داستان سرایی، هنری اساسی در فرآیند برندسازی


تاریخ ارسال :

۲۵ شهريور ۱۳۹۷

 داستان سرایی، هنری اساسی در فرآیند برندسازی

مترجم: علی آل علی



 

داستان سرایی در فرآیند برند سازی ، بازاریابی و تبلیغات اهمیت فراوانی دارد. با استفاده از داستانی جذاب می توان مشتریان را نسبت به خرید محصولات مان متقاعد ساخت. به عبارتی ساده، همه افراد به داستان علاقه دارند. استفاده از آن در عرصه برندسازی مزیت غافلگیری مشتریان را به همراه خواهد داشت. بر این اساس ضربه نخست شما در فرآیند فروش محصولات به مشتریان بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

همچنین داستانی جذاب اعتماد مشتریان به ما و آگاهی شان از برند شرکت را افزایش می دهد. توجه داشته باشید که همه این کارها فقط در صورت خلق داستانی جالب و انتقال مناسب آن به مخاطب امکان پذیر است، بنابراین باید در زمینه هنر داستان سرایی آگاهی بیشتری کسب کنیم.

 

 کسب و کار من به عنوان موسسه ای که خدمات حسابداری و رسیدگی به امور مالی به مشتریان ارائه می کند، داستان خاص خود را دارد. اجازه دهید اندکی در مورد آن با شما صحبت کنم. ماجرای برند من از زیرزمین یک کارخانه شروع شد. در آن زمان زیرزمین شرکت بسیار کثیف، خراب و پر از حیوانات مختلف مانند پرنده، موش و سوسک بود. بی تردید مشاهده چنین افتضاحی از جانب مشتریان کسب وکار من را به طور کامل از بین می برد. درست در چنین شرایطی از نظر مالی نیز شرکت من دچار مشکلات عدیده ای شد. به این ترتیب مجبور به قرض مبالغ بالا از دوستان، خویشاوندان و دیگر شرکت ها شدم.

بی شک داستان برند من شروع جذابی ندارد. مشکلات مالی و محیط کار آلوده مزیتی برای یک برند محصوب نمی شوند. با این حال مشتریان صداقت ما را بسیار می پسندند. امروزه عنصر صداقت در بسیاری از کسب وکارها گم شده است. به همین خاطر در طراحی داستان برندم از آن بسیار بهره برده ام. به علاوه وضعیت بسیاری از مشتریان من در حال حاضر درست مانند ابتدای داستانم است. به این ترتیب آنها با شرکت همذات پنداری نیز خواهد کرد. صرف نظر از همه موارد مذکور، به نظر من علت اصلی توجه مخاطب به داستان برندم اطمینان به احترام ما به آنهاست. در حقیقت شرکت من کار خود را از هیچ شروع کرد. سپس اندک اندک پیشرفت کرد و به جایگاه فعلی اش رسید. بی شک من هرگز با ایجاد نارضایتی در مشتری قصد صدمه به ماهیت برند خود را نخواهم داشت.

شما نیز برای برقراری ارتباط نزدیک با مشتریان باید داستان برندتان را خلق کنید. همچنین به عنوان صاحب کسب وکار باید توانایی داستان سرایی بالایی هم داشته باشید. پس اجازه دهید به سراغ توصیه های اصلی رفته، آنها را بررسی نماییم.

توصیه هایی برای داستان سرایی تاثیرگذار

از توصیه های ذیل برای بهبود فرآیند خلق داستان و بیان آن به مشتریان استفاده نمایید:

1. ضرورت تعیین نقطه تمرکز

داستان برند شما باید تمرکز بالایی بر روی یک یا چند المان خاص داشته باشد. در غیر این صورت پیام اصلی شما از سوی مشتریان دریافت نخواهد شد. تلاش برای بیان داستانی جذاب و در عین حال غیرهدفمند فقط مخاطب را برای زمانی اندک سرگرم می کند. در این حالت خبری از تاثیرگذاری عمیق بر روی مشتریان نخواهد بود. اگر چنین فرآیندی ادامه پیدا کند، به زودی تمام مشتریان تان را از دست خواهید داد، بنابراین باید نقطه تمرکز داستان تان را پیدا کنید.

به منظور تعیین نقطه تمرکز به سراغ هدف تان از بیان داستان برندتان به مخاطب بروید. همچنین ویژگی های مخاطب هدف تان را نیز در نظر داشته باشید. پاسخ به پرسش های این بخش شما را در دستیابی به هدف تان راهنمایی خواهد کرد:

• چرا شما قصد بیان داستان برندتان را دارید؟

• داستان شما در چه زمانی و کدام موقعیت روایت می شود؟

• داستان شما در برگیرنده کدام شخصیت های فعلی شرکت تان است؟

• قصد شما دستیابی به کدام اهداف از طریق بیان داستان تان است؟

• چالش های شما در دستیابی به جایگاه فعلی برندتان چیست؟ توجه داشته باشید که این چالش ها در داستان شما باید بازتاب مطلوبی پیدا کند.

• داستان گذشته برند شما چگونه به شرایط کنونی آن ارتباط پیدا می کند؟

باتوجه به پاسخ های تان داستان برند خود را بر روی کاغذ پیاده کنید. در مرحله بعد محتوایی را که جذابیت و ارتباط کمتری با ساختار اصلی داستان دارند، حذف نمایید. با شکل دهی وسواسانه به داستان تان میزان تاثیرگذاری و ثمربخشی آن افزایش خواهد یافت. در گام پایانی نیز داستان تان را برای برخی از کارمندان یا دوستان تان روایت کنید. دریافت واکنش آنها سهم قابل توجهی در بهبود کیفیت داستان تان خواهد داشت.

2. معتبر باشید

به منظور کسب اعتماد مشتریان باید به گونه ای معتبر عمل کنیم، بنابراین در خلق داستان تان از بیان نکات بی ربط، غیرحرفه ای یا خیلی لوس خودداری نمایید. همچنین بیش از اندازه به سراغ جزییات نروید. روایت شما باید یکدست، ساده و روان باشد. اغراق های بی مورد همیشه از سوی مخاطب به راحتی فهمیده می شود. بر این اساس بیان واقعیت باید در اولویت اول شما باشد.

برند شما نیازی به داستانی طولانی یا دراماتیک برای تاثیرگذاری بر رو مخاطب ندارد. در حقیقت همه کسب وکارها فعالیت شان را از زیرزمین خانه یا کارخانه ای قدیمی شروع نمی کنند، اما این به معنای ناتوانی در بیان داستان تان نیست. نکته مهم در اینجا توجه به افق دید خود به عنوان یک برند است. در هر صورت فعالیت برند شما حول محور یک هسته اساسی شکل گرفته است. با بیان آن هسته در قالبی جذاب به بهترین صورت نظر مخاطب را جلب خواهید کرد.

به عنوان نمونه ای واضح داستان برند نایک را در نظر بگیرید. از تولیدکننده محصولات ویژه دوی ماراتن برای ورزشکاران حرفه ای تا غول دنیای ورزش، این برند راه خود را پیدا کرده است. بر این اساس داستان برند نایک بدون شروعی دراماتیک یا بسیار غم انگیز تاثیرگذاری خود را بر روی مشتریان دارد. شما نیز باید به سراغ ایده های مشابه برای جلب نظر مخاطب بروید.

3. تداوم، رمز موفقیت در عرصه برندسازی

بیان داستانی جذاب برای بازه زمانی کوتاه به هیچ وجه اقدامی منطقی نیست. در هر صورت مخاطب پس از گذشت زمان داستان شما را فراموش می کند. تکرار داستان به طور مداوم شما را همیشه در ذهن مشتریان نگه خواهد داشت. توجه داشته باشید که در بیان دوباره داستان برندتان اعمال تغییرات جزئی ضروری است. با این حال ساختار اصلی را دست نخورده باقی گذارید. همچنین برند شما نباید در هر نوبت تکرار داستان اش چهره ای جدید اخذ کند. ثبات یکی از شرط های اصلی ماندگاری هر نامی در ذهن افراد است، بنابراین برند شما نیز باید ثبات منحصر به فرد خود را داشته باشد.

تمرین در جهت بیان داستان برندمان به صورت شخصی اهمیت بسیار زیادی دارد. در هر صورت شاید به هنگام انجام مصاحبه های خبری یا شرکت در برنامه ای تلویزیونی نیاز به بیان داستان تان باشد. اگر در چنین شرایطی محتوای روایت را به گونه ای سرد و خشک بیان کنید، تا مدت ها بدبینی بر مخاطب سیطره خواهد داشت. بهترین راهکار در این زمینه بیان داستان برای دوستان و اعضای خانواده است. به این ترتیب شما نحوه روایت گری خود را پیش از فرا رسیدن موقعیتی مهم آزمایش کرده اید. نکته بسیار مهم به هنگام روایت داستان برندمان حفظ آرامش و تلاش برای تغییر لحن صدای مان به موازات تغییر شرایط در داستان است. بررسی نحوه بیان گوینده های مطرح(حتی در زمینه ورزش) کمک موثری به شما در راستای کنترل و تغییر لحن تان مناسب با شرایط جاری خواهد کرد.

4. داشتن هدف نهایی ضروری است

به یاد داشته باشید که بیان داستان از سوی شما باید هدفی را دنبال کند. بر این اساس شما باید هدفی مشخص یا دست کم توقعی از نتیجه تلاش تان داشته باشید. در غیر این صورت داستان شما ترکیبی از المان های بی هدف و عاری از هرگونه خاصیت خواهد بود.

داستان شما باید مخاطب را با پیامی مشخص رو به رو سازد. به عبارت ساده، داستان شما جلوه تبلیغاتی برندتان است. همانطور که هر اقدام تبلیغاتی هدفی را دنبال می کند، فرآیند داستان سرایی نیز باید موضع مشخصی داشته باشد. به اهداف زیر توجه کنید. به عنوان مثال هدف یک داستان جذاب می تواند بیان شیوه دستیابی برند موردنظر به جایگاه فعلی اش با تلاش فراوان، پذرش ریسک های مختلف و تولید محصولی با کیفیت باشد. شاید هم هدف شما ترغیب فوری مخاطب نسبت به خرید محصول تان قلمداد شود. در هر صورت باید نسبت به هدایت مخاطب در خلال بیان داستان به مقصدی مشخص اطمینان حاصل کرد.

در صورت دریافت نتایج نامناسب بررسی کلی داستان مان ضرورت دارد. هنگامی که داستان ما تاثیرگذار نیست، معنای آن کیفیت پایین یکی از عناصر داستان است. اگر در فرآیند بازبینی داستان تان نقاط ضعف را پیدا نکردید، نیازی به نگرانی نیست. شما به راحتی امکان ارائه داستان تان به یکی از آژانس های تبلیغاتی به منظور یافتن نقاط ضعفش را خواهید داشت. به این ترتیب با پرداخت هزینه ای اندک کیفیت داستان تان بهبود خواهد یافت.

به عنوان نکته پایانی همیشه به یاد داشته باشید که داستان سرایی فرآیندی بیرونی در کسب وکار است. بنابراین نظر شخصی شما یا تیم تبلیغاتی شرکت تنها معیار موفقیت و جذابین روایت تان نخواهد بود. بهره گیری از نظرات دیگران و همچنین درخواست از مشتریان به منظور بیان ایده شان پیرامون کیفیت داستان شرکت نقش مهمی در آگاهی از شیوه تحلیل و دریافت افراد خارج از برندمان نسبت به داستان شرکت دارد. به این ترتیب همیشه از برداشت مشتریان نسبت به داستان مان آگاه خواهیم بود.