مدیران نیز مانند تمام ما انسان هستند و مانند هر انسان دیگری عصبانیت، حسادت، هیجان و دیگر احساسات قوی را تجربه می کنند، اما نکته اینجا است که رهبران در محیط کار باید احساسات خود را کنترل کنند و اجازه ندهند که احساسات بر قدرت قضاوت شان غلبه کند.

برای مثال شکی نیست که هیچ مدیری نمی خواهد کارمندش را به دلیل اخلاق کاری نامناسب اخراج کند، اما به دلیل مصلحت کسب و کار مجبور می شود که این تصمیم سخت و ناراحت کننده را بگیرد. اگر کارفرما تحت تاثیر احساس همدردی خود قرار بگیرد، در نهایت با کارمندانی احاطه می شود که حقوق می گیرند تا فقط پشت میزشان بنشینند و هیچ کاری به جز نگاه کردن به اینستاگرام نمی کنند.

شین گرین، نویسنده کتاب «هکر فرهنگی» (وایلی، 2017) می گوید: «مدیران باید به این نکته توجه کنند که احساسات و عواطفی که درون تمام ما وجود دارد، همواره راهنمای خوبی برای تصمیم گیری نیست. غالباً به ما گفته می شود که از احساسات خود پیروی کنیم و به ندای درون مان گوش کنیم، اما چنین رویه ای جانبداری نابجا را به دنبال خواهد داشت و به این ترتیب نقش احساسات در تصمیم گیری نهایی بیش از حد پررنگ خواهد بود.»

هدایت احساسات در محیط کار بسیار مهم است، اما نباید احساسات به عامل محرکه واکنش های تان تبدیل شود. با ما همراه باشید تا با راهکارهای جلوگیری از تصمیم گیری احساسی در محل کار آشنا شوید.

فهرستی از نقاط ضعف و قوت تهیه کنید

اگر عادت به تهیه فهرست داشته باشید، حتماً می دانید که نوشتن افکار و ایده ها بسیار بهتر از آن است که سعی کنید از انبوه افکار انباشته شده در ذهن تان به یک نتیجه منطقی برسید. مسلماً در مقام یک مدیر به اطلاعات زیادی دسترسی دارید. وقت بگذارید، افکارتان را بنویسید و از این به بعد قبل از آن که عمل شتابزده ای انجام دهید یا سخن نسنجیده ای به زبان بیاورید، اول این جزییات را بررسی کنید.

گرین توصیه می کند که این یادداشت ها را به صورت فهرستی از نقاط ضعف و قوت تهیه کنید. این فهرست در بدترین شرایط کمک می کند تا مهار احساسات تان را به دست بگیرید و در بهترین شرایط درکی کاملاً منطقی از گزینه های پیش رو را ارائه می دهد.

دیگران را درگیر کنید

زمانی که درکسب و کاری سرمایه گذاری می کنید، سخت است که بتوانید بی طرفی خود را درباره موضوعات یا دغدغه های خاص حفظ کنید. شکی نیست که بهترین ها را برای شرکت و کارکنان خود می خواهید، اما اگر امکان مشارکت را از دیگران سلب کنید، انتخاب های تان همواره بازتابی از این حسن نیت نخواهد بود.

گرین معتقد است: «بسیار مهم است که در موقعیت های پرتنش و احساسی بتوانید به دیدگاه های خارجی تکیه کنید، به عبارت دیگر بتوانید از راهنمایی افرادی بهره بگیرید که در این تصمیم گیری خاص گرفتار احساسات نیستند و می توانند برداشت صحیحی از شرایط داشته باشند. این مشارکت و هم اندیشی منطقی است که در پس تعیین حد و مرزها در شرکت های بزرگ وجود دارد.»

حتی اگر هدایت شرکت را خودتان به عهده داشته باشید، لازم نیست که تمام تصمیم ها را خودتان به تنهایی بگیرید. گرین به مدیران توصیه می کند که هیاتی از مشاوران مجرب داشته باشند که جانبداری خاصی از هیچ یک از کارکنان نداشته باشند و ذی نفع نیز نباشند.

همچنین سعی کنید فرهنگی را در محل کارتان پرورش دهید که کارکنان را به بیان نظرات و افکارشان تشویق کند. به این ترتیب احتمال این که از تمام کارکنان خود رضایت داشته باشید، بیشتر می شود و در عین حال می توانید از کمک آنها نیز بهره بگیرید.

به خودتان زمان بدهید

تصمیم های خوب شتابزده نیستند. درست است که درباره بعضی موضوعات باید سریع تر عمل کنید، اما همواره پیش از تصمیم گیری برای بررسی تمامی جوانب وقت بگذارید تا در نهایت تصمیمی بگیرید که بعداً پشیمانی به بار نیاورد.

یک مدیر موفق در زمان تصمیم گیری های دشوار بدون فکر عمل نمی کند. گرین به مدیران توصیه می کند که از تصمیم گیری های شتابزده و پیروی کورکورانه از احساسات خودداری کنند.

حتی اگر تحت فشار هستید تا هرچه سریع تر واکنش نشان ندهید، اجازه ندهید که انرژی منفی بر شما مسلط شود، مطمئن باشید که دیرتر تصمیم گرفتن بهتر از اشتباه تصمیم گرفتن است.

به نقل از گرین «همه ما مدیرانی را دیده ایم که سعی می کنند همه را راضی نگه دارند و احساسات خود را توجیهی برای تصمیم گیری هایی می دانند که در درازمدت به نفع شرکت و کارکنان آن نیست. این قبیل تصمیم گیری های احساسی در شرایط سخت اقتصادی بیشتر به چشم می خورد. زمانی که مدیران ناراحت یا تحت فشار هستند، تصمیم هایی می گیرند که سود کوتاه مدت دارد یا مشکلات را موقتاً حل و فصل می کند، اما پیامدهای آن در آینده فاجعه بار است. »

اجازه ندهید که اضطراب بر عقل سلیم تان غلبه کند. هر تصمیم سنجیده و مدبرانه ای شما را یک قدم به خواسته های تان و هدف نهایی تان نزدیک تر می کند.