دنیای اقتصاد- مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
در هفتههای پیش در این ستون به بحث نوآوری و کاربردهای آن برای شرکتها و مدیران پرداختیم. در ادامه این مبحث به موضوع طراحی و اجرای برنامه ویژه نوآوری خواهیم پرداخت که از حساسیت بالایی برای موفقیت فرآیند نوآوری برخوردار است. در واقع اغلب مدیران چه تازه کار و چه کهنه کار به خوبی نسبت به مزایا و ضرورت نوآوری در مجموعههای تحت رهبری شان واقف هستند و برای تحقق این هدف دست به اقدامات متعددی میزنند که در بسیاری موارد به نتایج مورد انتظارشان منتهی نمیشوند، چراکه برنامه درست و مدونی برای به ثمر نشاندن فرآیند نوآوری آنها وجود دارد. حال سوال اینجاست که یک برنامه ویژه نوآوری چگونه باید باشد و چگونه میتوان چنین برنامهای را به مرحله اجرا درآورد. در ادامه به پنج راه کاربردی برای طراحی و اجرای چنین برنامهای اشاره خواهد شد.
چگونه یک برنامه نوآوری موفق طراحی کنیم؟
۱-یک تیم زبده نوآوری شکل دهید
نوآوری پیش از هر چیزی به نیروی انسانی زبده و توانمند نیاز دارد و بدون وجود اعضای موثر در چنین تیمی حتی بهترین برنامهها نیز به خوبی اجرا نخواهند شد. در تیم ویژه نوآوری هم رهبران و مدیران عالیرتبه سازمان حضور دارند و هم اعضای مختلفی از بخشهای گوناگون. ارتباطات موثر و پیوسته در چنین تیمی حرف اول را میزند. چنین تیمی قادر خواهد بود تا نقاط تعامل و نزدیکی اعضا با محوریت خلاقیت و نوآوری را شناسایی کرده و با کنار هم قرار دادن ایدهها و اقدامات مربوط با نوآوری، انرژی نوآورانه کل سازمان را به تمام بخشهای آن از بخش عملیات و تجربه مشتری گرفته تا بخش تدارکات و رسیدگی به شکایات و بازاریابی تزریق کند.
۲- مرکز پالایش و پرورش نوآوری ایجاد کنید
علاوه بر تیم نوآوری در هر سازمانی به مرکزی برای پالایش و پرورش ایدهها و اقدامات نوآورانه نیاز است. در این مرکز تمام عملیات و اقداماتی که در بخشهای مختلف سازمان با هدف نوآوری انجام میشود رصد شده و گامهای اساسی برای همسو ساختن و همگون سازی آنها برداشته میشود. این مرکز وظیفه استانداردسازی و هماهنگسازی اقدامات نوآورانه در کل سازمان را بر عهده دارد و از موازی کاری و اقدامات خودسرانه بخشها و افراد در این زمینه جلوگیری به عمل میآورد. تفاوت اصلی بین تیم نوآوری سازمان و مرکز پالایش و پرورش نوآوری در میزان جامعیت و دقت آنها نهفته است بهطوریکه بسیاری از ایدهها و اقدامات نوآورانهای که در تیمهای نوآوری جذب و پذیرفته میشوند در مرکز پالایش و پرورش مورد کنکاش و سنجش قرار میگیرند و پیرایسته و سنجیدهتر میشوند و با سایر نوآوریها نیز همسو تر میشوند.
۳-نوآوریهای باز و نامحدود را عملی سازید
نوآوری را میتوان این گونه تعریف کرد: استفاده هدفمند از ورودی دانش نیروی انسانی و پردازش و پیرایش آن با هدف تقویت خروجی دانش که به بهرهوری و بازدهی حداکثری منابع منتهی میشود. در بسیاری از شرکتهای پیرو و موفق امروز، استارتآپهای بیشماری شکل گرفته و فعالیت میکنند که عامل اصلی پیدایش و گسترش آنها یک یا چند نوآوری تاثیرگذار بوده است که به واسطه باز بودن فضا برای نوآوری در درون این شرکتها مجال عرضاندام و اثرگذاری پیدا کردهاند. برنامه نوآوری باز میتواند خیلی سریع مقدمات تبدیل شدن ایدههای خلاقانه را به پیش نمونهها و محصولات پیشنهادی برای رسیدن به تولید انبوه فراهم آورد بدون اینکه نیازی به گذراندن مراحل و پیچ و خمهای اداری و عملیاتی وجود داشته باشد. مدیران و رهبران باید همیشه به یاد داشته باشند که آنچه هم مانع نوآوران است و هم مانع نوآوری چیزی نیست مگر قید و بندها و محدودیتهای اداری و اجرایی در مسیر آفرینش و قوت گرفتن ایدههای خلاقانه و تبدیل شدن آنها به نوآوری.
۴-برای نوآوری ابزارسازی کنید
برای تبدیل ایدههای ناب به محصولات ممتاز، به یکسری ابزار و چارچوب فنی نیاز است تا با کمک آنها بتوان ایدههای مرغوب را شکار کرد، سبک و سنگین کرد، مورد ارزیابی و سنجش قرار داد، انتخاب کرد و نهایی نمود. تمام این فعالیتها و مراحل باید حتما در چارچوبی مشخص و هدفمند و با ابزاری معین و کاربردی صورت پذیرند و در غیر این صورت تلاشها برای نوآوری و خلاقیت به یکسری اقدامات و حرکتهای بیهدف و موقتی محدود خواهد شد که همچون جرقهای پرفروغ اما زودگذر به جایی نخواهد رسید. کارشناسان و صاحبنظران پیشبینی کردهاند که بازار مدیریت نوآوری در سالهای آینده رونق عجیبی پیدا خواهد کرد؛ بهطوریکه برآورد شده ارزش این بازار که در سال ۲۰۱۷، ۴۲۱۶ میلیون دلار بوده در سال ۲۰۲۲ به ۱۵۱۹۲ میلیون دلار افزایش یابد.
۵- آهسته و پیوسته حرکت کنید
تجربه نشان داده که نوآوری چیزی نیست که یک شبه یا حتی یک ساله بتوان آن را اجرایی کرد و به ثمر رساند. در واقع برای موفقیت در عرصه تشویق و تحریک نوآوری باید از استراتژیهای بلندمدت و برنامههای انعطافپذیری بهره برد که نتیجه و خروجی آنها بعد از سالها نمایان خواهد شد و این همان راهی است که شرکتهای مشهور و پیشرو و فوقالعادهای همچون گوگل و آمازون و توییتر رفتهاند و از طریق باز گذاشتن میدان برای عرضاندام و اثرگذاری ایدههای نوآورانه و مجال دادن به کارکنان خلاق و نوآور شرایط را به گونهای رقم بزنند که نوآوری در تمام ارکان این شرکتها موج بزند و آرمانی به نام سازمانهای واقعا نوآور به واقعیت تبدیل شوند.
در این میان آنچه بیش از هر چیزی برای مدیران و رهبران شرکتهای نوآور باید اهمیت داشته باشد ایجاد و تقویت فرهنگ نوآوری در تمام تار و پود سازمان است؛ کاری که شرکتی مانند گوگل به بهترین شکل ممکن انجام داده است آن هم نه با سر دادن شعار و انجام اقدامات کلیشهای و نخ نما، بلکه با ابتکاراتی همچون اجازه دادن به کارکنان برای اختصاص دادن ۲۰ درصد ساعات کاری شان در هر روز برای کار بر روی پروژههای خلاقانه و نوآورانه مورد علاقه خود.
روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی