کمدین، ترور مور(Trevor Moore)، توضیح می دهد که گروهش با نام «سفیدترین کودکانی که می شناسید» چگونه از یک برنامه تصادفی اینترنتی، پا به دنیای تلویزیون و سینما گذاشت.

چگونه پسری در یک گروه دو نفره موسیقیِ راک همراه با آواز محلی، تبدیل به یک سازنده موزیک ویدئو پیرامون موضوعاتی مانند این می شود که چگونه می توان در کلیسا بسیار خوشحال بود؟

 

من بدون آشنایی قبلی با ترور مور به او پیغام دادم تا درباره اینکه دقیقاً چطور و چگونه گروه کمدی او، «سفیدترین کودکانی که می شناسید (WKUK)»، تبدیل به یک خط فکری با میلیون ها طرفدار شده است، از او سوال کنم.

مور در سنین جوانی یاد گرفت به کمک طبع طنزش دوستان جدیدی پیدا کند، زیرا او به همراه خانواده اش اغلب در حال سفر بود. نمایش کمدی مانند سایر حوزه های طنز برای او به گونه ای درمانی بود و به او کمک می کرد کارش را از دریچه تجربیات کودکی اش انعکاس دهد و نهایتاً از این تجربیات گذر کند و به مسیر زندگی اش ادامه دهد.

 

گفت وگوی من با مور پیرامون تکامل تدریجیِ حرفه سرگرمی او و سپس فراتررفتن از WKUK و حرکت به سمت موفقیت اینترنتیِ برنامه اش بود که خیلی سریع به موفقیت در رسانه اصلی با قراردادهای متعدد فیلم های تلویزیونی منجر شد، اما این پنج نکته ای که ضمن مکالمه برگزیدم، تنها مختص کمدین ها نیست. بینشِ مور برای بنیانگذاران استارتاپ ها و هر آنکه درگیر فشارهای کارآفرینی است، کاربرد دارد.

1. با تجارت های جانبی تان از ابتدا مانند شغل تان برخورد کنید

مور نقش اینترنت در موفقیت WKUK را تائید می کند و اعتقاد دارد آنها واقعاً از نظر زمانی خوش شانس بودند، زیرا حتی قبل از وجود یوتیوب، ویدئوهای آنلاین داشتند. البته مشخص است که رویکرد آنها برای تلاش و کار فراوان پایه و اساس موفقیت آنهاست.

او توصیه زیر را برای هر آنکه به هنرمند شدن فکر می کند و یا در پیِ تأمین زندگی با استفاده از محتوای ویدئویی اینترنتی است، ارائه می کند:

«مهم نیست پلتفرم مورد نظر شما چیست –فیس بوک، یوتیوب و یا هر چیز دیگری؛ این کاری است که شما دائماً انجام می دهید و باید به گونه ای با آن رفتار کنید که گویی شغل شماست. ما ممکن است یک برنامه زنده را هر هفته اجرا کنیم و هر بار یک متن نمایش کاملاً جدید برای هر اجرا بنویسیم. این کار را برای سال ها تکرار کردیم تا سرانجام افراد به ما توجه کردند و ما دیده شدیم. نتیجه اش چنین بود که هر گاه برای بستنِ قرارداد یک نمایش تلویزیونی می رفتیم، تا زمان قرارداد نمایشنامه فصل اول را نوشته بودیم. هر تکه طنز در فصل اول نمایش را تقریباً قبلاً به طور زنده اجرا کرده بودیم. ما در واقع مجموعه ای از صدها طرح داشتیم.»

2. بگذارید تا اشتیاق و تمرین نمایانگر صدا و سبک کاری شما باشد

مور به طور موکد اعتقاد دارد که نباید بیش از حد در مورد یافتن سبک کاری تان استرس داشته باشید.

«تنها کاری که فکر می کنید لازم است را در لحظه انجام دهید و در گذر زمان سبک و صدای کاری شما خودش شکل می گیرد و مشخص می شود. من فکر می کنم هیچ وقت در گروه مان با یکدیگر ننشسته و راجع به اینکه طرح گروه چیست فکر نکرده ایم، بلکه در عوض کارهایی که به نظر لازم بود را انجام می دادیم. چندین سال این روال را دنبال کنید، ناگهان متوجه المان هایی که شما را تعریف می کنند خواهید شد و در این زمان به نوعی سبک و سیاق خودتان را ایجاد کرده اید.»

البته او و گروه WKUK تصمیمات هوشمندانه ای را در ابتدای کارشان اتخاذ کردند که سبک کاری شان را شکل داد. اگر تا به حال برنامه این گروه را دیده باشید، متوجه شده اید که بسیاری از آنها دارای تعداد زیادی رفرنس های تاریخی هستند، زیرا مور علاقه زیادی به تاریخ دارد، اما در حقیقت گروه WKUK تصمیم گرفتند تا زمانی که ممکن است از اشاره به فرهنگ عام اجتناب کنند. مور می گوید «ما به دنبال ساخت چیزی فارغ از زمان بودیم که افرد بتوانند سال ها آن را تماشا کنند و همچنان برای شان جذاب باشد. اگر در پی رفرنس دادن به چیزی باشید، همواره به تاریخ باز می گردید، زیرا همه چیز در تاریخ نهفته است، بنابراین کمتر به فرهنگ عام رجوع می کردیم و بیشتر بر تاریخ تکیه داشتیم و این کار در طرح های مان نمایان است.»

3. اجازه دهید هواداران به شما کمک کنند

من به خاطر می آورم در ابتدا ویدئوهای گروه WKUK را در یوتیوب مشاهده می کردم، اما با جست وجو در اینترنت، اکانت رسمی این گروه را پیدا نکردم. علتش این بود که آنها در واقع اصلاً چنین اکانتی نداشتند و به جای آن ویدئوهای مرتبط را در وب سایت خود قرار داده بودند. طرفداران وفادار این ویدئوها را از وب سایت برداشته و بر روی یوتیوب قرار داده بودند تا افراد در سراسر جهان آنها را ببینند.

مور توضیح می دهد «موضوع جالب این است که محتوا به طور کامل توسط طرفداران تولید می شد. حمایت طرفداران تنها دلیلی بود که ما به نمایش های تلویزیونی رسیدیم. ما جزو اولین ها در اینترنت بودیم؛ به همین علت در برنامه هایی مانند یوتیوب شرکت نداشتیم. ما ویدئوهایی با میلیون ها بازدید داشتیم که شبکه اینترنتی آنها را علامت گذاری می کرد و افراد می توانستند به طور آفلاین آنها را ببینند. این موضوع در کل سبب ارتقای کار ما شد.»

در حال حاضر، WKUK کتابخانه محتوای خود را دوباره در کانال یوتیوب خود بارگذاری می کنند.

4. در انتخاب اسامی دقت کنید، زیرا آنها ماندگار هستند!

من از مور در مورد نحوه انتخاب نام گروهش سوال کردم و او پاسخ داد که این روند تا حدی برای او تصادفی بود. آنها مدتی برای انتخاب اسم فکر کردند تا زمانی که یکی از اعضای گروه به نام سم براون (Sam Brown) در حال تمرین یکی از تکه های طنز بود که دوست دیگر او این تمرین را می شنود و به او می گوید «شما سفیدترین کودکانی هستید که می شناسم.» این جمله به نظر گروه جالب می آید و تصمیم می گیرند آن را به عنوان اسم گروه قرار دهند.

مور می گوید «همه ما در حال حاضر از این اسم متنفریم. این چیزی بود که در زمان 20سالگی به صورت تصادفی انتخاب کرده بودیم، اما خیلی زود از آن متنفر شدیم. حتی زمانی که می خواستیم اجرای تلویزیونی را شروع کنیم، برای مان سوال بود که آیا می توانیم نام گروه را عوض کنیم یا خیر؟ اما مسائل بزرگی مرتبط با یوتیوب وجود داشت که طبق آن نمی توانستیم این کار را انجام دهیم.»

من از مور سوال کردم که ترجیح می داد به چه اسمی شناخته شود. او خندید و پاسخ داد «من همیشه نام آمریکایی های خداترس را دوست داشتم. اما فکر نمی کنم کسی آنقدر این اسم را دوست داشته باشد.»

5. نحوه پیش بینی آینده را یاد بگیرید

من با مور پیرامون فرآیند خلاقانه او با تأکید بر ساخت کمدی اخیرش با نام داستان زمان ما گفت وگو کردم. پیش از رفتن به استودیو برای ضبط آلبوم، مور ترانه های بسیاری نوشت و سپس تلاش کرد به طور مشخص تر و در یک زمینه خاص کار کند. محتوا تا زمانی که او برای ضبط به استودیو می رود تکامل می یابد. مور می گوید «من تعدادی ترانه را ضبط و سپس برخی را حذف یا در لحظه آخر اضافه می کنم. این ترانه ها همواره در حال تغییر هستند. بنابراین من بی شمار ترانه دارم که آنها را منتشر نکرده ام.»

این گروه اخیراً نوشتن فیلمنامه WKUK را به پایان رسانده اند، اما مور در این باره می گوید «حتی نوشتن این فیلمنامه بسیار زمان برد، زیرا ما سه فیلمنامه مجزا از نظر محتوا نوشتیم.»

کنجکاو بودم بدانم انتخاب موضوعات او بر چه اساس صورت می گیرد. او توضیح داد «این موضوع کمی تصادفی است، مانند اینکه بپرسید هشت ماه آینده در جهان چه رخ خواهد داد؟ بخش زیادی از آن به خواندن اخبار و وقایع پیرامون در زمان انتشار آلبوم مرتبط می شود و ما سعی می کنیم آینده را پیش بینی کنیم.»

البته در عمل او این کار را انجام داد و در مجموعه داستان زمان ما به تمامی موضوعات روز مانند مشکلات و مسائل سایبری و حقوق افراد در ارز دیجیتال پرداخت.