی هزاران نفر را به سوی تحرک اقتصادی تغییر دهد.

یک پروژه اوراق بهادار امیدوارکننده مشابه در آزمایشگاه MIT برای مهندسی مالی در حال شکل‌گیری است که یک مدل سرمایه‌گذاری جدید را برای تامین دارو برای بیماری‌های نادر با نیم‌نگاهی به سرمایه‌گذاری در آزمایش داروهای متعدد دیگر توسعه می‌دهد. بیماری‌های کمیاب و نادر (مثل سرطان کودکان، فیبروزکیستی) بیماری‌هایی هستند که بخش کوچکی از جمعیت را شامل می‌شوند (کمتر از ۲۰۰ هزار بیمار در ایالات متحده). تحقیق درباره درمان چنین بیماری‌هایی بسیار چالش‌انگیز است چراکه تعداد بیماران کم است و با توجه به هزینه‌های بالینی و آزمایشگاهی بالا تامین بودجه آن مشکل است بالاخص اینکه احتمال موفقیت چنین پروژه‌های تحقیق و توسعه‌ای نیز پایین است.

اما اگر نتیجه بسیاری از تحقیقات را یکجا کنید، در مقیاس بحرانی بودجه قابل پیش‌بینی‌تر می‌شود و ریسک سنجیده‌تری برای بازگشت سرمایه وجود خواهد داشت و در عین حال احتمال موفقیت در یافتن درمان چنین بیماری‌هایی نیز افزایش می‌یابد. این کار باعث می‌شود صندوق با صدور اوراق قرضه تعهد تحقیقاتی بتواند پول بیشتری را با دریافت تضمین‌های لازم به دست آورد. تیم MIT اینگونه توضیح می‌دهد که «آنچه برای جذب بخش عظیمی از سرمایه در سطح جهانی در مراحل اولیه باید انجام شود این است که بگوییم این درست است که ما ممکن است متحمل ضرر‌های هنگفتی نیز بشویم اما تنها یک یا دو برد در این زمینه می‌تواند همه آن ضررها را جبران کند

اوراق قرضه تعهد تحقیقاتی دارای ساختار اوراق قرضه هستند و هدف آنها سرمایه‌گذاران صاحب دارایی ثابت است که در مجموع قادر به عرضه سرمایه‌ بیشتری هستند و به طور سنتی در مراحل اولیه توسعه دارویی سرمایه‌گذاری می‌کنند. صندوق با پروژه‌های رینکتون همکاری می‌کند (با یک سرمایه اولیه ۳۴۰ میلیون دلاری برای حمایت از کشف و توسعه روش‌های هنجارشکن درمانی با تمرکز خاص روی بیماری‌های کمیاب و نادر. اجرای موفق اوراق قرضه تعهد تحقیقاتی می‌تواند به میزان بی‌سابقه‌ای از سرمایه موجود برای تحلیل داروی زیست پزشکی جهت درمان بیماری‌های خاص و نادر بینجامد) تخمین زده شد که ۵۰ درصد از آنهایی که دارای بیماری‌های خاص و نادر هستند کودکان هستند که ۳۰ درصد از آنها آنقدر زنده نمی‌مانند که پنجمین سال تولد خود را شاهد باشند.

به یک معنا، هیچ چیز درباره آنچه ما را به سمت سرمایه‌گذاری سوق می‌دهد تغییر نکرده است. ما سرمایه‌گذاری می‌کنیم چون برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم و به فردایی بهتر و ثروتمندتر امید داریم. آنچه تغییر کرده، شاید درک ما از این مساله باشد که ثروت از چه چیزی تشکیل شده است. صنایع همیشه نوآور خدمات مالی به این تغییرات پاسخ داده‌اند (همان طور که همیشه پاسخ می‌دادند) و حالت‌ها و ابزارهای جدیدی را برای سرمایه‌گذاری ایجاد کرده‌اند. با این نوآوری‌ها شاید همه ما بتوانیم به صورت موثرتری با هم کار کنیم تا جهان را به یک مکان سالم‌تر و امن‌تر برای فرزندان خود تبدیل کنیم.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی