8 درسی که از هم‌بنیان‌گذاری یک استارتاپ آموختم


تاریخ ارسال :

۱۷ آذر ۱۳۹۷

8 درسی که از هم‌بنیان‌گذاری یک استارتاپ آموختم

مترجم: طاهره منیری شریف (کارشناس ارشدMBA )



1 . تیم‌سازی مناسبی برای استارتاپ‌تان داشته باشید.

تیم مهم‌ترین دارایی هر مشارکت جدید است. اولا مطمئن شوید که بهترین افراد با مهارت‌های مکمل را در اختیار دارید. دوما مطمئن شوید که با تیم خود راحت می‌توانید کار کنید. شما قبل از اینکه این مشارکت را شروع کنید با هم همکاری حرفه‌ای داشتید.

صرفا به این خاطر که شما دوستان خوبی هستید، دلیل نمی‌شود که شرکای خوبی هم در کسب‌و‌کار باشید. هر کسی سبک کاری و شخصیت متفاوتی دارد. در یک شرکت بزرگ با افراد زیادی کار می‌کنید، ولی در یک استارتاپ درتیم‌های کوچک و با تعداد کمی از افراد کار خواهید کرد. اگر نمی‌توانید با آنها به‌خوبی کار کنید، این امر تاثیر شدیدی برشانس موفقیت کسب و کارتان  خواهد گذاشت.

تیم‌سازی در سازمان چه مزایا و معایبی دارد؟

8 اصل برای رهبری موثر یک تیم

2 . بازار و صنعت‌تان را بشناسید.

اگر قبل از راه‌اندازی شرکت‌تان متوجه شدید که بازار و صنعت چگونه کار می‌کند، پس زمان بیشتری برای تمرکز روی توسعه‌ی محصول و فروش خواهید داشت.

3 . در اسرع وقت با مشتریان (بالقوه) صحبت کنید.

شما باید از محل کارتان بیرون بروید. صحبت با مشتریان بالقوه، درک مشکلات آنها و تشخیص نیاز بالقوه برای خدمات یا محصولات بسیار مهم است. اصلا نباید در این مورد کوتاهی کرد.

            « صرفا به این خاطر که شما دوستان خوبی هستید، دلیل نمی‌شود که شرکای خوبی هم در کسب‌و‌کار باشید.»          

4 . نقاط ‌قوت‌تان را بشناسید و براساس آن روی زمان خود سرمایه‌گذاری کنید.

در استارتاپ باید هر کاری را تا حد مشخصی که مدنظرتان است، انجام دهید تا بتوانید بیشتر وقت خودتان را برای آنچه که واقعا در آن مهارت دارید، صرف کنید. بدین منظور باید به خوبی از نقاط ‌قوت و ضعف خودتان آگاه باشید و براساس آن عمل کنید.

5 . زمان زیادی را صرف تکمیل محصول نکنید.

با اینکه توسعه‌ی‌ «سیستم کامل X » یا «مجموعه ویژگی ایده‌آلممکن است از دیدگاه فنی یا حتی از دیدگاه بعضی سهامداران قابل‌درک باشد، ولی باز هم فکر کنید که آیا این کار برای استارتاپ شما مناسب است یا خیر. اگر مشتریان واقعا خواستار محصول شما هستند خواهند توانست از عهده‌ی محدودیت‌های خاص برآیند. بهتر است یک خدمت یا محصول نیمه‌تمام را تهیه کنید و سپس ببینید که آیا واکنشی در بازار مشاهده می‌کنید یا خیر. شاید در پشت درهای بسته به تکمیل محصول بپردازید و درنهایت چیزی به‌دست آید که هیچ خریداری ندارد.

6 . اول بودن ممکن است مضر باشد.

اگر می‌خواهید نوآور باشید و برای اولین بار از تکنولوژی جدیدی استفاده کنید. هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. گاهی‌اوقات آماده شدن مشتریان، کسب و کارها یا سهامداران برای یک ایده، مقداری زمان می‌برد. استراتژی موفق این است که در عرصه، دومین نفر باشید و از مزایای کارهای اساسی‌ای که نفر اول انجام داده است بهره ببرید، به‌خصوص وقتی‌که محصول جدید کاملی ایجاد می‌کنید.

۸ درسی که از راه‌اندازی استارتاپ آموختم

7 . فرهنگ بازخورد باز با بنیان‌گذاران مشترک و تیم‌تان داشته باشید.

در تیم بنیان‌گذار، به فرهنگ بازخورد صادقانه نیاز دارید. این امر به‌خصوص وقتی سخت است که بازخورد نه تنها مثبت است، بلکه تیم باید مطمئن شود که بازخورد، عملی و مفید است.

8 . کاری که موثر نیست را رها کنید:

هنوز هم هر وقت متوجه شدید کاری موثر نیست، می‌توانید گامی به عقب برگشته و موقعیت را ارزیابی کنید. به چه دلایلی بعضی چیزها موثر واقع نمی‌شوند؟ آیا برای حل مشکلات، می‌توان معیارهای واقع‌بینانه‌ای را در نظر گرفت؟ درغیر اینصورت معیارهای جایگزین چه چیزهایی هستند؟ اگر جایگزینی مناسب در طول مسیر پیش بیاید، می‌توان آن را انتخاب کرد، حتی اگر این کار به معنی رها کردن طرح اولیه باشد.

راه‌اندازی کسب و کار، کار آسانی نیست. گاهی احساس شکست خواهید کرد و برخی هم آن را تایید خواهند کرد. دیگران شما را به ادامه‌ی کار تشویق خواهند کرد و شما موفقیت‌های خود در طول مسیر را جشن خواهید گرفت. هر استارتاپی منحصر به فرد است، ولی با این حال چالش‌های ناشی از راه‌اندازی کسب و کارتان منحصر به فرد نیستند. هیچ نیازی نیست که شما اشتباه‌های قبلی دیگران را مرتکب شوید. بدین منظور می‌توانید وبلاگ‌ها و کتاب‌های مربوطه را بخوانید، مشورت کنید، یا مربی پیدا کنید.