.
مصرف کنندگان دیگر به سبک و شیوه 20 یا 30 سال گذشته به بیلبوردهای تبلغاتی نگاه
نمی‌کنند. در حالیکه این فضاهای تبلیغاتی همچنان فضاهای ویژه ای به حساب می آیند که
شاید هر کار و کسبی توان استفاده از آنها را نداشته باشد، اما مصرف کنندگان هم این روزها
مشغول گوشی های هوشمند، تبلت ها و سیستم های بازی خودشان هستند. به عبارتی
بخش عمده ای از زمان ما چنان می گذرد که چشم های ما به در عوض بالا، به سمت پایین
پایین خیره شده است.
با این وجود، این مسئله به این معنا نیست که بیلبوردهای تبلیغاتی باید نادیده گرفته شده یا
بی‌ارزش قلمداد شوند. بیلبوردها همه جا هستند و با این وجود تنها شاید قادر به یاد آوردن چند
نمونه انگشت شمار از این برندها باشیم که تاثیر قدرمندی در عرصه برندیگ داشته اند.
با رقابتی تر شدن تبلیغات محیطی و تبدیل شدن تبلیغات دیجیتال به عنوان یکی از در
دسترس‌ترین گزینه ها، اینکه بدانید چگونه تبلیغات شما اثرگذار هست و به چشم می آید،
اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر می خواهید در این عرصه کاری اثرگذار و خلاقانه از خود به جای
بگذارید و در یادها ماندگار کنید، در ادامه به 10 قانون این عرصه اشاره می کنم که رعایت آنها در
هر بیلبوردی لازم و ضروری است:
1- شش کلمه یا کمتر ایده‌آل است
فرض کنید در حالی حرکت، یک بیلبورد می بینیم. مطمئنا در حال حرکت آنقدر فرصت نداریم که
بتوانیم تمام مطالب درج شده بر روی یک بیلبورد را بخوانیم. در این صنعت همواره مدت زمان
حدود 6 ثانیه برای عبور کردن و خواندن محتوای یک بیلبورد معرفی می شود. پس کل محتوای
شما باید شامل نهایتا شش کلمه باشد. البته می توانید بر حسب شرایط محیطی به این تعداد
چند کلمه دیگر هم اضافه کنید، اما هر قدر کمتر باشد، بهتر است. توجه کنید که محتوای شامل
یک پاراگراف کوتاه اصلا خوانده نمی شود، پس اگر برند یا محصول پیچیده ای دارید که برای
شناساندن آن نیاز به توضیح دارید، اصلا بیلبورد رسانه خوبی برای شما نیست.
2- جلب توجه کنید، اما عامل حواس پرتی مخاطب نباشید
اغلب مخاطب بیلبوردها راننده ها، موتور و دوچرخه سواران و شاید افراد پیاده باشند( به همین
دلیل است که گفته می شود، این رسانه تنها چند ثانیه دیده می شود). همین موضوع اغلب
سفارش دهندگان تبلیغات را در سر یک دوراهی قرار می دهد، که شما می خواهید ورد توجه
قرار بگیرید، اما نمی خواهید برای هیچ تصادف کوچک یا بزرگی مسئول شناخته شوید. پیش از
این تبلیغات برندهای بسیاری به این موضوع متهم شده اند. پس با وجود اینکه جلب توجه کردن
در تبلیغات در رسانه های دیگر از مهمترین خصوصیات یک رسانه است، اما در بیلبوردها همیشه
باید یک تعادل نسبی بین جلب توجه کردن و نکردن برای مخاطب برقرار باشد.
بیلبورد
3- بیلبورد برای گرفتن پاسخ مستقیم از مخاطب نیست
اگر قدری در خیابان ها به اطراف توجه کنید، به راحتی شاهد تبلیغات بیلبوردی بسیار متنوع و
البته حال به هم زنی هستید که سراسر مملوء از شماره تلفن، آدرس وبسایت و … است و
بدون شک 99.9% افرادی که آنها را می بینند با شماره معرفی شده تماس نمی گیرند یا وارد
وبسایت آنها نمی شوند. بیلبورد یک رسانه ثانویه است که باید برای برندسازی، ایجاد آگاهی و
حمایت از یک کمپین مورد استفاده قرار بگیرد. اگر شما ارتباط و تعامل نزدیک تری را با مخاطب
خود انتظار دارید، حتما و حتما باید از تبلیغات چاپی، تلویزیونی، رادیو، بروشور، وبسایت و یا حتی
پست مستقیم استفاده کنید.
بیلبوردها رسانه ای اشتباه برای هر چیزی غیر از انتقال یک پیام کوتاه و سریع است. اما با این
وجود، اگر شماره تماس یا آدرس وبسایت شما، در واقع عنوان بیلبورد باشد، شاید بتوانید این
قانون را استثناء کنید.
4- فارغ از پیچیدگی، هوشمندانه عمل کنید، اما مخاطب را سردرگم نکنید
یک بیلبورد کسل کننده، مطمئنا نادیده گرفته می شود. اما بیلبوردی که هوشمندانه طراحی
شده باشد، مطمئنا جلب توجه کرده و اثری ماندگار در ذهن مخاطب خواهد داشت. اما از طرف
دیگر بیلبوردی که سعی دارد بیش از اندازه هوشمندانه به نظر برسد نیز در بین مخاطبین و دیگر
بیلبوردها گم می شود. به عنوان یک قانون کلی توجه داشته باشید که طراحی شما بر روی
بیلبورد نباید موجب به فکر فرو رفتن مخاطب برای پی بردن به معنی و مفهوم آن شود. استفاده
از کنایه و استعاره تصویری پیچیده در اینجا مناسب نیست. شاید شنیده باشید که تبلیغات باید
مخاطب را به فکر فرو ببرد تا مخاطب پس از فکر کردن برای یافتن مفهوم آن، آن را همواره به یاد
داشته باشد. اما اصولا بیلبوردها باید بسیار ساده تر از این باشند.
فراموش نکنید که می خواهید تبلیغ کنید، نه اینکه به مخاطب نشان دهید که چقدر باهوش
هستید.