موفقیت می تواند شما را از ادامه دادن مسیر و تلاش برای بهبود منصرف کند و بدین ترتیب به بزرگ ترین دشمن شما تبدیل شود.
افراد بسیار زیادی، پس از تجربه موفقیت متوقف می شوند و علاقه ای برای انجام کارهای بیشتر ندارند. افرادی را تصور کنید که برای کسب مدارج علمی، سال ها تلاش کرده اند یا برای فروش محصولی خاص، انرژی زیادی صرف کرده اند. اغلب این افراد، پس از موفقیت در این تصور هستند که دیگر کاری برای انجام دادن نیست و به هدف نهایی خود رسیده اند. به بیان دیگر، آنها تمام انرژی خود را صرف موفقیت کوتاه مدت کرده اند و توان لازم برای انگیزه بخشی و ادامه مسیر را ندارند.
.
اکثر ما بر این باور هستیم که موفقیت، پاسخ نهایی زندگی به ما است. اگر با برخی از اطرافیان خود صحبت کنید، می بینید که برنامه ای برای زمان پس از موفقیت ندارند و تنها به آن نقطه فکر می کنند. از نظر آنها نقطه نهایی همان موفقیت است. این در حالی است که بزرگان حوزه های مختلف اعم از کسب وکار، هیچ گاه در موفقیت ها درجا نمی زنند.
برای مثال، ایلان ماسک یا جف بزوس را تصور کنید که با وجود موفقیت های زیاد در شرکت های اول شان، باز هم مسیر را ادامه دادند و صنایع جدید را امتحان کردند.
باید مراقب زرق و برق موفقیت باشیم. اگر برنامه ای برای زمان پس از آن نداشته باشیم، پس از رسیدن به این نقطه امن، وارد چاله ای سیاه و خالی از احساس راحتی می شویم. به بیان دیگر تصور می کنیم که کار سخت دیگر تمام شده و فعالیتی برای انجام باقی نمانده است. باید این تصور را حذف کنیم که به خاطر کار سخت انجام شده تا قبل از موفقیت، دیگر نیازی به تلاش نداریم.
شاید قدم اول برای حذف این نوع تفکر، بازتعریف موفقیت باشد. شما کدام مرحله و اتفاق زندگی را به معنای موفقیت می دانید؟ قبولی در دانشگاه، فارغ التحصیلی، پیدا کردن شغل مناسب، ازدواج، ترفیع گرفتن در شغل و بسیاری از نقاط عطف دیگر را می توان مثال زد که هر کدام به تنهایی موفقیت محسوب می شوند، اما باید توجه داشت این نقاط هیچ گاه تمام نمی شوند. به عبارتی تا زمانی که زندگی ادامه دارد، نقاط دست نیافتنی برای تلاش هم ایجاد می شوند. پس هیچ گاه نباید در تله موفقیت دچار شد و نباید با این تصور، تلاش های بعدی را از بین برد.
برای حل نهایی این مشکل و طرز تفکر، تمرکز خود را از اهداف و موفقیت های کوتاه مدت به بلندمدت تغییر دهید. مثلا به جای اینکه ترفیع شغلی را موفقیت قلمداد کنید، تلاش کنید زندگی موفقی داشته باشید. این بدان معنا است که سعی کنید از خود مسیر زندگی (و نه نقاط عطف و مقصد های آن) لذت ببرید.
در پایان به یاد داشته باشید که موفقیت کوتاه مدت، لازمه شادابی در مسیر زندگی است. درس خواندن، موفقیت شغلی، ازدواج، ثروتمند شدن و بسیاری مثال های دیگر را همیشه در ذهن داشته باشید و برای آنها تلاش کنید، اما هیچ گاه راضی و متوقف نشوید. همیشه رو به جلو حرکت کنید و تمرکز خود را از دست ندهید؛ چرا که دشمن اصلی یعنی موفقیت، همیشه منتظر فرصتی است تا با توهم راحتی و آسایش، شما را از مسیر خارج کند.