جزئیات مقاله

فرصت امروز- مترجم: علی آل علی

بایدها و نبایدهای عرصه برندسازی شخصی

یکی از مهم ترین اشتباهات در زمینه فهم برندسازی شخصی مربوط به ارتباط مستقیم آن با فرد سازنده اش است. برندسازی شخصی در معنای درست خود شیوه انتقال محتوای ارزشمند به دیگران محسوب می شود. برندهای بزرگ و ماندگار در ذهن و قلب مشتریان جای دارند. به همین خاطر نیز در طول سال های متمادی بدون کمترین اخلالی به کارشان ادامه داده اند. مهم ترین تکنیک برندسازی شخصی تحت مفهوم «اعطا» شناخته می شود. در اینجا اعطای امر خاصی مدنظر نیست. به طور کلی برندهای دارای روحیه کمک به مشتریان بیشتر مورد توجه قرار دارند. به عنوان یک برند جویای موفقیت باید دست و دلبازی زیادی از خودمان نشان دهیم. این تکنیک در مورد برندسازی شخصی به دلیل نمای اصلی یک نفر در میان مشتریان اهمیت به مراتب بیشتری نیز پیدا خواهد کرد.

امروزه بسیاری از افراد در فرآیند ایجاد برند شخصی شان به مفهوم بخشندگی و دست و دلبازی توجه کافی ندارند. یکی از مزیت های اصلی دست و دلبازی ایجاد فرصت طلایی برای جلب اعتماد مشتریان است. دوران کنونی یکی از دشوارترین عصرها برای فعالیت تجاری است. سطح اعتماد مردم به برندهای ناشناخته در کمترین میزان ممکن قرار دارد. با این حساب اغلب مردم خرید از برندهای مورد اعتمادشان را بر هر امر دیگری ترجیح می دهند. اگر ما به عنوان یک برند شخصی در پی تغییر این وضعیت هستیم، باید تکنیک های مناسبی به کار بگیریم. بی تردید دست و دلبازی تکنیک مرکزی در این مقاله محسوب می شود، با این حال همین تکنیک اصلی به چند زیرشاخه تقسیم خواهد شد. در ادامه به بررسی هر کدام از زیرشاخه های موردنظر خواهیم پرداخت.

برندسازی شخصی در کسب و کار

1. به اشتراک گذاری تجربیات و اطلاعات

وقتی ما به اشتراک گذاری تجربیات مان با دیگران تمایل نشان دهیم، در عمل به آنان برای حمل مشکلات شان کمک کرده ایم. این امر در ذهن مشتریان برای مدت طولانی باقی می ماند. امروزه بسیاری از برندهای مشهور به دلیل تلاش شان برای کمک به ایجاد زندگی بهتر برای مشتریان شناخته می شوند. این فرآیند برند ما را به عنوان شخصیتی حقوقی به حوزه تعاملات انسانی نزدیک می کند. متاسفانه بسیاری از برندها فقط به دنبال کسب سود بیشتر هستند. به این ترتیب در عمل ارزش های انسانی و حتی کاری مورد غفلت قرار می گیرد. تمایل به اشتراک گذاری اطلاعات و تجربیات نقش مهمی در تغییر الگوی سنتی کسب و کار دارد. در نتیجه فرآیند کسب اعتماد مشتریان به سادگی صورت خواهد گرفت. نکته جالب ماجرا امکان تاثیرگذاری بر روی کارمندان شرکت و حتی رقبا با استفاده از تکنیک مذکور است. برندهایی مانند نایک یا آدیداس به همین خاطر در عرصه تجهیزات ورزشی به عنوان مرجع اصلی شناخته می-شوند.

مطلب مرتبط:برندسازی شخصی با 5 راهکار / چطور برند شخصی خود را بسازیم؟

2. ارائه توصیه های کاربردی

برندسازی شخصی با الگوی رایج برندسازی تفاوت دارد. در اینجا سر و کار ما با نمای کلی یک فرد به عنوان برند است. همانطور که اشاره شد، این امر به معنای توجه صرف بر روی خودمان نیست. در اینجا نیز دیگران در اولویت قرار دارند. یکی از راهکارهای مناسب برای نمایش دست و دلبازی برندمان ارائه توصیه های کاربردی است. بسیاری از مردم و حتی کارآفرینان در زمینه فعالیت شان نیازمند توصیه و راهنمایی هستند. آگاهی ما از نیاز مشتریان و تلاش برای ارائه توصیه های کاربردی نقش مان را از یک کسب و کار معمولی به مشاوری مطمئن ارتقا می دهد. وقتی مشتریان از یک برند راهنمایی های کاربردی دریافت کنند، تمایل شان نسبت به خرید از همان برند نیز افزایش خواهد یافت.

وقتی از ارائه توصیه و راهنمایی صحبت می کنیم، منظورمان فقط بعد خارجی این امر نیست. در یک شرکت نیز کارمندان نیازمند راهنمایی در برخی از حوزه ها هستند. به همین خاطر توجه به این موضوع در زمینه مدیریت داخلی شرکت اهمیت زیادی خواهد داشت. به طور معمول برندهای شخصی مربوط به مدیران شرکت هاست. به این ترتیب با کمک به کارمندان شرکت امکان ارتقای جایگاه برند شخصی مان در کنار برند اصلی وجود خواهد داشت. امروزه بسیاری از شرکت ها برای دریافت توصیه های کاربردی حاضر به صرف هزینه های گزاف هستند. این امر در مورد مشتریان نیز یکسان است. توصیه من در این بخش دست و دلبازی در ارائه توصیه های کاربردی است. نکته مهم در اینجا حفاظت از نکات کلیدی کسب و کارمان است. بی تردید هیچ برندی فرمول های اصلی موفقیتش را به رایگان در اختیار دیگران قرار نمی دهد. به عنوان مثال، برند کوکاکولا هیچ گاه فرمول تهیه نوشابه های خود را به صورت عمومی اعلام نمی کند. این امر به معنای نابودی برند کوکاکولا خواهد بود، بنابراین باید مرز مشخصی میان ارائه توصیه های کاربردی و افشای اطلاعات کلیدی برندمان قائل شویم. در غیر این صورت احتمال بروز خطا و نشت اطلاعات حیاتی برندمان وجود خواهد داشت.

3. اهمیت پشتیبانی واقعی و 24 ساعته

امروزه با پیشرفت فناوری های حوزه هوش مصنوعی بسیاری از برندها بخش روابط عمومی و امور مشتریان را تمام خودکار اداره می کنند. بی تردید این امر هزینه های جاری برندها را کاهش می دهد. نکته مهم در اینجا شیوه استفاده از فناوری هوش مصنوعی است. آیا برند ما برنامه ای دقیق و کاربردی در این زمینه دارد؟ متاسفانه بسیاری از برندها هیچ برنامه مشخصی در این مسیر ندارند. به همین خاطر در عمل با دشواری های زیادی در زمینه استفاده از فناوری هوش مصنوعی مواجه می شوند. اشتباه نخست بسیاری از برندها اتکای کامل به فناوری هوش مصنوعی است. به این ترتیب در عمل هیچ نظارت یا مراقبتی از سوی کارشناس ها صورت نمی گیرد. توصیه من در اینجا استفاده از دست کم یک کارشناس در کنار سیستم هوش مصنوعی است. بی تردید دیگر امکان بازگشت به دوران پیش از هوش مصنوعی وجود ندارد. به همین خاطر باید نهایت استفاده را از آن برد. خبر خوش در این میان امکان دستیابی به موفقیت بیشتر در زمینه خدمات مشتریان در صورت استفاده درست از هوش مصنوعی است.

مطلب مرتبط:چگونه برند شخصی معتبر و تأثیرگذاری بسازیم

بی تردید پشتیبانی 24 ساعته از مشتریان یکی از کارهای دشوار برای هر برندی محسوب می شود. در اینجا توصیه من مبتنی بر استفاده از هوش مصنوعی برای پاسخگویی در تمام ساعت های شبانه روز است. کارشناس موردنظر نیز فقط باید وظیفه نظارتی را انجام دهد. به این ترتیب تمام امور با دقت و سرعت مطلوبی پیش خواهد رفت. ایراد بسیاری از برندها در این میان تلاش برای اتکای صرف بر روی هوش مصنوعی است. این امر ناشی از تلاش برای صرفه جویی هرچه بیشتر در هزینه های جاری است. توصیه من فراموشی شیوه های عجیب و غریب برای صرفه جویی در هزینه های کسب و کار است. به این ترتیب ما فرصت سازگاری هرچه بیشتر با شرایط واقعی کسب و کار را خواهیم داشت. بسیاری از مشکلات برندها در پی استفاده از شیوه های نادرست و غیراصولی صرفه جویی در هزینه ها روی می دهد.

4. قدردانی از مشتریان

قدردانی از دیگران یکی از بهترین شیوه های جلب اعتماد و وفاداری شان است. امروزه عرصه کسب و کار حالت بسیار نامناسبی پیدا کرده است. اغلب برندها فقط در تلاش برای فروش بیشتر هستند. به این ترتیب دیگر جایی برای ارزش های انسانی و احترام به مشتریان به صورت ایده آل باقی نمی ماند. یکی از راهکارهای مناسب برای تغییر این رویه نادرست و رایج تلاش برای بیان رسمی قدردانی مان از مشتریان یا کارمندان است. نکته کلیدی در اینجا ایجاد تعادل میان توجه به مشتریان و کارمندان است. بسیاری از کارمندان از توجه صرف مدیران به مشتریان و نادیده انگاری نقش و اهمیت تیم کارمندان در توسعه برندها ناراضی هستند.

بی تردید همه ما از قدردانی زحمات مان خوشحال خواهیم شد. به ویژه اگر قدردانی مورد نظر از سوی افراد مهمی صورت گیرد. فلسفه اصلی نشان های ملی و محلی نیز در همین امر نهفته است. در حوزه کسب و کار نحوه رفتار ما با دیگران باید براساس احترام متقابل باشد. به این ترتیب فضای کلی کسب و کار حالت بسیار بهتری پیدا خواهد کرد.

توصیه من در این بخش قدردانی از کارمندان برتر در حضور دیگران است. به این ترتیب آنها احساس رضایتمندی بسیار بیشتری از تلاش شان خواهند داشت. به علاوه، این امر موجب تقویت انگیزه سایر کارمندان برای تلاش بیشتر می شود. در مورد مشتریان سپاسگزاری ما باید براساس اعطای هدیه هایی کوچک اما به یادماندنی باشد. انتخاب گزینه هایی مانند خودکار یا لیوان چندان بد نیست، اما تاثیرگذاری موردنظر را بر جای نمی گذارد. اگر محصولات برندتان چندان گران قیمت نیست، یکی از آنها را به عنوان هدیه انتخاب کنید. در صورتی هم که هزینه آنها بسیار زیاد است، انتخاب لوازم جانبی محصولات مان منطقی تر خواهد بود. به این ترتیب فرآیند درون شرکتی بر روی برندسازی ما حاکم خواهد بود.

مطلب مرتبط: برندسازی و اهمیت آن در دنیای کسب و کار امروزی

امروزه بسیاری از مردم برندهای شخصی را به خوبی نمی شناسند. به همین خاطر توصیه نهایی من در این بخش ارائه برخی توضیحات اساسی در مورد برند شخصی تان است. به این ترتیب فرصت گفت وگوی بیشتری میان شما و مشتریان ایجاد می شود. نقطه ضعف بسیاری از برندهای شخصی علی رقم تلاش برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان و صرف هزینه ناتوانی در ایجاد ارتباط مناسب با آنهاست. اعطای یک هدیه کوچک شاید راه شروع این فرآیند باشد.

5. به مشتریان میدان دهید

هنگامی که ما قصد نگارش مطلب برای محتوای تبلیغاتی یا برنامه برندسازی را داریم، باید زمینه مناسبی برای مشارکت مشتریان قائل شویم. امروزه مشتریان دیگر دریافت کننده منفعل محتوای تبلیغاتی و برنامه های برندسازی نیستند، بنابراین باید الگوی کاملا روشمندی برای تاثیرگذاری بر روی آنها داشته باشیم. هرچه دامنه در برگیری برنامه برندسازی ما بیشتر باشد، احتمال کسب موفقیت نیز بیشتر خواهد شد. ادامه اتکا بر شیوه های سنتی بازاریابی و برندسازی موجب درجا زدن برندها می شود. به این ترتیب در عمل هیچ گونه پیشرفتی در کار آنها حاصل نخواهد شد. این امر در زمینه های دیگر نیز کاملا قابل مشاهده است. مشتریان امروزی تمایل زیادی برای همکاری با برنامه های تعاملی برندها دارند. به این ترتیب تمام شرایط موردنیاز برای طراحی چنین برنامه هایی فراهم است. اگر قصد نداریم چنین الگویی را توسعه دهیم، نباید انتظار کسب موفقیت را نیز داشته باشیم. نکته مهم درخصوص جلب همکاری مشتریان توجه به سلیقه شان است. طراحی یک برنامه کاملا متفاوت با سلیقه اغلب مشتریان موفقیت چندانی برای ما به همراه نخواهد داشت. در این فرآیند شاید توضیح برخی از نکات اساسی برنامه تعاملی مان یا تلاش برای فهم سلیقه اصلی آنها اجتناب ناپذیر باشد.

6. ارائه بازخوردهای کاربردی

دریافت بازخورد از دیگران اهمیت زیادی دارد. روند توسعه کسب و کار و همچنین علم حاصل همین امر است. بدون انتقاد سازنده از کار یکدیگر امکان توسعه پایدار فراهم نخواهد شد، بنابراین توصیه من در اینجا تلاش برای ارائه بازخوردهای مناسب به مشتریان، دیگر برندها و کارمندان شرکت است. به این ترتیب آنها فرصت بهبود نقاط ضعف شان را خواهند داشت. بدون تردید انتقاد سازنده همیشه شامل اشاره به نکات منفی نیست. به همین خاطر باید در فرآیند انتقاد به نکات مثبت فعالیت آنها نیز اشاره کرد.

بی تردید اغلب برندها مایل به دریافت بازخوردهای کاربردی از سوی مشتریان هستند. با این حال مشتریان تمایل چندانی به این کار نشان نمی دهند. تکنیک موردنظر من در اینجا شروع این فرآیند از سوی برندمان است. به این ترتیب باید بازخوردها و انتقادهای سازنده ای به مشتریان مان وارد کنیم. نکته مهم در اینجا ماهیت چنین بازخوردهایی است. این فرآیند به هیچ وجه نباید حالت حمله یا توهین به دیگران را داشته باشد. ایجاد فضایی دوستانه برای انجام چنین کاری ضرورت دارد. به این ترتیب ما فرصت کافی برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان را خواهیم داشت. این امر به احتمال زیادی انگیزه مشتریان برای تعامل و ارائه بازخورد متقابل را تا حد زیادی افزایش می دهد.

مطلب مرتبط: ۵ راز برندسازی که هر کسب و کار باید بداند

7. به جای یک برند، نقش مشاور را بازی کنید

امروزه اغلب برندهای شخصی در پی فروش محصولات یک برند اصلی و مادر هستند. درست به همین خاطر تاثیرگذاری آنها بسیار کم است. تکنیک پایانی من برای این مقاله تلاش برای تغییر ماهیت برند شخصی مان است. به این ترتیب ما فرصت بیشتری برای جلب توجه مشتریان خواهیم داشت. بی تردید توصیه من در اینجا شباهت بسیار زیادی به فرآیند فعایت افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسر) در شبکه های اجتماعی دارد. تفاوت اصلی در اینجا ارائه محصولات ساخت برندهای شخصی به مشتریان است. به این ترتیب با ارائه اطلاعات کاربردی و مشاوره به مشتریان در زمینه خرید در نهایت محصول خودمان را نیز به آنها معرفی خواهیم کرد. این امر جایگاه ما را از یک برند شخصی معمولی به مشاوری حرفه ای ارتقا می دهد. این امر موجب تمایز برند ما از رقبا خواهد شد. بر این اساس مشتریان حساب ویژه ای روی ما باز خواهند کرد. این امر از نقطه نظر تجاری اهمیت زیادی دارد، بنابراین همین امروز باید برای ارتقای جایگاه برند شخصی مان دست به کار شویم.

 

روابط عمومی و امور بین الملل شرکت خدمات حمایتی کشاورزی