فرصت امروز- مترجم: علی آل علی

چگونه بدل به مدیری موفق شویم؟

یک مدیر خوب براساس مهارت و توانایی ها خود باید کارمندان و به طور کلی اعضای شرکت را به سوی اهداف موردنظر هدایت کند. چنین امری با الهام بخشی به کارمندان امکان پذیر خواهد بود. اگرچه مدیران در راستای فعالیت شان از الگوهای مدیریتی گوناگونی استفاده می کنند، اما هدف نهایی شان یکسان است. این هدف ترغیب کارمندان به سوی ارائه عملکردی بهتر از خودشان است. هیچ شرکتی با عملکرد متوسط یا ضعیف کارمندان موفق به توسعه جایگاهش نمی شود. با نگاهی ساده به وضعیت برندهای برتر در سراسر جهان فهم این نکته راحت خواهد بود.

نکته مهم به هنگام بررسی وضعیت مدیریتی برندها تعیین معیاری برای ارزیابی عملکرد مدیران است. یک مدیر موفق چه ویژگی هایی دارد؟ متاسفانه پاسخگویی به این پرسش برای بسیاری از افراد امر دشواری محسوب می شود. آنها هرگز به پاسخ این سوال به صورت جدی فکر نمی کنند. نکته فاجعه آمیز ماجرا ناآگاهی اغلب مدیران از ویژگی های مورد نیاز برای ارائه عملکرد برتر است. به این ترتیب بسیاری از مدیران براساس انگیزه و روحیه شخصی شان اقدام به مدیریت کسب و کار می کنند. چنین امری موجب شخصی سازی کسب و کار به صورت انحصاری از سوی مدیران می شود. حتی اگر این وضعیت موجب موفقیت مقطعی برندها نیز شود، با ترک شرکت از سوی مدیر موردنظر همه چیز به هم خواهد خورد. به طور کلی دو نوع مدیر موفق وجود دارد. دسته نخست به صورت طبیعی دارای مهارت ها و استعدادهای موردنیاز هستند. اگر شما نیز جزو این دسته هستید، بسیار خوش شانس محسوب می شوید. سایر مدیران باید مهارت های مورد نیاز برای موفقیت در عرصه مدیریت را مانند نوعی دانش یاد بگیرند. نکته مهم در اینجا پرورش استعدادها به صورت روزانه است. هیچ فرمول جادویی و مقطعی برای یادگیری تمام نکات کلیدی حوزه مدیریت وجود ندارد. به همین خاطر امکان بررسی آن در عمل منتفی خواهد بود.

مهارت مدیریت

بدون شک اغلب مدیران حوزه کسب و کار به صورت طبیعی دارای استعدادهای درخشان نیستند، بنابراین باید اقدام به یادگیری بسیاری از مهارت ها و تکنیک های مختلف کنیم. در این مسیر هرچه انگیزه ما برای یادگیری بیشتر باشد، امکان کسب موفقیت افزایش خواهد یافت. درست به همین خاطر در این مقاله 15 ویژگی اساسی مدیران موفق از زبان برترین اعضای انجمن کارآفرینان جوان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ادامه به بررسی هر کدام از این موارد خواهیم پرداخت.

مطلب مرتبط: 10 مهارت اصلی مدیران برتر

1. توانایی برقراری ارتباط نزدیک

کولبی پفوند: موسسه LFNT

من همیشه بهترین مدیران را افراد دارای توانایی در زمینه ایجاد ارتباط با همگان یافته ام. این مهارت اهمیت بسیار بالایی دارد. بی تردید مهارت ارتباطی برای یک مدیر بسیار ضروری و واضح به نظر می رسد، با این حال اغلب مدیران از این نظر دارای ضعف هستند. حضور در دفتر شرکت و تلاش برای ایجاد ارتباط متعادل به همه کارمندان به هیچ وجه کار ساده ای نیست. چالش اصلی کار مدیران ایجاد ارتباط با افراد بیرون از شرکت است. گفت وگو با شرکای تجاری و تلاش برای حضور مداوم در کنفرانس های معتبر همیشه چالش های ارتباطی زیادی برای مدیران به ارمغان می-آورد. مهم ترین اصل در حوزه ارتباط با دیگران به عنوان مدیر یک مجموعه القای حس اعتماد در آنهاست. بدون این امر تمام تلاش های ما بی فایده خواهد بود.

2. ضرورت رفتار دوستانه

جویی کرچر: آژانس بازاریابی ایر فرش

بدون تردید فعالیت خلاقانه اهمیت زیادی در محیط کار دارد. بسیاری از مدیران براساس شخصیت کاریزماتیک شان مورد پسند کارمندان و مشتریان قرار می گیرند. به همین خاطر تمرکز بر روی تقویت مهارت های مان برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران اهمیت بالایی خواهد داشت. اگر به مدیران موفق نگاه کنید، تمامی آنها توانایی بالایی در زمینه جلب نظر دیگران دارند. آنها در طول فعایت روزانه شان به طور مداوم در حال ارائه توصیه های کاربردی به دیگران هستند. نکته مهم در این زمینه عدم ارائه توصیه-های موردنظر به صورت اجباری است. مهارت فن بیان اهمیت بالایی در زمینه ایجاد ارتباط مناسب با دیگران دارد. یکی از مهم ترین مهارت های مدیریتی در زمینه کسب و کار ایجاد اعتماد در میان دیگران است. چنین امری در صورت تلاش برای ارائه توصیه-های اجباری به دیگران هرگز محقق نخواهد شد. با این حساب باید به دنبال راهکارهایی برای بیان توصیه ها و نقطه نظرات مان به صورت دوستانه باشیم. در غیر این صورت کارمندان حرف شنوی مناسب از ما نخواهند داشت.

3. انعطاف پذیری و مزیت های آن

سرنیتی گیبونز: موسسه NAACP

مدیران موفق در زمینه پذیرش شرایط مختلف و هماهنگی با آن توانایی بالایی دارند. مدیریت کسب و کار همیشه یک کار سرگرم کننده و ساده نیست. بسیاری از مواقع چالش های متعددی در زمینه فعایت تجاری رو به روی ما قرار می گیرد. اگر ما مهارت انعطاف پذیری از خودمان نشان ندهیم، به زودی در برابر مشکلات پیش رو تسلیم خواهیم شد.

کارمندان همیشه به مدیر شرکت به عنوان الگوی عملکرد حرفه ای نگاه می کنند. به این ترتیب اگر ما عملکرد همراه با انعطاف پذیری از خودمان نشان دهیم، کارمندان نیز ما را الگوی خود قرار خواهند داد.

مطلب مرتبط: 15 مهارت اصلی مدیران در سال 2017

4- اهمیت مسئولیت پذیری

میشل آورتو: چنل آپ

یک مدیر خوب توانایی شناخت حوزه های مسئولیت خود را دارد. متاسفانه بسیاری از مدیران امروزی توانایی شناخت دقیق این حوزه را ندارند. به همین خاطر در عمل با مشکلات زیادی برای مدیریت شرکت شان مواجه می شوند. در حالت ایده آل با شناخت حوزه های مسئولیت باید توانایی مسئولیت پذیری را نیز در خودمان تقویت کنیم. توسعه این توانایی به صورت یکجانبه امکانپذیر نیست. به همین خاطر باید به صورت سازمانی و روشمند عنصر مسئولیت پذیری را در خودمان تقویت کنیم. اگر در زمینه توصیه های قبلی در حوزه ایجاد ارتباط مناسب با کارمندان خوب عمل کنیم، در این مرحله افزایش روحیه مسئولیت پذیری در میان اعضای شرکت چندان دشوار نخواهد بود.

5- تشنگی برای دانش

سید بلخی: موسسه WPBeginner

مدیریت مناسب بدون دسترسی به اطلاعات تازه امکان ناپذیر خواهد بود. اکنون مدیریت به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته می شود. به این ترتیب امکان یادگیری نکات کلیدی و مهم در این زمینه وجود دارد. متاسفانه برنامه شلوغ کاری بسیاری از مدیران در عمل موجب ناتوانی آنها برای یادگیری نکات تازه می شود. به این ترتیب مدیران باید میان ادامه روند کاری شان و کسب دانش تازه در حوزه مدیریت دست به انتخابی دشوار بزنند. توصیه من در این میان اختصاص زمان مناسب برای یادگیری نکات تازه در حوزه مدیریت است. شاید در نگاه نخست این امر بسیار دشوار به نظر برسد، با این حال برنامه ریزی دقیق امکان رسیدگی به امور کسب و کار و همچنین ایجاد شرایط بهتر برای یادگیری نکات مدیریتی را فراهم می کند.

6- توانایی انطباق پذیری

جیمز گولدان: موسسه ویژن تک

توانایی مدیریت تغییرات حوزه کسب و کار نقش مهمی در موفقیت برندها بازی می-کند. فعالیت به عنوان مدیر یک برند مستلزم مواجهه با تغییرات بسیار زیادی است. دنیای کسب و کار همیشه به یک شکل باقی نمی ماند. به همین خاطر باید توانایی انطباق پذیری با شرایط متغیر را در خودمان ایجاد کنیم. نکته مهم در این میان عدم کفایت توانایی در زمینه مدیریت تغییرات قبلی برای تضمین انطباق پذیری مناسب با تغییرات آتی است. به این ترتیب ما باید به طور مداوم توانایی مان در این زمینه را تقویت کنیم. در غیر این صورت اوضاع کاری مان بسیار دشوار خواهد بود.

7- مزیت احساس عدم امنیت

برایس ولکر: موسسه Beat The CPA

اگرچه یک مدیر موفق باید توانایی تصمیم گیری مناسب و پایبندی به آن را داشته باشد، با این حال تجدیدنظر در تصمیم یا نگاه چند باره به آن نیز دارای اهمیت است. شاید توصیه فعلی من اندکی عجیب به نظر برسد، با این حال اندکی احساس عدم امنیت موجب تقویت انگیزه مدیران برای بررسی دوباره تصمیم های شان می شود. به این ترتیب ریسک پیشروی برای کسب و کارها به حداقل خواهد رسید. متاسفانه بسیاری از صاحبان کسب و کارها در عمل چنین گزینه ای را هیچ گاه مدنظر قرار نمی دهند. به همین خاطر همیشه پس از تصمیم گیری درباره یک موضوع آن را به دست فراموشی می سپارند. توصیه من در اینجا مشورت با اعضای شرکت به هنگام تصمیم گیری است. همچنین برای بازنگری در تصمیم نیز باید از همان اعضا استفاده کرد. گاهی اوقات ما به عنوان مدیر شرکت توانایی مشاهده تمام زوایا را نخواهیم داشت.

8- مدیر خوب یعنی مدیر فروتن

کریس کریستوف: موسسه مانستر اینسایتس

شما وقتی به مدیران شرکت های بزرگ و موفق نگاه می کنید، نخستین ویژگی که به نظرتان می رسد، چیست؟ بی شک مدیران موفق ویژگی های زیادی دارند، با این حال اغلب آنها در نگاه نخست بسیار فروتن به نظر می رسد. انگار آنها هیچ جایگاه خاص و برتری نسبت به دیگران ندارند. همین امر آنها را در زمینه ایجاد ارتباط سریع و تاثیرگذاری بر دیگران توانا می سازد. به عنوان مثال، به ایلان ماسک نگاه کنید. وی نوع رفتار بسیار ساده و صمیمانه ای دارد. مشکل اصلی بسیاری از مدیران جوان تلاش برای ایجاد ظاهری خاص و در اصطلاح «مدیریتی» برای خود است. این امر آنها را به سوی ایجاد تمایز میان خود و کارمندان سوق می دهد. به این ترتیب روز به روز اختلاف میان مدیران و کارمندان بیشتر می شود. بی شک در چنین شرایطی مدیریت کسب و کار بدل به امری دشوار خواهد شد.

9- ساده انگاری در زمینه مدیریت

پیوش جین: برند SIMplam

ساده انگاری نقطه مقابل سخت گیری در حوزه مدیریت است. چنین مهارتی ما را به کارمندان مان بسیار نزدیک خواهد کرد. به این ترتیب دیگر نیازی به استفاده از تکنیک های پیچیده برای نزدیک شدن به کارمندان نخواهد بود. امروزه اغلب برندها در این زمینه با چالش های زیادی مواجه هستند. جالب اینکه حتی برندهای بزرگ نیز مشکل سخت گیری بیش از حد مدیران شان را دارند. وقتی از ساده انگاری صحبت می کنیم، منظورمان بی خیالی نسبت به امور کسب و کار نیست. منظور اصلی من انتخاب شیوه ها و تکنیک های کاربردی و از همه مهم تر قابل تحقق است. پیش نیاز این امر ارزیابی درست و دقیق از سطح مهارت های کارمندان است. به این ترتیب دیگر نیازی به سخت گیری بیش از حد نیز نخواهد بود.

مطلب مرتبط: مدیران موفق چه ویژگی هایی دارند

10- تلاش برای مفیدبودن

جسیکا گیبون: شرکت Ariel Precision Medicine

مدیران فقط وظیفه نظارت بر امور را ندارند. دلیل اصلی تعریف جایگاه مدیریتی تجربه و مهارت افراد موردنظر در زمینه کمک به کارمندان است. به این ترتیب هدایت بهتر شرکت به سوی اهدافش محقق خواهد شد. وقتی ما برنامه ای برای برندمان تعریف می-کنیم، باید نسبت به آگاهی دقیق کارمندان از وظایف شان نیز مطمئن شویم. در غیر این صورت امکان فعالیت تاثیرگذار برای ما فراهم نخواهد شد. توصیه کاربردی من در این بخش ارائه توصیه های کاربردی به کارمندان و در دسترس بودن است. گاهی اوقات کارمندان به هنگام مشاهده مشکلات در زمینه کاری علاقه مند به طرح پرسش از مدیران هستند. اگر ما هیچ گاه در دسترس نباشیم، آنها پرسش های خود را از افراد دیگری خواهند پرسید. به این ترتیب اعتبار و جایگاه ما به خطر می افتد. به هر حال اگر فرد دیگری توانایی پاسخگویی به پرسش ها و مشکلات کارمندان را دارد، چرا وی نباید مدیرعامل شرکت باشد؟ اگر قصد از دست ندادن جایگاه خود را دارید، باید همیشه در کمک رسانی به کارمندان حاضر باشید.

11. معجزه شوخ طبعی

جان رمپتون: موسسه کلندر

شرکت ها معمولا فضای سنگینی دارند. همین امر استرس و فشار زیادی را بر کارمندان تحمیل می کند. در اغلب موارد مدیران توانایی لازم برای مدیریت استرس و فشار کارمندان را از دست می دهند. در چنین مواقعی بحران داخلی در شرکت ها پدیدار می-شود الگوهای سنتی مدیریت بر جایگاه جدی و سخت گیری هرچه بیشتر تاکید داشت. بی تردید همه اعضای شرکت باید در کارشان جدی باشند، با این حال چنین امری به معنای عدم شوخ طبعی و تلاش برای بهبود فضای شرکت نیست. بدون شک همه ما از کار روزانه خسته می شویم. اگر فرآیند کار را با اندکی شوخی و ایجاد صمیمیت ترکیب کنیم، بدون تردید نتیجه بهتری از کارمان خواهیم گرفت. دست کم میزان فشار بر روی کارمندان به حداقل خواهد رسید.

12. مزیت های درونگرایی

سالامون تیموتی: موسسه OneIMS

اغلب افراد مدیران را افراد برونگرایی می دانند. به این ترتیب آنها توانایی ایجاد ارتباط و صحت مداوم با افراد گوناگون را خواهند داشت. اگرچه برونگرایی اهمیت زیادی در موفقیت مدیران دارد، اما لزوما همه مدیران موفق برونگرا نیستند. شمار زیادی از مدیران با ویژگی های عمیقا درونگرا به موفقیت های عمده رسیده اند. به عنوان مثال بیل گیتس را در نظر بگیرید. وی از نظر شخصیتی فردی درونگرا محسوب می شود، با این حال چنین امری مانع موفقیت وی در عرصه کسب و کار نشده است. از نظر من درونگرایی موجب تقویت مهارت تفکر انتقادی می شود. به این ترتیب ما توانایی لازم برای توسعه جایگاه برندمان با تفکر انتقادی در مورد نکات مختلف را خواهیم داشت.

13. ضرورت نگاه مثبت به امور

توماس گریفین: موسسه اوپتیم مانستر

بسیاری از مدیران در سراسر جهان ژست واقع نگری به مسائل مختلف را دارند. همین امر موجب عدم توجه آنها به نگاه مثبت و خوشایند به مسائل مختلف می شود. همه ما تجربه مشترکی از کار با مدیران منفی باف داریم. آنها همیشه به دنبال نکات منفی هستند. به این ترتیب در عمل مجالی برای امیدواری به آینده شرکت باقی نمی ماند. وقتی ما همیشه نگاه منفی به حوزه کارمان داشته باشیم. به تدریج این نوع نگاه به تمام بخش های کسب و کار تسری خواهد یافت. به این ترتیب کارمندان نیز از ما پیروی خواهند کرد. بی شک فعالیت در شرکتی با دیدگاه عمومی منفی گرایی موجب دشواری هرچه بیشتر ادامه کار خواهد شد. از نظر من توسعه احساس خوشایند و مثبت میان کارمندان اهمیت بالایی دارد. به این ترتیب ما فرصت کافی برای تاثیرگذاری بر روی کارمندان را خواهیم داشت. مدیران موفق به جای منفی نگری و تخریب امیدهای کارمندان از هر فرصتی برای حمایت از آنها استفاده می کنند، بنابراین اندکی نگاه مثبت به امور نیز در زمینه کسب و کار ضروری خواهد بود.

14. اشتیاق به کار، عامل اصلی موفقیت

جارد آتچیسون: موسسه WPForms

آیا شما تا به حال تجربه کار برای مدیری بسیار مشتاق به کارش را داشته اید؟ در این میان فرقی بین زمینه فعالیت برند موردنظر وجود ندارد. برخی از کارآفرینان نسبت به کاری که انجام می دهند شوق و علاقه بسیار زیادی دارند. به این ترتیب با دستیابی آنها به جایگاه مدیریتی برنامه برندها به طور کامل عوض می شود. شوق و علاقه مدیران به فعالیت در شرکت همیشه باعث تاثیرگذاری مثبت بر روی کارمندان نیز می شود. به این ترتیب در عمل کارمندان نیز به سوی علاقه بیشتر به کارشان و تلاش بیشتر هدایت خواهند شد. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان در زمینه کسب و کار با بی حوصلکی مواجه اند. به این ترتیب مدیریت آنها بر شرکت موردنظر در عمل چنگی به دل نخواهد زد. مزیت اصلی شوق و اشتیاق به کار تاثیرگذاری بالای آن بر روی دیگران است. به همین خاطر اغلب مدیران موفق این ویژگی را در خود تقویت می کنند.

مطلب مرتبط: 7 عادت روزانه مدیران موفق

15. ثبات، عامل موفقیت بلندمدت

ییفی ین: موسسه Human Heritage

مدیریت خوب نیازمند مهارت های چندگانه است. اشتباه بسیاری از مدیران تمرکز صرف بر روی یک حوزه است. به این ترتیب آنها از ایجاد ثبات و توانایی های شان باز می مانند. نکته مهم در زمینه مدیریت مناسب ضرورت توجه به تمام مهارت هاست. این امر ثبات مدیریتی را پدید می آورد. بدون ثبات امکان دستیابی به موفقیت بلندمدت برای هیچ کس وجود نخواهد داشت. از نظر من ثبات فقط به معنای کسب مهارت های لازم نیست. کلید موفقیت در زمینه ثبات مدیریتی حفظ آرامش در مواجهه با مشکلات مختلف است. فقط در این صورت ما توانایی دستیابی به موفقیت های بلندمدت را خواهیم داشت.

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی