مترجم: مریم مرادخانی
منبع: Proven.com : مشاور عزیز، پنج سال پیش، مدیرم از شرکت جدا شد تا کسب وکار خودش را راه بیندازد. سپس از من خواست که با او همکاری کنم. من هم قبول کردم. حالا پنج سال است که برای او کار میکنم ولی تصمیم دارم استعفا دهم. یک ماه پیش، یکی از همکارانم به من گفت که محل کار سابقم به دنبال نیرو میگردد و از من خواستهاند که دوباره به آنجا برگردم. من هم پیشنهادشان را قبول کردم. حالا سوالم اینجاست که آیا به رئیسم بگویم که دارم به شغل سابقم برمیگردم؟ او بالاخره خبردار میشود و ترجیح میدهم خبر را از زبان خودم بشنود. احتمالا خیلی شوکه و غافلگیر می شود. با سه کارمندی که اخیرا استعفا دادهاند اصلا برخورد خوبی نداشت. از آنجا که رئیسم آدم با نفوذی است، میترسم وقتی خبر را بشنود، به یکی از آشنایانش زنگ بزند و برایم دردسر درست کند. به نظر شما چه کنم؟
چطور بدون خراب کردن پلهای پشت سرمان استعفا دهیم؟
پاسخ: دوست عزیز،
استعفا دادن اصلا آسان نیست، حتی اگر از شغلت متنفر باشی. استعفا دادن، احساسات ما را درگیر میکند. روابطی هست که باید حفظشان کنیم. به هر حال، دایره روابط کاری خیلی کوچک است. من در موقعیت هر دوی شما بودهام، بهعنوان کارمند و مدیر. کارهایی هست که میتوانی انجام دهی تا با حفظ وقار و احترام، شرکت را ترک کنی.
اولا، باید عناصر غافلگیری را کاهش دهی. همکارم «سوزی ولش» در یکی از مقالاتش به این عناصر اشاره کرده. بگذار کمی بیشتر برایت توضیح دهم. تو چه شغلت را دوست داشته باشی، چه از آن متنفر باشی، باید بتوانی با خوبی و خوشی از مدیر و همکارانت جدا شوی. کارفرمایان وقتی میخواهند استخدامت کنند، تا حد زیادی به حرفهای بقیه درباره تو اتکا میکنند. پس نباید طوری استعفا دهی که بعدا برایت دردسر شود. سوزی معتقد است که برای آنکه پلهای پشت سرت را خراب نکنی، باید عناصر غافلگیری را کم کنی. باید ذهن مدیرت را آماده کنی. یک شب قبل از آنکه موضوع را با مدیرت در میان بگذاری، به او ایمیل بفرست. عنوان ایمیل را بگذار «آینده من.» برایش بنویس: «اگر میشود فردا جلسهای تشکیل دهیم و درباره آینده من در این شرکت صحبت کنیم.» اینطوری، مدیرت دست کم ۱۲ ساعت وقت دارد تا تصمیم تو برای ترک شرکت را هضم و پردازش کند. سوزی میگوید: «قطعا شرکت شما کم و کاستیهایی داشته که تو را وادار به استعفا کرده. در جلسه، نیازی نیست به تمام این کاستیها اشاره کنی و بیش از حد صداقت داشته باشی. هر کسی که همکار تو بوده، در آینده میتواند معرف تو باشد.»
تو پنج سال برای مدیرت کار کردهای و خودت را وقف سازمان او کردهای. پس او انتظار ندارد که ناغافل بروی. در جواب سوالت باید بگویم که بله، باید خبر را از زبان خودت بشنود. با اینکه تو به جنبههای منفی اشاره چندانی نمیکنی، اما او میداند که ناراضی هستی و این اولین بار است که درباره نارضایتیات صحبت میکنی پس طبیعی است که ناامید، شوکه یا حتی عصبانی شود. این برایش شبیه خیانت است. در این شرایط، اولین اقدامی که یک مدیر انجام میدهد این است که کارمندش را راضی به ماندن کند و پیشنهادهای جذابی به تو بدهد. حتی اگر شغلی که داری برایش آماده میشوی، شغل رویاهایت است، باز هم توصیه میکنم که به مدیرت فرصت بدهی تا پیشنهادهایش را مطرح کند. مجبور نیستی آن را قبول کنی اما شنیدن آنها که ضرری ندارد.
از آنجا که پیشنهاد شغلی جدید را پذیرفتهای، حداقل کمی زمان بگذار و برایش بهطور شفاف توضیح بده که چرا آن پیشنهاد را قبول کردی. مثلا بگو: «فرصتی پیش آمده تا چیزهای جدید یاد بگیرم» یا «روی یک پروژه مهم کار کنم» یا «به دنبال رویاهایم بروم.» این شیوه استعفا دادن کمتر جنبه شخصی پیدا میکند و مدیرت فکر نمیکند ایراد از خودش بوده.
بهعلاوه، حتیالمقدور از سه هفته قبل از رفتن، به مدیرت خبر بده (البته مدت زمانش بستگی به اهمیت جایگاهت در سازمان دارد) و یک «برنامه انتقال» به آنها پیشنهاد بده تا جانشینت را برای شغلش آماده کنی و وظایف و پروژهها را به آرامی به او منتقل کنی. یک دفترچه راهنما تهیه کن تا جانشینت بتواند در کمترین زمان ممکن با شغل و محیط جدید جور شود. حتی میتوانی به مدت یک تا سه ماه، در دسترس باشی تا اگر راهنمایی خواست، او را تلفنی کمک کنی. رفتن تو نباید یک خلأ بزرگ در سازمان ایجاد کند. سوزی معتقد است اگر هرج و مرجی در اثر استعفای تو رخ داد، باید در رفعش به آنها کمک کنی.
قدردانی از کارفرما هنگام استعفا میتواند جادو کند. حتی اگر از کار کردن در آن شرکت به ستوه آمدهای، باز هم بد نیست بگویی: «ممنون که فرصتی به من دادید تا برایتان کار کنم. تجربه فوقالعادهای بود، هم از نظر شخصی و هم از نظر شغلی.» استعفا دادن کار سختی است. با این استراتژیها میتوانی آن را به یک تجربه خوشایندتر برای خودت و کارفرمایت تبدیل کنی. تمام این اقدامات باعث میشود ضربه ناشی از رفتن تو کمتر احساس شود و این در آینده به نفع خودت است. سوزی میگوید: «دنیای کسبوکار، یک جزیره کوچک است، کوچکتر از آنچه فکرش را میکنی؛ کوه به کوه نمیرسد اما در این جزیره، همه آدمها بالاخره یک روز دوباره به هم میرسند.»
رئیست ممکن است از تو بخواهد که فورا شرکت را ترک کنی. باید خودت را برای این واکنش آماده کنی. آیا سیاست شرکت در رابطه با مرخصی با حقوق را میدانی؟
اگر من جای تو بودم، از اینکه مبادا رئیسم به شغل آیندهام لطمه بزند نمیترسیدم. او نمیتواند مستقیما روی شغلت تاثیر بگذارد و اگر آنقدر نابالغ است که چنین تصمیمی بگیرد، در نهایت احترام خودش را از دست میدهد. البته او میتواند نظر دیگران را درباره تو تغییر دهد، پس باید هوشمندانه عمل کنی و به خودت و رفتارت مسلط باشی. مدیران با تجربه همیشه با مساله استعفا روبهرو بوده و هستند و میدانند که نباید این مساله را به خودشان بگیرند. اما همه ما انسان هستیم. اگر بتوانی مسائل را از چشم رئیست ببینی، ذهنش را آماده کنی و برایش توضیح دهی، میتوانی بهطور مسالمت آمیز استعفا دهی که این هم به نفع خودت است هم به نفع بقیه.